یادداشت مجله فرهنگی و هنری بخارا
1401/3/11
نوشتن در روزگار سخت ملمداس، مجموعه داستان زهرا نادری توسط نشر لوگوس در همین روزگار سحت چاپ و نشر، منتشر شد. در اینجا مجال آن نیست که دربارهی تکتک داستانهای این مجموعه بنویسم؛ داستانهایی که درونمایهی مشترکشان «زندگی» است و گویی داستانهای این کتاب، با وجود مستقل بودن هر کدام، از کودکی و خردسالی آغاز میشوند و به مرگ میرسند. زهرا نادری، دانشآموختهی زبان و ادبیات فارسی و شاگرد پیر و پدر ادبیات داستانی، جمال میرصادقی است و در ستایش داستانهای این مجموعه همینقدر که مورد تأیید و تشویق ایشان قرار گرفته است. میدانیم که داستاننویسی ـ برخلاف شاعری ـ کاری است که مهندسی لازم دار و همانطور که آقای میرصادقی میگوید، اگر نویسندهای هم مهندسی بداند و هم خلاقیت داشته باشد و این دو در یک راستا پیش بروند، شاهکار خلق میشود. داستانهای مجموعهی ملمداس هم از بهترین نمونههای آثار نسل نویسندگان امروز است که هم تکنیک و هم خلاقیت، در آن جایگاه خوب و مورد قبولی دارد. در کتابهای مجموعهداستان معمولاً رسم بر این است که نام یکی از داستانهای کتاب، میشود نام کل کتاب؛ در مجموعهداستان ملمداس هم همینطور است. ملمداس که یکی از داستانهای این مجموعه است، موجودی است خیالی متعلق به حاشیهی خلیج فارس در جنوب ایران و بسیار شبیه به پری دریایی است؛ چنانچه بعضی ریشهی پری دریایی معروف را همین ملمداس جنوب ایران میدانند. اثری هنری روی جلد این کتاب هم که آیینهای است از ملمداس و داستانهای این مجموعه، کاری است از ساسان ظاهری. این کتاب متشکل است از 12 داستان کوتاه، و صداهایی که بعد از خواندن این مجموعه در گوش میپیچد از این قرار است: صدای بچهها و رویاها و تاب تاب عباسی، صدای زنی تنها در آستانهی فصلی سرد، صدای دریای جنوب، صدای زندگی و مرگ، و... باری، امید است نسل امروز داستاننویسان، بمانند و بخوانند و دست از کوشش برندارند تا جانشینان خوبی برای نسل گذشته و درخشان داستاننویسی ایران باشند؛ البته منظور، جانشینانی است که تکرار استادانشان نباشند. به قلم نیما ظاهری، مجلهی فرهنگی و هنری بخارا، شمارهی 150، خرداد و تیر 1401.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.