مجله فرهنگی و هنری بخارا

مجله فرهنگی و هنری بخارا

@bukharamag

0 دنبال شده

11 دنبال کننده

            ای «بخارا» تو ای قبیله‌ی من
ایل من، پاکتر جمیله‌ی من

ای «بخارا» تمامِ ایرانی
پاره‌ای از بهشتِ یزدانی

مَهدِ ایمان و خانه‌ی فرهنگ
دور از ساحتِ تو فتنه و ننگ
          
bukharamag
bukharamag.com

یادداشت‌ها

نمایش همه
        ده نفر قزلباش
از مشهورترین و بهترین رمان‌های تاریخی ایرانی، نوشته حسین مسرور «سخنیار» (۱۲6۷ش - ۱۳4۷). صحنه آغازین رمان برای نخستین‌بار در سه شماره مجله ارمغان سال ۱۳۰۷ چاپ شد. اما بخش عمده آن از ۱۳۲۷ به صورت پاورقیِ روزنامه اطلاعات انتشار یافت(1). سرانجام، به سال ۱۳۳5 متن کامل اثر در پنج جلد و ۱۵۰۰ صفحه به چاپ رسید.
وقتی ازبک‌ها شهر تربت حیدریه را محاصره می‌کنند، بیم آن می‌رود که شهر گشوده گردد و زنان و دختران حرم شاه طهماسب صفوی گرفتار مهاجمان گردند. شاه تصمیم می‌گیرد فرمان قتل اهل حرم را به وسیله چابک‌سواران به رئیس قراولانِ حرمسرا برساند. هجده قزلباش داوطلب انجام دادن این کار می‌شوند. از میان آنان ده نفر موفق می‌گردند حلقه محاصره را بشکنند و خود را به ارگ سلطنتی برسانند. «اسکندر»، قهرمان جلد نخست داستان، اولین نفر آنهاست. اما، پیش از اجرا شدن فرمان شاه، ازبک ها - که قزلباشان را طلایه‌داران سپاه صفوی پنداشته اند - عقب نشینی می کنند.
اسکندر که دلباخته‌ی «حوری»، یکی از دختران حرمسرا، شده است، برای رسیدن به وصال معشوقه، دشوارترین مأموریت ها را می‌پذیرد و با مخالفان گوناگون درگیر می‌شود. او از آزمون‌های سخت سربلند بیرون می‌آید و پس از اثبات وفاداری بی‌چون و چرای خود به سلطان، با حوری ازدواج می کند. مسرور صحنه های اجتماعی ِ گسترده ای می سازد که نشانگر زندگی مردم در دوره صفوی است. اما جنبه‌ی مشخص آن روزگار را در وجود چند سلحشور، به عنوان مظهر آرزوها و انتظارات زمانه، برجسته می‌سازد.
جلد اول رمان زمانی پایان می‌یابد که، با انتشار خبر حمله عثمانیان، اسکندر به‌عنوان پیش‌قراول روانه‌ی جبهه‌ی جنگ می‌شود. الگوی جلد اول اثر، یعنی رشادت قهرمان برای دست‌یابی به یار و مقام، در جلدهای بعد تکرار می شود. نویسنده با قرار دادن قهرمان در محور ماجراها، وحدتی مضمونی به صحنه های گسترده‌ی رمان می بخشد؛ و ماجراها و مستندات تاریخی و ظرایفی از باورها و آداب و رسوم مردم را، از طریق پرداخت سرگذشت فردی و عاشقانه‌ی شخصیت‌ها، به قالب رمان در‌می‌آورد. در فضایی آکنده از فتنه و تعصب، شهسوارِ عاشق پیشه راهِ خود را از میان آتش و خون باز می‌کند و از چنبرِ توطئه های درباریان می‌دهد. عشق به معشوقه و ایمان مذهبی به شاه صفوی، مرشد کامل، در این راه به او انگیزه کافی می دهد.
جلد دوم رمان به شرح جنگ های ایران و عثمانی با حضور سلحشوری به نام «اُمّت بیک»اختصاص دارد. وطن‌پرستان برای نجات ایران، حول «عباس میرزا» گرد می آیند.
در جلد سوم، اسکندر و اُمّت بیک را در تشکیلات مخفیِ مردم تبریز برای مبارزه با بیگانگان می‌یابیم و با عیاران سازمان‌یافته‌ای آشنا می‌شویم که شبانه بر اردوی عثمانی می‌تازند.
قهرمان جلدهای چهارم و پنجم، که «یوسف شاه» نام دارد، نیز عاشق است و رقیب قدرتمندی همچون «الله وردی خان»، سردار معروف صفوی، دارد. جنگ‌های دریایی با پرتغالی‌ها، دفع تهاجمات ازبک‌ها، آزادسازی تبریز از سلطه‌ی عثمانی، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، آمد و رفت سفرای اروپایی، و شکل گیریِ وحدت ملی و مذهبی ایران در عصر صفوی از مضمون های دو جلد آخر رمان است.
مسرور قصد داشت این رمان جاه‌طلبانه را تا پرداختن به کل تاریخ دویست و پنجاه ساله‌ی حکومت صفوی ادامه دهد، اما اجل مهلتش نداد. ده نفر قزلباش رمانی پرحادثه است که تأثیر رمان‌های الکساندر دوما، نویسنده فرانسوی، و داستان‌های عیاری فارسی مانند اسکندرنامه بر آن محسوس است - گریزهای گاه بی ارتباط با ماجرا با حضور غیر‌موجه نویسنده که روال روایت را می‌گسلد، از نشانه‌های چنین تأثیری است.  این اثر مسرور را به عنوان تواناترین وصف کننده‌ی صحنه‌های جنگ در بین نویسندگان رمان‌های تاریخی ایرانی می‌شناساند. انس و الفت نویسنده با شاهنامه فردوسی به او در شکل بخشیدن به صحنه‌های نبرد کمک کرده است. مسرور ابیاتی از شاهنامه را در جای‌جای رمان خود وارد کرده است. او در روایت ماجراهای ده نفر قزلباش و سازمان‌های مذهبی و اداری دوره‌ی تاریخی مورد نظر خود، مهارتی حرفه‌ای نشان داده است: اثر با وجود گستره مکان‌ها و تعدد شخصیت‌ها، شکلی حساب شده دارد؛ علاوه بر غنا و شیرینی زبان اثر، مکالمه‌های چهره‌های داستانی با واژگان و تعابير خاص عهد صفوی صورت می‌گیرد.
حالا که دهه ها از نخستین چاپ اثر گذشته، جلد اول آن همچنان به عنوان رمان، ارزشمند است: در آن، شخصیت قهرمان بر زمینه حوادث تاریخی شکل می‌‌گیرد و نویسنده موفق می‌شود خواننده را در فضای عصر صفوی قرار دهد. در جلدهای بعد، در مواردی، تاریخ‌نگار جانشین رمان‌نویس می‌گردد و شرح زندگی قهرمان را بهانه‌ای برای ردیف کردن حوادث تاریخی می‌کند.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) مسرور ادیبی سلطنت‌طلب بود، هدف از نگارش ده نفر قزلباش در دهه‌ی پر تلاطم 1320-1330 را عبرت دادن به ملت می‌داند تا در «روزهای خطر.. برای بقا و موجودیت خود از گذشتگان قهرمان ِ وطن خویش الهام گرفته، سرخط باستانی خود را که ثبات در برابر حوادث و مبارزه با اهریمنان و بدخواهان است به دست باد حوادث نسپارد» پیش نگار ِ جلد اول ده نفر قزلباش



به قلم حسن میرعابدینی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱50، خرداد و تیر 1401.
      

4

        ده نفر قزلباش
از مشهورترین و بهترین رمان‌های تاریخی ایرانی، نوشته حسین مسرور «سخنیار» (۱۲6۷ش - ۱۳4۷). صحنه آغازین رمان برای نخستین‌بار در سه شماره مجله ارمغان سال ۱۳۰۷ چاپ شد. اما بخش عمده آن از ۱۳۲۷ به صورت پاورقیِ روزنامه اطلاعات انتشار یافت(1). سرانجام، به سال ۱۳۳5 متن کامل اثر در پنج جلد و ۱۵۰۰ صفحه به چاپ رسید.
وقتی ازبک‌ها شهر تربت حیدریه را محاصره می‌کنند، بیم آن می‌رود که شهر گشوده گردد و زنان و دختران حرم شاه طهماسب صفوی گرفتار مهاجمان گردند. شاه تصمیم می‌گیرد فرمان قتل اهل حرم را به وسیله چابک‌سواران به رئیس قراولانِ حرمسرا برساند. هجده قزلباش داوطلب انجام دادن این کار می‌شوند. از میان آنان ده نفر موفق می‌گردند حلقه محاصره را بشکنند و خود را به ارگ سلطنتی برسانند. «اسکندر»، قهرمان جلد نخست داستان، اولین نفر آنهاست. اما، پیش از اجرا شدن فرمان شاه، ازبک ها - که قزلباشان را طلایه‌داران سپاه صفوی پنداشته اند - عقب نشینی می کنند.
اسکندر که دلباخته‌ی «حوری»، یکی از دختران حرمسرا، شده است، برای رسیدن به وصال معشوقه، دشوارترین مأموریت ها را می‌پذیرد و با مخالفان گوناگون درگیر می‌شود. او از آزمون‌های سخت سربلند بیرون می‌آید و پس از اثبات وفاداری بی‌چون و چرای خود به سلطان، با حوری ازدواج می کند. مسرور صحنه های اجتماعی ِ گسترده ای می سازد که نشانگر زندگی مردم در دوره صفوی است. اما جنبه‌ی مشخص آن روزگار را در وجود چند سلحشور، به عنوان مظهر آرزوها و انتظارات زمانه، برجسته می‌سازد.
جلد اول رمان زمانی پایان می‌یابد که، با انتشار خبر حمله عثمانیان، اسکندر به‌عنوان پیش‌قراول روانه‌ی جبهه‌ی جنگ می‌شود. الگوی جلد اول اثر، یعنی رشادت قهرمان برای دست‌یابی به یار و مقام، در جلدهای بعد تکرار می شود. نویسنده با قرار دادن قهرمان در محور ماجراها، وحدتی مضمونی به صحنه های گسترده‌ی رمان می بخشد؛ و ماجراها و مستندات تاریخی و ظرایفی از باورها و آداب و رسوم مردم را، از طریق پرداخت سرگذشت فردی و عاشقانه‌ی شخصیت‌ها، به قالب رمان در‌می‌آورد. در فضایی آکنده از فتنه و تعصب، شهسوارِ عاشق پیشه راهِ خود را از میان آتش و خون باز می‌کند و از چنبرِ توطئه های درباریان می‌دهد. عشق به معشوقه و ایمان مذهبی به شاه صفوی، مرشد کامل، در این راه به او انگیزه کافی می دهد.
جلد دوم رمان به شرح جنگ های ایران و عثمانی با حضور سلحشوری به نام «اُمّت بیک»اختصاص دارد. وطن‌پرستان برای نجات ایران، حول «عباس میرزا» گرد می آیند.
در جلد سوم، اسکندر و اُمّت بیک را در تشکیلات مخفیِ مردم تبریز برای مبارزه با بیگانگان می‌یابیم و با عیاران سازمان‌یافته‌ای آشنا می‌شویم که شبانه بر اردوی عثمانی می‌تازند.
قهرمان جلدهای چهارم و پنجم، که «یوسف شاه» نام دارد، نیز عاشق است و رقیب قدرتمندی همچون «الله وردی خان»، سردار معروف صفوی، دارد. جنگ‌های دریایی با پرتغالی‌ها، دفع تهاجمات ازبک‌ها، آزادسازی تبریز از سلطه‌ی عثمانی، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، آمد و رفت سفرای اروپایی، و شکل گیریِ وحدت ملی و مذهبی ایران در عصر صفوی از مضمون های دو جلد آخر رمان است.
مسرور قصد داشت این رمان جاه‌طلبانه را تا پرداختن به کل تاریخ دویست و پنجاه ساله‌ی حکومت صفوی ادامه دهد، اما اجل مهلتش نداد. ده نفر قزلباش رمانی پرحادثه است که تأثیر رمان‌های الکساندر دوما، نویسنده فرانسوی، و داستان‌های عیاری فارسی مانند اسکندرنامه بر آن محسوس است - گریزهای گاه بی ارتباط با ماجرا با حضور غیر‌موجه نویسنده که روال روایت را می‌گسلد، از نشانه‌های چنین تأثیری است.  این اثر مسرور را به عنوان تواناترین وصف کننده‌ی صحنه‌های جنگ در بین نویسندگان رمان‌های تاریخی ایرانی می‌شناساند. انس و الفت نویسنده با شاهنامه فردوسی به او در شکل بخشیدن به صحنه‌های نبرد کمک کرده است. مسرور ابیاتی از شاهنامه را در جای‌جای رمان خود وارد کرده است. او در روایت ماجراهای ده نفر قزلباش و سازمان‌های مذهبی و اداری دوره‌ی تاریخی مورد نظر خود، مهارتی حرفه‌ای نشان داده است: اثر با وجود گستره مکان‌ها و تعدد شخصیت‌ها، شکلی حساب شده دارد؛ علاوه بر غنا و شیرینی زبان اثر، مکالمه‌های چهره‌های داستانی با واژگان و تعابير خاص عهد صفوی صورت می‌گیرد.
حالا که دهه ها از نخستین چاپ اثر گذشته، جلد اول آن همچنان به عنوان رمان، ارزشمند است: در آن، شخصیت قهرمان بر زمینه حوادث تاریخی شکل می‌‌گیرد و نویسنده موفق می‌شود خواننده را در فضای عصر صفوی قرار دهد. در جلدهای بعد، در مواردی، تاریخ‌نگار جانشین رمان‌نویس می‌گردد و شرح زندگی قهرمان را بهانه‌ای برای ردیف کردن حوادث تاریخی می‌کند.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) مسرور ادیبی سلطنت‌طلب بود، هدف از نگارش ده نفر قزلباش در دهه‌ی پر تلاطم 1320-1330 را عبرت دادن به ملت می‌داند تا در «روزهای خطر.. برای بقا و موجودیت خود از گذشتگان قهرمان ِ وطن خویش الهام گرفته، سرخط باستانی خود را که ثبات در برابر حوادث و مبارزه با اهریمنان و بدخواهان است به دست باد حوادث نسپارد» پیش نگار ِ جلد اول ده نفر قزلباش

به قلم حسن میرعابدینی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱50، خرداد و تیر 1401.
      

1

        ده نفر قزلباش
از مشهورترین و بهترین رمان‌های تاریخی ایرانی، نوشته حسین مسرور «سخنیار» (۱۲6۷ش - ۱۳4۷). صحنه آغازین رمان برای نخستین‌بار در سه شماره مجله ارمغان سال ۱۳۰۷ چاپ شد. اما بخش عمده آن از ۱۳۲۷ به صورت پاورقیِ روزنامه اطلاعات انتشار یافت(1). سرانجام، به سال ۱۳۳5 متن کامل اثر در پنج جلد و ۱۵۰۰ صفحه به چاپ رسید.
وقتی ازبک‌ها شهر تربت حیدریه را محاصره می‌کنند، بیم آن می‌رود که شهر گشوده گردد و زنان و دختران حرم شاه طهماسب صفوی گرفتار مهاجمان گردند. شاه تصمیم می‌گیرد فرمان قتل اهل حرم را به وسیله چابک‌سواران به رئیس قراولانِ حرمسرا برساند. هجده قزلباش داوطلب انجام دادن این کار می‌شوند. از میان آنان ده نفر موفق می‌گردند حلقه محاصره را بشکنند و خود را به ارگ سلطنتی برسانند. «اسکندر»، قهرمان جلد نخست داستان، اولین نفر آنهاست. اما، پیش از اجرا شدن فرمان شاه، ازبک ها - که قزلباشان را طلایه‌داران سپاه صفوی پنداشته اند - عقب نشینی می کنند.
اسکندر که دلباخته‌ی «حوری»، یکی از دختران حرمسرا، شده است، برای رسیدن به وصال معشوقه، دشوارترین مأموریت ها را می‌پذیرد و با مخالفان گوناگون درگیر می‌شود. او از آزمون‌های سخت سربلند بیرون می‌آید و پس از اثبات وفاداری بی‌چون و چرای خود به سلطان، با حوری ازدواج می کند. مسرور صحنه های اجتماعی ِ گسترده ای می سازد که نشانگر زندگی مردم در دوره صفوی است. اما جنبه‌ی مشخص آن روزگار را در وجود چند سلحشور، به عنوان مظهر آرزوها و انتظارات زمانه، برجسته می‌سازد.
جلد اول رمان زمانی پایان می‌یابد که، با انتشار خبر حمله عثمانیان، اسکندر به‌عنوان پیش‌قراول روانه‌ی جبهه‌ی جنگ می‌شود. الگوی جلد اول اثر، یعنی رشادت قهرمان برای دست‌یابی به یار و مقام، در جلدهای بعد تکرار می شود. نویسنده با قرار دادن قهرمان در محور ماجراها، وحدتی مضمونی به صحنه های گسترده‌ی رمان می بخشد؛ و ماجراها و مستندات تاریخی و ظرایفی از باورها و آداب و رسوم مردم را، از طریق پرداخت سرگذشت فردی و عاشقانه‌ی شخصیت‌ها، به قالب رمان در‌می‌آورد. در فضایی آکنده از فتنه و تعصب، شهسوارِ عاشق پیشه راهِ خود را از میان آتش و خون باز می‌کند و از چنبرِ توطئه های درباریان می‌دهد. عشق به معشوقه و ایمان مذهبی به شاه صفوی، مرشد کامل، در این راه به او انگیزه کافی می دهد.
جلد دوم رمان به شرح جنگ های ایران و عثمانی با حضور سلحشوری به نام «اُمّت بیک»اختصاص دارد. وطن‌پرستان برای نجات ایران، حول «عباس میرزا» گرد می آیند.
در جلد سوم، اسکندر و اُمّت بیک را در تشکیلات مخفیِ مردم تبریز برای مبارزه با بیگانگان می‌یابیم و با عیاران سازمان‌یافته‌ای آشنا می‌شویم که شبانه بر اردوی عثمانی می‌تازند.
قهرمان جلدهای چهارم و پنجم، که «یوسف شاه» نام دارد، نیز عاشق است و رقیب قدرتمندی همچون «الله وردی خان»، سردار معروف صفوی، دارد. جنگ‌های دریایی با پرتغالی‌ها، دفع تهاجمات ازبک‌ها، آزادسازی تبریز از سلطه‌ی عثمانی، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، آمد و رفت سفرای اروپایی، و شکل گیریِ وحدت ملی و مذهبی ایران در عصر صفوی از مضمون های دو جلد آخر رمان است.
مسرور قصد داشت این رمان جاه‌طلبانه را تا پرداختن به کل تاریخ دویست و پنجاه ساله‌ی حکومت صفوی ادامه دهد، اما اجل مهلتش نداد. ده نفر قزلباش رمانی پرحادثه است که تأثیر رمان‌های الکساندر دوما، نویسنده فرانسوی، و داستان‌های عیاری فارسی مانند اسکندرنامه بر آن محسوس است - گریزهای گاه بی ارتباط با ماجرا با حضور غیر‌موجه نویسنده که روال روایت را می‌گسلد، از نشانه‌های چنین تأثیری است.  این اثر مسرور را به عنوان تواناترین وصف کننده‌ی صحنه‌های جنگ در بین نویسندگان رمان‌های تاریخی ایرانی می‌شناساند. انس و الفت نویسنده با شاهنامه فردوسی به او در شکل بخشیدن به صحنه‌های نبرد کمک کرده است. مسرور ابیاتی از شاهنامه را در جای‌جای رمان خود وارد کرده است. او در روایت ماجراهای ده نفر قزلباش و سازمان‌های مذهبی و اداری دوره‌ی تاریخی مورد نظر خود، مهارتی حرفه‌ای نشان داده است: اثر با وجود گستره مکان‌ها و تعدد شخصیت‌ها، شکلی حساب شده دارد؛ علاوه بر غنا و شیرینی زبان اثر، مکالمه‌های چهره‌های داستانی با واژگان و تعابير خاص عهد صفوی صورت می‌گیرد.
حالا که دهه ها از نخستین چاپ اثر گذشته، جلد اول آن همچنان به عنوان رمان، ارزشمند است: در آن، شخصیت قهرمان بر زمینه حوادث تاریخی شکل می‌‌گیرد و نویسنده موفق می‌شود خواننده را در فضای عصر صفوی قرار دهد. در جلدهای بعد، در مواردی، تاریخ‌نگار جانشین رمان‌نویس می‌گردد و شرح زندگی قهرمان را بهانه‌ای برای ردیف کردن حوادث تاریخی می‌کند.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) مسرور ادیبی سلطنت‌طلب بود، هدف از نگارش ده نفر قزلباش در دهه‌ی پر تلاطم 1320-1330 را عبرت دادن به ملت می‌داند تا در «روزهای خطر.. برای بقا و موجودیت خود از گذشتگان قهرمان ِ وطن خویش الهام گرفته، سرخط باستانی خود را که ثبات در برابر حوادث و مبارزه با اهریمنان و بدخواهان است به دست باد حوادث نسپارد» پیش نگار ِ جلد اول ده نفر قزلباش

به قلم حسن میرعابدینی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱50، خرداد و تیر 1401.
      

1

        ده نفر قزلباش
از مشهورترین و بهترین رمان‌های تاریخی ایرانی، نوشته حسین مسرور «سخنیار» (۱۲6۷ش - ۱۳4۷). صحنه آغازین رمان برای نخستین‌بار در سه شماره مجله ارمغان سال ۱۳۰۷ چاپ شد. اما بخش عمده آن از ۱۳۲۷ به صورت پاورقیِ روزنامه اطلاعات انتشار یافت(1). سرانجام، به سال ۱۳۳5 متن کامل اثر در پنج جلد و ۱۵۰۰ صفحه به چاپ رسید.
وقتی ازبک‌ها شهر تربت حیدریه را محاصره می‌کنند، بیم آن می‌رود که شهر گشوده گردد و زنان و دختران حرم شاه طهماسب صفوی گرفتار مهاجمان گردند. شاه تصمیم می‌گیرد فرمان قتل اهل حرم را به وسیله چابک‌سواران به رئیس قراولانِ حرمسرا برساند. هجده قزلباش داوطلب انجام دادن این کار می‌شوند. از میان آنان ده نفر موفق می‌گردند حلقه محاصره را بشکنند و خود را به ارگ سلطنتی برسانند. «اسکندر»، قهرمان جلد نخست داستان، اولین نفر آنهاست. اما، پیش از اجرا شدن فرمان شاه، ازبک ها - که قزلباشان را طلایه‌داران سپاه صفوی پنداشته اند - عقب نشینی می کنند.
اسکندر که دلباخته‌ی «حوری»، یکی از دختران حرمسرا، شده است، برای رسیدن به وصال معشوقه، دشوارترین مأموریت ها را می‌پذیرد و با مخالفان گوناگون درگیر می‌شود. او از آزمون‌های سخت سربلند بیرون می‌آید و پس از اثبات وفاداری بی‌چون و چرای خود به سلطان، با حوری ازدواج می کند. مسرور صحنه های اجتماعی ِ گسترده ای می سازد که نشانگر زندگی مردم در دوره صفوی است. اما جنبه‌ی مشخص آن روزگار را در وجود چند سلحشور، به عنوان مظهر آرزوها و انتظارات زمانه، برجسته می‌سازد.
جلد اول رمان زمانی پایان می‌یابد که، با انتشار خبر حمله عثمانیان، اسکندر به‌عنوان پیش‌قراول روانه‌ی جبهه‌ی جنگ می‌شود. الگوی جلد اول اثر، یعنی رشادت قهرمان برای دست‌یابی به یار و مقام، در جلدهای بعد تکرار می شود. نویسنده با قرار دادن قهرمان در محور ماجراها، وحدتی مضمونی به صحنه های گسترده‌ی رمان می بخشد؛ و ماجراها و مستندات تاریخی و ظرایفی از باورها و آداب و رسوم مردم را، از طریق پرداخت سرگذشت فردی و عاشقانه‌ی شخصیت‌ها، به قالب رمان در‌می‌آورد. در فضایی آکنده از فتنه و تعصب، شهسوارِ عاشق پیشه راهِ خود را از میان آتش و خون باز می‌کند و از چنبرِ توطئه های درباریان می‌دهد. عشق به معشوقه و ایمان مذهبی به شاه صفوی، مرشد کامل، در این راه به او انگیزه کافی می دهد.
جلد دوم رمان به شرح جنگ های ایران و عثمانی با حضور سلحشوری به نام «اُمّت بیک»اختصاص دارد. وطن‌پرستان برای نجات ایران، حول «عباس میرزا» گرد می آیند.
در جلد سوم، اسکندر و اُمّت بیک را در تشکیلات مخفیِ مردم تبریز برای مبارزه با بیگانگان می‌یابیم و با عیاران سازمان‌یافته‌ای آشنا می‌شویم که شبانه بر اردوی عثمانی می‌تازند.
قهرمان جلدهای چهارم و پنجم، که «یوسف شاه» نام دارد، نیز عاشق است و رقیب قدرتمندی همچون «الله وردی خان»، سردار معروف صفوی، دارد. جنگ‌های دریایی با پرتغالی‌ها، دفع تهاجمات ازبک‌ها، آزادسازی تبریز از سلطه‌ی عثمانی، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، آمد و رفت سفرای اروپایی، و شکل گیریِ وحدت ملی و مذهبی ایران در عصر صفوی از مضمون های دو جلد آخر رمان است.
مسرور قصد داشت این رمان جاه‌طلبانه را تا پرداختن به کل تاریخ دویست و پنجاه ساله‌ی حکومت صفوی ادامه دهد، اما اجل مهلتش نداد. ده نفر قزلباش رمانی پرحادثه است که تأثیر رمان‌های الکساندر دوما، نویسنده فرانسوی، و داستان‌های عیاری فارسی مانند اسکندرنامه بر آن محسوس است - گریزهای گاه بی ارتباط با ماجرا با حضور غیر‌موجه نویسنده که روال روایت را می‌گسلد، از نشانه‌های چنین تأثیری است.  این اثر مسرور را به عنوان تواناترین وصف کننده‌ی صحنه‌های جنگ در بین نویسندگان رمان‌های تاریخی ایرانی می‌شناساند. انس و الفت نویسنده با شاهنامه فردوسی به او در شکل بخشیدن به صحنه‌های نبرد کمک کرده است. مسرور ابیاتی از شاهنامه را در جای‌جای رمان خود وارد کرده است. او در روایت ماجراهای ده نفر قزلباش و سازمان‌های مذهبی و اداری دوره‌ی تاریخی مورد نظر خود، مهارتی حرفه‌ای نشان داده است: اثر با وجود گستره مکان‌ها و تعدد شخصیت‌ها، شکلی حساب شده دارد؛ علاوه بر غنا و شیرینی زبان اثر، مکالمه‌های چهره‌های داستانی با واژگان و تعابير خاص عهد صفوی صورت می‌گیرد.
حالا که دهه ها از نخستین چاپ اثر گذشته، جلد اول آن همچنان به عنوان رمان، ارزشمند است: در آن، شخصیت قهرمان بر زمینه حوادث تاریخی شکل می‌‌گیرد و نویسنده موفق می‌شود خواننده را در فضای عصر صفوی قرار دهد. در جلدهای بعد، در مواردی، تاریخ‌نگار جانشین رمان‌نویس می‌گردد و شرح زندگی قهرمان را بهانه‌ای برای ردیف کردن حوادث تاریخی می‌کند.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) مسرور ادیبی سلطنت‌طلب بود، هدف از نگارش ده نفر قزلباش در دهه‌ی پر تلاطم 1320-1330 را عبرت دادن به ملت می‌داند تا در «روزهای خطر.. برای بقا و موجودیت خود از گذشتگان قهرمان ِ وطن خویش الهام گرفته، سرخط باستانی خود را که ثبات در برابر حوادث و مبارزه با اهریمنان و بدخواهان است به دست باد حوادث نسپارد» پیش نگار ِ جلد اول ده نفر قزلباش

به قلم حسن میرعابدینی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱50، خرداد و تیر 1401.
      

1

        ده نفر قزلباش
از مشهورترین و بهترین رمان‌های تاریخی ایرانی، نوشته حسین مسرور «سخنیار» (۱۲6۷ش - ۱۳4۷). صحنه آغازین رمان برای نخستین‌بار در سه شماره مجله ارمغان سال ۱۳۰۷ چاپ شد. اما بخش عمده آن از ۱۳۲۷ به صورت پاورقیِ روزنامه اطلاعات انتشار یافت(1). سرانجام، به سال ۱۳۳5 متن کامل اثر در پنج جلد و ۱۵۰۰ صفحه به چاپ رسید.
وقتی ازبک‌ها شهر تربت حیدریه را محاصره می‌کنند، بیم آن می‌رود که شهر گشوده گردد و زنان و دختران حرم شاه طهماسب صفوی گرفتار مهاجمان گردند. شاه تصمیم می‌گیرد فرمان قتل اهل حرم را به وسیله چابک‌سواران به رئیس قراولانِ حرمسرا برساند. هجده قزلباش داوطلب انجام دادن این کار می‌شوند. از میان آنان ده نفر موفق می‌گردند حلقه محاصره را بشکنند و خود را به ارگ سلطنتی برسانند. «اسکندر»، قهرمان جلد نخست داستان، اولین نفر آنهاست. اما، پیش از اجرا شدن فرمان شاه، ازبک ها - که قزلباشان را طلایه‌داران سپاه صفوی پنداشته اند - عقب نشینی می کنند.
اسکندر که دلباخته‌ی «حوری»، یکی از دختران حرمسرا، شده است، برای رسیدن به وصال معشوقه، دشوارترین مأموریت ها را می‌پذیرد و با مخالفان گوناگون درگیر می‌شود. او از آزمون‌های سخت سربلند بیرون می‌آید و پس از اثبات وفاداری بی‌چون و چرای خود به سلطان، با حوری ازدواج می کند. مسرور صحنه های اجتماعی ِ گسترده ای می سازد که نشانگر زندگی مردم در دوره صفوی است. اما جنبه‌ی مشخص آن روزگار را در وجود چند سلحشور، به عنوان مظهر آرزوها و انتظارات زمانه، برجسته می‌سازد.
جلد اول رمان زمانی پایان می‌یابد که، با انتشار خبر حمله عثمانیان، اسکندر به‌عنوان پیش‌قراول روانه‌ی جبهه‌ی جنگ می‌شود. الگوی جلد اول اثر، یعنی رشادت قهرمان برای دست‌یابی به یار و مقام، در جلدهای بعد تکرار می شود. نویسنده با قرار دادن قهرمان در محور ماجراها، وحدتی مضمونی به صحنه های گسترده‌ی رمان می بخشد؛ و ماجراها و مستندات تاریخی و ظرایفی از باورها و آداب و رسوم مردم را، از طریق پرداخت سرگذشت فردی و عاشقانه‌ی شخصیت‌ها، به قالب رمان در‌می‌آورد. در فضایی آکنده از فتنه و تعصب، شهسوارِ عاشق پیشه راهِ خود را از میان آتش و خون باز می‌کند و از چنبرِ توطئه های درباریان می‌دهد. عشق به معشوقه و ایمان مذهبی به شاه صفوی، مرشد کامل، در این راه به او انگیزه کافی می دهد.
جلد دوم رمان به شرح جنگ های ایران و عثمانی با حضور سلحشوری به نام «اُمّت بیک»اختصاص دارد. وطن‌پرستان برای نجات ایران، حول «عباس میرزا» گرد می آیند.
در جلد سوم، اسکندر و اُمّت بیک را در تشکیلات مخفیِ مردم تبریز برای مبارزه با بیگانگان می‌یابیم و با عیاران سازمان‌یافته‌ای آشنا می‌شویم که شبانه بر اردوی عثمانی می‌تازند.
قهرمان جلدهای چهارم و پنجم، که «یوسف شاه» نام دارد، نیز عاشق است و رقیب قدرتمندی همچون «الله وردی خان»، سردار معروف صفوی، دارد. جنگ‌های دریایی با پرتغالی‌ها، دفع تهاجمات ازبک‌ها، آزادسازی تبریز از سلطه‌ی عثمانی، انتخاب اصفهان به عنوان پایتخت، آمد و رفت سفرای اروپایی، و شکل گیریِ وحدت ملی و مذهبی ایران در عصر صفوی از مضمون های دو جلد آخر رمان است.
مسرور قصد داشت این رمان جاه‌طلبانه را تا پرداختن به کل تاریخ دویست و پنجاه ساله‌ی حکومت صفوی ادامه دهد، اما اجل مهلتش نداد. ده نفر قزلباش رمانی پرحادثه است که تأثیر رمان‌های الکساندر دوما، نویسنده فرانسوی، و داستان‌های عیاری فارسی مانند اسکندرنامه بر آن محسوس است - گریزهای گاه بی ارتباط با ماجرا با حضور غیر‌موجه نویسنده که روال روایت را می‌گسلد، از نشانه‌های چنین تأثیری است.  این اثر مسرور را به عنوان تواناترین وصف کننده‌ی صحنه‌های جنگ در بین نویسندگان رمان‌های تاریخی ایرانی می‌شناساند. انس و الفت نویسنده با شاهنامه فردوسی به او در شکل بخشیدن به صحنه‌های نبرد کمک کرده است. مسرور ابیاتی از شاهنامه را در جای‌جای رمان خود وارد کرده است. او در روایت ماجراهای ده نفر قزلباش و سازمان‌های مذهبی و اداری دوره‌ی تاریخی مورد نظر خود، مهارتی حرفه‌ای نشان داده است: اثر با وجود گستره مکان‌ها و تعدد شخصیت‌ها، شکلی حساب شده دارد؛ علاوه بر غنا و شیرینی زبان اثر، مکالمه‌های چهره‌های داستانی با واژگان و تعابير خاص عهد صفوی صورت می‌گیرد.
حالا که دهه ها از نخستین چاپ اثر گذشته، جلد اول آن همچنان به عنوان رمان، ارزشمند است: در آن، شخصیت قهرمان بر زمینه حوادث تاریخی شکل می‌‌گیرد و نویسنده موفق می‌شود خواننده را در فضای عصر صفوی قرار دهد. در جلدهای بعد، در مواردی، تاریخ‌نگار جانشین رمان‌نویس می‌گردد و شرح زندگی قهرمان را بهانه‌ای برای ردیف کردن حوادث تاریخی می‌کند.

-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
(1) مسرور ادیبی سلطنت‌طلب بود، هدف از نگارش ده نفر قزلباش در دهه‌ی پر تلاطم 1320-1330 را عبرت دادن به ملت می‌داند تا در «روزهای خطر.. برای بقا و موجودیت خود از گذشتگان قهرمان ِ وطن خویش الهام گرفته، سرخط باستانی خود را که ثبات در برابر حوادث و مبارزه با اهریمنان و بدخواهان است به دست باد حوادث نسپارد» پیش نگار ِ جلد اول ده نفر قزلباش


به قلم حسن میرعابدینی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱50، خرداد و تیر 1401.
      

1

        یکلیا و تنهایی او
رمانی از تقی مدرسی (1311-1376) که در سال 1335 جایزه ادبی مجله‌ی سخن را برد، و به عنوان اثر شاخصی از جریان رمان اسطوره‌گرای فارسی شناخته شد و آثاری همچون ملکوت ِ بهرام صادقی را در پی آورد. چنان که نادر نادرپور می‌گوید، این اثر در زمان انتشار غوغایی برانگیخت، زیرا فضایی متفاوت با فضای دیگر داستان های زمانه داشت و، به قول گلشیری، «هنوز هم یکی از سنگ بناهای ادب معاصر ما» شمرده می‌شود.
نثر شبه کلاسیک و خوش‌آهنگ رمان، با قطعه‌های تابلومانندش، خوانندگانی را جلب کرد که می‌خواستند یاس سال‌های پس از کودتای 28 مرداد را با خواندن صحنه‌های عاشقانه‌ی آن به فراموشی بسپرند. مدرسی، در جستجوی فرمی مناسبِ مضمون اسطوره‌ای اثر، به نثری غریب نیاز داشت و مطلوب خود را در روال روایتی ِ تورات و عهد عتیق یافت. البته گاه در مکالمه‌ی شخصیت‌ها، با کاربرد زبان محاوره‌ای ِ ناسازگار با سبک متن، از سیاق انشای متون مقدس تخطی کرد.
در جو روحی و فرهنگی ِ آن روزگار، مدرسی زیبایی و شور از کف رفته‌ی زمانه را در حال‌و‌هوایی عتیق جستجو می‌کند و به فنای عشق و سایه گستردن ترس و انزوا، خصلتی فرازمانی می‌دهد. درواقع، عصیان خود را متوجه راز خلقت می‌کند و بیهودگیِ مطرح شده در کتاب جامعه را با پوچی ِ اجتماعی پیوند می‌زند.


به قلم حسن میرعابدینی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱50، خرداد و تیر 1401.
      

8

        دختری برای کشف علت مرگ پدرش در سال‌های کودکی، به شهرکی کوچک سفر می‌کند که بچگی‌اش را آن‌جا گذرانده. در این سفر خاطراتش از آن شهرک که ساکنانش در معدن زغال‌سنگ کار می‌کردند یا در کارخانه‌ی زغال‌شویی، یادآوری می‌شوند و کشف می‌کند که زندگی شهرنشینی چه تأثیر عجیب و ماندگاری بر ساکنانش می‌گذارد؛ سرد، درونگرا، آدم‌گریز و شاید بی‌عاطفه‌شان می‌کند. در فصل‌هایی دیگر زندگی دختر را در تهران دنبال می‌کنیم، یعنی آن‌گونه که حالا سر می‌کند؛ جوانانه، ظاهراْ سرزنده و پرانرژی اما سردی‌اش در خلال آن نوع زندگی نیز قابل درک است. در تهران پیش از شروع سفرش به دیدن درویشی رفته که به قول مریدان درویش، دیدارش مایه‌ی آرامش است.  در سفر چیزهایی در مورد شغل پدرش می‌فهمد و در مورد علت کشته شدنش و موقع بازگشت انگار سبک‌بارتر از قبل شده و به این فکر می‌کند که علاقه‌ای به دیدار با درویش ندارد. فصل‌های یک در میان کتاب، زندگی در سفر و زندگی در تهران را به تصویر می‌کشند. در فصل پایانی، قطاری او را به سفر می‌برد و در فصل قبل از فصل پایان، او از سفر بازگشته. این دو قطار در صحنه‌ای فراواقعی از کنار هم رد می‌شوند و خودش را نشسته در قطار دیگر می‌بیند، خودی که تازه سفرش را شروع کرده.


به قلم ترانه مسکوب، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱۲۳، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷.
      

7

        دختری با زندگی دوگانه‌اش، شب‌ها و روزهای متضادی را از سر می‌گذراند؛ در خواب‌هایش عاشق مردی نقابدار است؛ مردی بسیار شبیه شخصیت زورو و بسیار سبکبال، آزاد و رها. دختر نیز با او فارغ‌البال است اما روزها درگیر زندگی با مادری است وسواسی و بازیگر که بسته به اشخاص مقابلش نقاب مناسبی به چهره می‌زند. راوی تن به ازدواج می‌دهد تا از زندگی غیرواقعی و پرتوهمش به زندگی واقعی قدم بگذارد. او در فصل دوم کتاب زندگی فعالانه‌تری دارد؛‌ کار می‌کند و با دوستانش رفت‌وآمد دارد. اواخر رمان، مادر راوی که در تمام صفحات پیشین تصویر نامطلوبی از او ساخته شده، به حرف می‌آید و با دامادش درددل می‌کند؛ صدایی می‌شنویم پر از اضطراب، پر از ترس‌هایی که دخترش در دل او ایجاد کرده. پس از مرگ مادر، راوی و همسرش به خانه‌ی او نقل‌مکان می‌کنند تا زندگی‌ای عادی و بی‌مشکل را شروع کنند اما جملات پایانی راوی نشان از اضطرابی دارند که فقط با فراموشی تمام می‌شود.


به قلم ترانه مسکوب، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی ۱۲۳، فروردین و اردیبهشت ۱۳۹۷.
      

1

        صبح شنبه 7 اسفند به مناسبت رونمایی از کتاب دوزبانه‌ی رباعیات فرناندا پسوآ با ترجمه سپیده رادفر، مدیر مرکز ایرانشناسی دانشگاه لیسبون، مراسمی در منزل سفیر پرتغال در تهران برگزار شد. در این مراسم در ابتدا ناشر کتاب، آقای علیرضا رئیس‌دانایی، مدیر مسئول انتشارات آگاه، در سخنانی کوتاه و روشنگر، از تجربه رباعی‌سرایی پسوآ در اواسط دهه‌ی 20 در پرتغال گفتند. 
آقای رئیس‌دانایی یادآور گشتند وقتی از اواسط قرن نوزدهم فیتزجرالد با ترجمه‌اش از رباعیات، خیام را به جهانیان معرفی کرد، نویسندگان و اندیشمندان دنیا، به خاطر جهان‌بینی خاص این شاعر ایرانی عمیقا تحت تأثیر او قرار گرفتند. از جمله بورخس در آرژانتین. اما فرناندا پسوآ در پرتغال که تأثیرگذارترین شاعر جریان ساز قرن بیستم شناخته شده است و پایه‌گذار نوگرایی یا پست‌مدرنیسم در جهان بود رباعی‌سرایی‌اش یا مصاحبتش را با خیام، مصاحبتی که تا آخر عمرش ادامه داشت، در اواسط دهه 1920 در کشورش آغاز کرد و به گفته جناب سفیر ادب‌دوست پرتغال «در سخنرانی‌اش نشانه‌ایست از در هم تنیدگی‌های مبارک شعر فارسی و شعر پرتغالی».
سخنران بعدی، پروفسور مارتینش، وزیر فرهنگ سابق پرتغال که خود نویسنده و شاعر است و استاد دانشگاه به دلیل رونمایی این کتاب به ایران سفر کرده بودند، خاطر نشان کردند چگونه پسوآ مفتون خیام گشت که نه تنها شاعر، بلکه فیلسوف، منجم و ریاضی‌دان نیز بود و در قالب رباعی بر مصادیقی چون زمان، اوهام، سرنوشت، و لذت بردن از زندگی تاکید دارد، یعنی همانچه به احساسات و ذوق و تفکر شاعر پرتغالی بسیار نزدیک است. 
رباعی را پسوآ به عنوان قالب شعری جدید وارد زبان پرتغالی کرد. رباعی پرتغالی همچون رباعی فارسی شعری چهار سطری است که هر یک ده هجایی بوده و همه ابیات با یکدیگر هم‌قافیه‌اند جز بیت سوم. و همچنین رباعیات در زبان پرتغالی شعری است الهام گرفته از روح شرقی که رابطه پسوآ با خیام را رابطه‌ای بسیار عمیق می‌کند. 
این رابطه و تأثیرگذاری و در حقیقت گفت‌وگو تنها به رباعیات محدود نمی‌شود، بلکه تمام آثار و وجود پسوآ را در بر می‌گیرد. پسوآ تحسین کننده و تقدیرکننده‌ی شاعر پارسی گوی ما می‌گردد و این شاعر قرن بیستم پرتغال در برابر شاعر قرن دوازدهم ما «سر تعظیم فرود می‌آورد  و متأثر از او شکل تازه‎ای از شعر را در زبان پرتغالی خلق می‌کند» و به سخن آقای سفیر «خیام را به معاصر خویش بدل می‌کند و با او به گفت و شنودی بس مجذوب‌کننده می‌پردازد».
---
بیش از این با من مگو که زندگی در بقاست
خاصه آنجا که انگور رسیده است.
رویاهایم آرمیده‌اند در خوابی که هیچ...!
حقیقتا دنیا چیست؟ توهمی که مقابل ماست!
---
خردمند نداشته‌های خویش را نهان می‌کند
تا کسی بلاهت وی را نبیند. 
هر نقابی رخساری را می‌پوشاند
زنهار، روح آدمی نقاب‌ناپذیر است.

به قلم مینو مشیری، شماره‌ی 150 مجله فرهنگی و هنری بخارا، خرداد و تیر 1401
      

2

        در اواخر قرن نوزدهم، با توسعه و ظهور الگوی جدیدی از مردانگی در ایران، تغییراتی در شیوه مرد واقعی بودن تطور پیدا کرد و متعاقباً در دوره رضا شاه پهلوی، استیلا یافت. به گونه‌ای که عقاید و بسیاری باورها از جمله نگاه به علم و آموزش، تحصیل زنان، عشق و ازدواج، حضور زنان در عرصه جامعه،... به شیوه‌ای جدید چرخید. اگر بر این عقیده باشیم که مردانگی، ناشی از طبیعت نیست، بلکه متاثر از تاریخ است، بررسی هنجارهای تعریف شده برای زنان و شیوه‌ی ظهور و رشد آن در کنار ظهور جنبش ملی‌گرایی و پیشگامی حکومت به سمت مدرن سازی غربی، بررسی مواردی این‌چنینی را (با وجود سلطه‌گری مردانه در ایران) حائز اهمیت می‌کند. ما در گذر ایام تاریخ، شاهد بوده‌ایم که طبیعت غریضی زنان، به تاراج رفته و از سوی جامعه مردسالار، واپس زده شده است. زن امروزی، آمیزه‌ای مبهم از کار و فعالیت است که همچنان از بی عدالتی می‌خروشد اما این قدرت را دارد تا نشان دهد جنسیت و سکسوالیته، دو معقوله‌ی کاربردی در تحلیل تاریخ‌اند و جای گفتمان درباره مشارکت زنان ایرانی در فعالیت اجتماعی، سیاسی و ادبی در دوره مشروطه، خالی است. چرا که مرزهای محدود کننده‌ی اجتماعی خود را شکستند و همگام با مردان در مقام هم‌وطن و بخشی از ملت به مبارزه پرداختند. گفتمانی که به نقل از بانو افسانه نجم‌آبادی در مقاله «نقش زن بر متن مشروطیت»، از یک سو گرایش به نگاشتن زن در کنار مرد در مقام همتای مرد داشت، و از سوی دیگر در گستره‌ی زبان سیاسی مشروطه، زن را تحت قیمومیت مرد می‌دانست. 
دکتر سمیه سادات شفیعی (دکتری جامعه شناسی، دانشیار و عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی-متولد1358) در کتاب تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار از اهمیت جایگاه زنان به‌ عنوان یکی از گروه‌های انسانی که عهده‌دار پایگاه‌های اجتماعی کشور هستند یاد می‌کند و قصد دارد نقش آفرینی‌ آنان در غالب حرکت‌های اجتماعی در بزنگاه‌های تاریخی چون حادثه گریبایدوف، جنبش تنباکو، شورش نان نیز حمایت از مشروطه‌خواهان در اشکال مختلف را از بعد دیگری از حیات اجتماعی که در تاریخ معاصر کمتر مطرح شده، به تصویر بکشد. مطالعه دوران قاجار و منابع در دست-به لحاظ شکل‌گیری آرمان‌های برابری، استبدادستیزی و قانون‌گرایی-با توجه به تحولات اجتماعی بی‌سابقه آن دوره، ظرفیت‌های بالایی در بررسی روند نادیده انگاشتن زنان، در اختیار گردآورنده‌ی این مقالات قرار داده و ایشان تلاش دارد به نظام قشربندی اجتماعی در ادامه موکد به تعریف خصیصه‌ی زیستی زن یعنی فرزندآوری و فرزندپروری در دوره قاجار بپردازد. 
نقش مادر بودن در شاکله نظام پدرسالارانه، به ویژه بر پایه داشتن فرزند پسر، بیش از هر چیز دیگری نقش زنان را پسندیده و تحکیم می‌کرد و تولید مثل به منافع خانوادگی و زیرساخت‌های قبیله‌ای و عشیره‌ای گره خورده بود. زن بودن در شکل‌گیری خانواده، منطق جمعی داشت نه فردی؛ یعنی اساساً سن پایین زن در ازدواج، فاصله زیاد سنی بین زوجین، نادیده گرفته شدن دوران رشد و بلوغ دختران نوجوان، تجربه انواع خشونت جسمی و روانی (بر اساس القای نادانی و کم خردی زنان)، رسمیت بخشیدن به ازدواج دوم مرد با نسبت دادنِ ناتوانی در فرزندآوری به زن، عدم برخورداری از حق طلاق، رایج شدن ازدواج موقت در چارچوب قراردادهای شرعی و عرفی،... همگی هزینه‌های سنگین اجتماعی بسیاری را به زنان (چه زنان عامی و چه زنان صاحب اندیشه و پیشرو)تحمیل می‌کرد. اما روحیه پرسشگری زن ایرانی در آغاز عصر مدرن شدن ایران، به کمک آمد تا از طریق روزنامه‌نگاران زن و موسسان مدارس زنان، نگاه جدیدی به وخامت اوضاع داشته باشند. باورهای عامیانه در پرتو پذیرفتن عاملیت زنان، با فرصت‌سازی‌های جدید روبرو شد که تلاش می‌کرد تنها عرصه جولان زنان (در مطبخ و رسالت آشپزی که همان نیز توسط خلاقیت زنان متبحر، از دستورهای تکراری به خوراک‌های جدید خارجی و ایجاد تلفیقی استادانه بین دانش بومی و دانش مدرن ترقی یافت) را با نقش پذیری ماهرانه زنان در کنشگری ترکیب کند. 
در کتاب پیش رو، ما با 11 بستر پژوهشی روبه‌رو هستیم که هریک سعی دارد این نگاه جامع و سیر تحولات گفته شده را برای خواننده به تشریح، باز کنند: «زن، خانواده و نظم جنسیتی در عصر قاجار» (فاطمه موسوی ویایه)، «نهاد شبستان در عصر قاجار» (آتنا غلام نیارمی)، «زنان قجری و مصرف فراغتی در حوزه عمومی» (سمیه سادات شفیعی)، «زنان و پزشکی عصر قاجار» (معصومه بحیرایی)، «مطالعه جنسیتی باورهای عامیانه در عصر قاجار» (سمیه سادات شفیعی)، «زنان عصر قاجار: جرایم و مجازات‌ها» (سمیه سادات شفیعی)، «زنان در گفتمان مشروطه؛ به سوی برابری جنسیتی در آموزش» (محمد بیطرفان)، «جراید زن‌نگار و مسئله هویت زنانه در دوره قاجار» (علی باغدار دلگشا)، «ارزش‌های
زنان در آغاز عصر مدرن شدن ایران» (سیده زهرا حسینی‌فر)، «واکاوی نمونه‌هایی از بینش اجتماعی و سیاسی زنان در عصر قاجار» (سیده فاطمه سهیلی) و «تحلیل حضور زنان در عکس‌های قجری» (سولماز صدقی الهرد).
در مجموع، گردآورنده در این کتاب به زیبایی تلاش کرده تا با تمرکز بر بافت سرشار از معنای زندگیِ روزمره، به کشف زوایای کمتر پرداخته شده از زندگی زنان بپردازد و از مشارکت اجتماعی آنان در قالب فعالیت‌های مختلف و کنشگری داوطلبانه صحبت کند. شناخت از زنان و زنانگی در عصر قاجار، دغدغه اصلی این کتاب بوده که در این نظم‌دهی دقیق تاریخی، به مدد11پژوهش خواندنی، به دست آمده است.


به قلم شیما مفید، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی 150، خرداد و تیر 1401.
      

8

        کتاب دانش‌نامه‌ی زبان تاتی و فرهنگ مردم «وفس» در 844 صفحه گردآوری شده و با مقدمه‌ای 18 صفحه‌ای و در 4 فصل در اختیار خوانندگان قرار گرفته است. 

فصل اول: مقدمه
در این فصل چه هستی زبان تاتی، چگونگی، تطور و تحول و پراکندگی آن طی قرون گذشته بررسی شده است. این مقدمه بر اساس تحقیقی کتاب‌خانه‌ای با استفاده از منابع معتبر گردآوری شده است. 

فصل دوم: بدنواره‌ی کتاب
که اصل و ستون فقرات نوشته را تشکیل می‌دهد. شامل واژه‌ها، بن‌واژه‌ها، و گاهی نگاهی به صرف و نحو برخی از واژه‌ها و اصطلاحات مرسوم آن منطقه داشته‌اند. این بخش گاهی با دقت و ریزبینی یک تک‌نگار، مردم‌شناس، زبان‌شناس، مردم‌شناس، گردآوری و ضبط شده است. این گردآوری حاصل یک پژوهش میدانی است که سال‌ها از شداهدان در میدان پژوهش، سالخوردگان و اهالی آن زیست‌بوم گردآوری شده است. این بخش در 570 صفحه بر اساس ترتیب حروف الفبای فارسی تنظیم شده است. 

فصل سوم
واژه‌های بازیافتی مرتب و نامرتب در 101 صفحه آمده است. 

فصل چهارم
که در 130 صفحه گردآوری شده است شامل: آیین‌ها، باورها، مثل‌ها و افسانه‌ها، ترانه‌ها و لالایی‌ها می‌باشد. این کتاب به صورت دست‌نوشته چاپ و منتشر شده است که شاید علت استفاده از خط لاتین و آوانگار است که حروف‌چینی آن را مشکل و از نظر مالی توان‌فرسا کرده است. باشد که بانیان فرهنگ این مرز و بوم به جای عکس گرفتن‌ها در رونمایی کتاب، بودجه‌ای هم به چاپ و نشر چنین کتاب‌هایی اختصاص می‌دادند. 
در پایان، تبریک به آقای عزیزالله سمیعی به خاطر پایان بردن چنین امر بزرگ نجات‌بخش مهمی از فرهنگ و مرده‌ریگ فرهنگی این مرز و بوم که هر سال زیر خروراها آوار فراموشی و غفلت، بوی الرحمن‌شان بلند می‌شود. و نوید به پژوهشگران حوزه‌ی زبان‌شناسی، مردم‌نگاری و جامعه‌شناسی برای استفاده از این گنج پنهان در آثارشان.



به قلم کاظم شجاعی، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی 150، خرداد و تیر 1401.
      

2

        نوشتن در روزگار سخت

ملمداس، مجموعه داستان زهرا نادری توسط نشر لوگوس در همین روزگار سحت چاپ و نشر، منتشر شد. در این‌جا مجال آن نیست که درباره‌ی تک‌تک داستان‌های این مجموعه بنویسم؛ داستان‌هایی که درون‌مایه‌ی مشترکشان «زندگی» است و گویی داستان‌های این کتاب، با وجود مستقل بودن هر کدام، از کودکی و خردسالی آغاز می‌شوند و به مرگ می‌رسند.
زهرا نادری، دانش‌آموخته‌ی زبان و ادبیات فارسی و شاگرد پیر و پدر ادبیات داستانی، جمال میرصادقی است و در ستایش داستان‌های این مجموعه همین‌قدر که مورد تأیید و تشویق ایشان قرار گرفته است. می‌دانیم که داستان‌نویسی ـ برخلاف شاعری ـ کاری است که مهندسی لازم دار و همان‌طور که آقای میرصادقی می‌گوید، اگر نویسنده‌ای هم مهندسی بداند و هم خلاقیت داشته باشد و این دو در یک راستا پیش بروند، شاهکار خلق می‌شود. 
داستان‌های مجموعه‌ی ملمداس هم از بهترین نمونه‌های آثار نسل نویسندگان امروز است که هم تکنیک و هم خلاقیت، در آن جایگاه خوب و مورد قبولی دارد. 
در کتاب‌های مجموعه‌داستان معمولاً رسم بر این است که نام یکی از داستان‌های کتاب، می‌شود نام کل کتاب؛ در مجموعه‌داستان ملمداس هم همین‌طور است. ملمداس که یکی از داستان‌های این مجموعه است، موجودی است خیالی متعلق به حاشیه‌ی خلیج فارس در جنوب ایران و بسیار شبیه به پری دریایی است؛ چنان‌چه بعضی ریشه‌ی پری دریایی معروف را همین ملمداس جنوب ایران می‌دانند. 
اثری هنری روی جلد این کتاب هم که آیینه‌ای است از ملمداس و داستان‌های این مجموعه، کاری است از ساسان ظاهری. 
این کتاب متشکل است از 12 داستان کوتاه، و صداهایی که بعد از خواندن این مجموعه در گوش می‌پیچد از این قرار است: صدای بچه‌ها و رویاها و تاب تاب عباسی، صدای زنی تنها در آستانه‌ی فصلی سرد، صدای دریای جنوب، صدای زندگی و مرگ، و...
باری، امید است نسل امروز داستان‌نویسان، بمانند و بخوانند و دست از کوشش برندارند تا جانشینان خوبی برای نسل گذشته و درخشان داستان‌نویسی ایران باشند؛ البته منظور، جانشینانی است که تکرار استادانشان نباشند.



به قلم نیما ظاهری، مجله‌ی فرهنگی و هنری بخارا، شماره‌ی 150، خرداد و تیر 1401.
      

3

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.