داستان داستان خوبیست
آقازاده ای که هرگز نمی‌خواست آقازاده باشد
پیر پسری که زندگی اش پاره ای از غبار گرفته بود
شخصیت های محکم و ریشه دار
اتفاقات به سرعت برق و باد 
برای همین کمی اذیتم کرد
شخصیت حمید به راحتی مُرد و بعد از 10 صفحه کاملا پاک شد 
اگر از این گذر کنیم خوب است خیلی خوب. 
      

        اولین بار بود که این سبک از سفرنامه رو میخوندم
و عجیب برام جالب و جذاب بود
شاید یکی از نکات مثبت بزرگی که من در این کتاب دیدم همین تصاویر با کیفیت بود که باعث می‌شد با "کیفیت" بیشتری سفر رو درک کنم و در تک تک صحنه ها در کنار نویسنده باشم 
 کشور "اوریگامی"
کشور آرزو ها
کشور نظم
کشور معابد بودایی و افسانه ای
کشور سرسبزی و کشور تداخل متناسب سنت و مدرن
و از همه مهم‌تر کشور احترام و "دودستی" 
      

        کمی ناامید کننده. 
      

        این کتاب را برای همه پیشنهاد میکنم
تجربه های یک "مسافر" که باور پیدا کردن به  حقیقی بودن ماجرا برایتان سخت می‌شود
خاطراتی شبیه یک رمان تمام و کمال!!! 
      

        طنز نسبتا خوبی داشت 
صمیمی بود و کاملا با شخصیت ها ارتباط برقرار میکنین 
داستان خودمونی و خاکی بود 

      

        از لحاظ روحی نیاز دارم تایلر با یه هفت تیر باید سراغم
بهم بگه "یا از فردا مثل آدم میری سراغ رویاهات یا میکشمت همین حالا!" 
      

        "مؤمن در هیچ چارچوبی نمی گنجد!!" 
      

        "منِ او"
"داستانی خاطره انگیز که قرار است سالها به یادش باشم"

      

        "داستان سطح پایینی داره و این یه واقعیته"
"ولی کنجکاویی تا آخر داستان ادامه داره"
"از خوندنش پشیمون نیستم"
"ولی میتونست بهتر باشه!!" 
      

        "ما زنده می‌شویم در علف ها و در گل ها"
      

        یه کتاب زندگی!!
      

        یه کتاب دوست داشتتی با کلی حرف قشنگ!!
"فقط آدم های متفاوت هستن که می تونن دنیا رو تغییر بدن آدمای کوفتی معمولی عرضه ی انجام هیچ کاری رو ندارن"

      

        یه کتاب دوست داشتتی با لحجه ی شيرينه کرمونی خودمون

      

        جانِ جامانده!

سفرنامه زیاد نمی خونم ولی این کتاب خوندن داره!

بار دیگه ام از امیرخانی کتاب خواندم همان"نیم دانگ پیونگ‌یانگ" معروف!  سفرنامه که تمام شد احساس خوبی داشتم که ایرانیم! ولی جانستان که تمام شد احساس عجیبی برای قسمت جامانده از طنم کردم!
شاید بااین کتاب افغانستان را شناختم شاید نظرم را عوض کرد وشاید هم دلتنگ شدم شایدم هر سه را باهم!

اگر روزی راهم به مشهد  کشید و اگر پوشه ی مدارک اضافی اوردم واگر جسارت امیرخانی را داشته باشم  راهی سفر هرآت می شوم! 
#جانستان _کابلستان