"ارزش زندگی بیشتر از اونه که برای ایمن بودن همیشه تو قفس باشی"
_دوناتلا
☆☆☆
به نام خدا
به کاراوال خوش آمدید!
یک هفته، یک معما، یک آرزو
به مدت یک هفته، وقت دارید بلافاصله بعد از غروب آفتاب از اتاقتون بیرون بیاید و معمای بزرگ بازی رو حل کنید!
اگر معما رو حل کنید، شاید شانس دیدن ارباب اسطوره بزرگ کاراوال رو هم پیدا کنید!
و اگر موفق شید و از کاراوال سر بلند بیرون بیاین، میتونید هدیه اسرار آمیز رو از اسطوره بگیرید:
یک آرزو!
~~~
همه چیز جزیره کاراوال مثل رویا بود، طعم شیرین توی هوا، فروشنده هایی که با سکه معامله نمیکردند، عطر طلایی گیتار ها...
~~~
عجیبه که با این وجود بعضی ها یادشون میره همه چیز این سرزمین یه بازیه.
تمام بازیگر هایی که در نقش فروشنده و پیشگو و ... ظاهر میشن، همیشه به بازیکن ها یادآوری میکنن که همه چیز بخشی از یک نمایشه و نباید غرق این رویا شن،
جای تعجب داره که بازیکن ها یک چیز هایی برای خودشون واقعی فرض میکنن.
~~~
لطفا شما خواننده ها برای خودتون واقعیت و بازی رو جدا نکنید!
چون اگر بیش از حد غرق این رویا دروغین شین، یادتون میره بیدار شید...
ارباب کاراوال عزیز، به تازگی اخبار را شنیدم و خواستم تسلیت بگویم. با اینکه هنوز به تریسدا نیامدهاید و به نامههایم هم جواب ندادین، من میدانم که شما قاتل نیستید.
گول نخورید! نقطه ضعف هایتان را به بازیگر ها لو ندهید!
و لطفا صبح ها از اتاق هایتان بیرون نیاین...
☆☆☆
نظر نهایی من:
خب این کتاب خیلییییی معروف بود، و خیلی هم همه دوست داشتن، ولی من اونقدررررر ها هم جذب نشدم.
داستان خیلی قشنگ بود، احساسات رو جور جدیدی تعریف میکرد،
ولی اونجوری که من غرق دنیا و فضا بشم نبود. بیشتر حالت یه داستان سرگرمکننده برام داشت که کلی اتفاقات هیجانانگیز توش میوفتاد.
من بیشتر کتاب هایی رو ترجیح میدم که باهاشون زندگی کنم ولی من به جهان این کتاب سفر نکردم، صرفا خوندمش.
این نظر من بود، خیلی ها دوست داشتن، شما هم خودتون رو از این تجربه نسبتا جدید محروم نکنید.
مرسی از توجهتون☆