سینا مرتضی قلی

سینا مرتضی قلی

@sina9920

26 دنبال شده

23 دنبال کننده

یادداشت‌ها

نمایش همه
        "همه"  داستان جوانی ست به نام "آیدین"  که پس از پرسه زدن های بی هدف در  مسیرهای  زندگی،تصادفا همسو با رشته تحصیلی اش،در معدنی شغل می  یابد و تصادفا در شبی خواهان دختری می شود.مدتی بعد پدر نامزدش در تصادفی  به کما می رود.این تصادفات  مسیر زندگی آیدین را دستخوش تحولاتی می کند.همزمان در جهت کشف علت تصادف و چگونگی آن،سوالاتی از گذشته خانواده خود او نیز که تا کنون بی جواب مانده اند از هزارتوی  زندگی اش سر برون می آورند و آیدین را ملزم به یافتن پاسخ می کنند...
در خلال داستان ،خُرده داستان‌هایی نیز هست که همراستا با هدف داستان است.(مثل پارکور کاری که دست به خودکشی  زده است)
آیدین نهایتا دست از یافتن پاسخ معمای تصادف می کشد و سوالات  را به حال خود رها می کند.چرا که مطمئن نیست توان تاب آوری در قبال کشف حقیقت را داشته باشد.همانطور که پارکور کار در مقابل کشف حقیقت،توان از دست داد و دست به خود کشی زد...
"همه" داستان جستجوی حقیقت است...داستان گذر از پرده ظواهر و  یافتن حقیقت ناب در پس  آن پرده است....داستان بازگشت به اصل و ریشه است...بازگشت از هر مسیر اشتباه است حتی اگر طولانی رفته باشی....داستان دیدن نادیدنی ها در حین دیدن دیدنی هاست،چرا که گاهی آنچه که نیست،از آنچه که هست،مهم تر است..."همه" سنجش تحمل دانستن حقیقت است...
رمان کوتاه همه دو داستان در دل خود  دارد،یکی همان ظاهر داستان است و دیگری که غایت و هدف داستان است در باطن داستان نهفته است.فهمیدنش کمی نکته بینی و باریک بینی می خواهد.همه،سرشار از نمادهاست.از نام هاي شخصیت ها بگیر تا  معدن و درخت و شکار و ...در این باب  بسیار می توان سخن گفت...
در ظاهر داستان کمی پراکنده گویی به چشم می خورد که البته من دوستش داشتم.خواننده را به چالش می کشد.باید هر کلمه و جمله را بقاپی، وگرنه از دستت درمی رود.کلمات و جملات  کاملا در خدمت داستان هستند.گاهی به نظر می رسد نویسنده  در توضیحات ،کمی خسّت به خرج داده.کمی باید صبور باشی تا داستان دستت بیاید.دستت که آمد،تو را با خودش می برد.
به نظرم "همه" ، با این تکنیک جدید روایت ،ارزش خواندن دارد.  
      

7

        برتری خفیف،کتابی  است در بین بسیار کتابهای انگیزشی.راهبردهای خوبی برای رسیدن به موفقیت در زمینه های مختلف بیان  می کند.راهبردهای ساده ای که تنها ۵ درصد  مردم گرایش به انجام آن دارند،بنابراین در دسته انسان های موفق قرار می گیرند و ۹۵ درصد مابقی،تنها به این دلیل که عملیاتی کردن این راهبردها را به دلیل ساده بودن، به کرات به تعویق می اندازند،در دسته انسان های ناموفق قرار می گیرند..
کتاب در ابتدا به خوبی پیش می رود،اما از اواسط آن گرفتار تکرار مکررات می شود که گاها از حوصله خواننده خارج می شود.
به نظرم برتری خفیف را نباید به یکباره خواند و در قفسه کتابخانه گذاشت.برای خیلی هامان،بهتر است که هر چند وقت یکبار سری به آن بزنیم و چند صفحه ای بخوانیم  تا  سختکوشی و نظم در کارها و هوشیاری در برابر گذر زمان و خیلی چیزهای دیگر که لازمه موفقیت است را بهِمان یادآوری کند.شاید دلیل آن همه تکرار  رمز و رموز موفقیت در کتاب هم،همین باشد تا به مرور،ملکه ذهنمان شود.
راستش کتاب را  که می خواندم،خیلی جاها متاسف میشدم ،برای اینکه میدیدم فرهنگ ملی و مذهبی ما سرشار از این تلنگرهاست که از آن غافلیم.در لابلای بسیاری از ابیات شعرای قدیم و جدید،ضرب المثل ها،احادیث و روایات و آیات قرآن کریم،نسخه های ضمانتی بسیاری برای رسیدن به موفقیت انسان موجود است و  با تاسف؛ آب در کوزه و ما،تشنه لبان می گردیم...
      

3

        "مسخ" را اگر  تنها تبدیل یک انسان به یک حشره بدانیم،فکاهی به نظر می رسد،در حالیکه این داستان کوتاه، از باطنی عمیق برخوردار است.از پیام‌های داستان،یکی اینست که تغییر هویت برای انسان همیشه سخت و دلهره آور است. "مسخ"به نوعی می تواند سرانجام بسیاری افراد  اجتماع باشد.حقیقتی دردناک در داستان نهفته است؛تا زمانیکه  جامعه ،فرد را به عنوان یک عنصر مطلوب که در جهت منافع او گام بر می دارد،تشخیص دهد،با روی گشاده او را می پذیرد و ارج می نهد.اما زمانیکه دستیابی به این منافع  دچار اشکال  می شود و با چالش مواجه می  گردد،جامعه یا سیستمی که در ارتباط با فرد است،دست به حرکات تدافعی میزند و تا جاییکه امکان دارد سرمایه هایش را حفظ می کند.در این وقت،دیگر وقعی به زحمات و زمان مصروفه اشخاص و حتی ارتباطات عاطفی نمی گذارد و حتی سعی در حذف اشخاص می کند.داستان از این جهت تلخ است که به نظر می رسد،دنیا و روزگار ارزشی برای رنجهای انسان قائل نیست.کار خودش را می کند و قرار نیست زمان را برای افراد به زمین افتاده،متوقف کند...
و سوالی که مطرح می شود،اینکه صرف نظر از مدل و نوع جوامع انسانی،عکس العمل جوامع در صورتیکه فرد دچار تغییر یا ایراد در هویت شود،چه می تواند باشد؟ و پاسخ می تواند اخلاق مدارانه یا منفعت طلبانه باشد..
      

6

        "موش ها و آدم ها"  با ایده ای قوی و در عین حال روان و ساده و با لحنی واقع بینانه و ملموس به برخی مسائل جامعه انسانی می پردازد.اعم از مشکلات و مصائب کارگری(بخصوص کارگران فصلی)،ظلم و بی عدالتی اربابان،نژاد پرستی و فلاکت رنگین پوستان ( البته سفیدپوستانی که در سطوح پایین جامعه و در طبقه کارگر قرار دارند،دست کمی از رنگین پوستان ندارند و در زیر فشار استثمار طبقه بالادستی  در حال له شدن هستند)و همچنین در خلال پرداخت به شخصیت ها،مفاهیم و مضامین عمیق روانشناختی همچون نیاز به همدلی و همنشینی و روابط ارزشمند انسانی،رویاپردازی هایی که به زندگی امید می دهد و نیروی محرکه ای  می شود برای ادامه مسیر زندگی و حسرت ها و عقده هایی که به واسطه آرزوهای به سرانجام نرسیده،شکل گرفته،آرزوهایی که اتفاقا آرزوهای پیچیده ای هم نیستند.
داستان،داستان تلخی ست.در  لابلای سطورش،پیامی منتقل می شود که گاها آنچیزی که سرنوشت انسان ها را رقم می زند،نه خودِ او و نه اختیارِ او،بلکه مجموعه ای از قدرت های ماورای قدرت انسان است که دست به دست می دهند تا جریان زندگی افراد را به دلخواه،تعیین کنند یا تغییر دهند.
حول محور شخصیت های برجسته داستان،لنی،جورج و همسر کرلی بحث فراوانی می شود  کرد.علاوه بر ویژگی های فردی هر کدام از شخصیت ها که جای بحث بسیار دارد،می‌توان  هر کدام از آنها را نمادی از  فاکتورهای یک جامعه سیاسی داست."لنی" می‌تواند نمادی از  توده مردم ،"جورج"نمادی از سردمدار ،حتی خرگوش ها ،را می توان نمادی از اهداف کم ارزشی که توده ها غالبا گرفتار آنها می شوند،دانست.حتی نوازش های لنی،می تواند  نمادی از خشم توده ها باشد،آن زمان که اهداف را غیر قابل دسترسی می بینند،آنها را قربانی می کنند...
در انتها،تصمیم سخت جورج،پایان زیبای غم انگیزی را برای داستان رقم می زند .زمانی که لنی،در اندیشه دستیابی به آرزوها و رویاهای قشنگش  به سر می برد و گویی که در همین لحظه همه  آنها محقق شده اند،جورج کار را تمام می کند.
موش ها و آدم ها از آن کتاب هاست که حیف است اگر آن را نخوانده باشید.علی رغم حجم کم،از آن دسته کتاب هاست  که حرف دارد برای گفتن،پیام دارد برای شنیدن،اثر می گذارد بر اندیشه و جای خودش را در ذهن ،طولانی مدت باز می کند.بخوانیدش...
      

22

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.