بریده‌ای از کتاب آفتاب گردان های کور اثر آلبرتو مندس

لیلا

لیلا

1404/4/3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 45

طوری به گریه افتادم که لحظاتی مطمئن شدم چیزی به مرگ خودم هم نمانده. اما مردن مسری نیست. شکست مسری است. و من فکر میکنم دارم این همه گیری خاص را به همه جا انتقال میدهم. هر جا می روم بوی گند شکست بلند میشود.

طوری به گریه افتادم که لحظاتی مطمئن شدم چیزی به مرگ خودم هم نمانده. اما مردن مسری نیست. شکست مسری است. و من فکر میکنم دارم این همه گیری خاص را به همه جا انتقال میدهم. هر جا می روم بوی گند شکست بلند میشود.

15

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.