من نسخه صوتی این ترجمه از انتشارات واوخوان رو گوش کردم و واقعا عالی بود.
      

        من خیلی خوشم اومد. مخصوصا پایان بندیش عالی بود.
      

        با همه‌ی نظرات نویسنده موافق نبودم اما در کل کتابیه که خیلی خیلی به تجربه‌ی سوگم کمک کرد.
اگر خودتون یا اطرافیانتون عزیزی رو از دست دادید حتما این کتابو بخونید.
      

        پيشنهادهایی برای کمتر کردن درد و رنج سوگ و برگشت به زندگی رو در غالب رمان بیان کرده.
واقعا خیلی عالی و حرفه‌ای نوشته و ترجمه شده.
      

        به نظرم شاهکار این کتاب در اخرشه.
جایی که وینستون تغییر میکنه.
      

        هرچقدر جلوتر میرفت قشنگ تر میشد ‌و شاهکارش فصل اخرش بود.
به نظرم لازمه که همه بخونن.
      

        شاید اولش به نظرتون تکراری یا بی محتوا بیاد اما به مرور متوجه منظور اصلی و هوش نویسنده میشین. نکته های مهمی رو توی چندتا جمله‌ی ساده گنجونده. لذت بردم از خوندنش
      

        ایده اصلی کتاب قشنگ و جدید بود اما توضیحات الکی ، شاخ و برگ های اضافه و روابط متعدد واقعا خسته کننده بود. 
      

        اگر بتونین با لهجه‌ی کتاب کنار بیاید داستان و شخصیت پردازی‌ها عالی و گیراست.
واقعا بدون توقف خوندم و لذت بردم. 
      

        برخلاف تعریف های زیادی که از این کتاب شنیدم اصلا دوستش نداشتم و نتونستم ارتباط برقرار کنم. ثانیه شماری میکردم تا کتاب تموم بشه و فکر نمی‌کنم هیچوقت دوباره بخونمش یا به کسی معرفیش کنم .
      

        اگر با باورهای اصلی زندگیتون مشکل دارین این کتاب به طور عملی بهتون کمک میکنه.
مطالب خیلی کاربردی و واضحه. 
مثال های زیاد و خوبی هم داره.
      

        قلم جین آستین قشنگه ولی در کل به نظرم این کتاب حرفی برای گفتن نداشت و خیلی کسل کننده بود.
قابل مقایسه با شاهکاری مثل غرور و تعصب نیست.
      

        کتاب هیچ راه حلی در رابطه با کمال گرایی به شما ارائه نمیده فقط باهاش میتونین تشخیص بدین که آیا کمال گرا هستین یا نه و اگر هستین در چه زمینه ایه
      

        بر خلاف کتاب های معروف دیگه بسیار کاربردیه و به همه توصیه میکنم حتما بخونن. اصلا جملات انگیزشی عجیب غریب نداره بلکه راه حل هایی داره که به راحتی میتونین توی زندگی روزمره تون بزارین و تاثیرشو ببینین
      

        کتابی که به سختی تمومش کردم از بس چرت بود. طرف تخیلاتشو به اسم خاطره وارد کتاب کرده . در عرض یک سال یه مسیحی رو مسلمون کرده و یه سنی رو شیعه. خود پیامبر خدا هم نتونست یه ساله کسیو هدایت کنه. خیلی بده که خواننده رو احمق فرض کنن. کاملا مشخصه ایشون یه سنی یا مسیحی رو از نزدیک ندیده. سنی که به قصد بحث وارد صحبت با شیعه میشه کتاب‌های علمای خودشو نمیشناسه؟ استدلال‌های فوق بچگانه که تو کتاب دینی مدرسه پیدا میشه. توهین به افرادی که از نظر علمی و جایگاه بسیار بالاترن هم که مثل نقل و نبات بود.