یادداشت مجله فرهنگی و هنری بخارا
1401/3/11
در اواخر قرن نوزدهم، با توسعه و ظهور الگوی جدیدی از مردانگی در ایران، تغییراتی در شیوه مرد واقعی بودن تطور پیدا کرد و متعاقباً در دوره رضا شاه پهلوی، استیلا یافت. به گونهای که عقاید و بسیاری باورها از جمله نگاه به علم و آموزش، تحصیل زنان، عشق و ازدواج، حضور زنان در عرصه جامعه،... به شیوهای جدید چرخید. اگر بر این عقیده باشیم که مردانگی، ناشی از طبیعت نیست، بلکه متاثر از تاریخ است، بررسی هنجارهای تعریف شده برای زنان و شیوهی ظهور و رشد آن در کنار ظهور جنبش ملیگرایی و پیشگامی حکومت به سمت مدرن سازی غربی، بررسی مواردی اینچنینی را (با وجود سلطهگری مردانه در ایران) حائز اهمیت میکند. ما در گذر ایام تاریخ، شاهد بودهایم که طبیعت غریضی زنان، به تاراج رفته و از سوی جامعه مردسالار، واپس زده شده است. زن امروزی، آمیزهای مبهم از کار و فعالیت است که همچنان از بی عدالتی میخروشد اما این قدرت را دارد تا نشان دهد جنسیت و سکسوالیته، دو معقولهی کاربردی در تحلیل تاریخاند و جای گفتمان درباره مشارکت زنان ایرانی در فعالیت اجتماعی، سیاسی و ادبی در دوره مشروطه، خالی است. چرا که مرزهای محدود کنندهی اجتماعی خود را شکستند و همگام با مردان در مقام هموطن و بخشی از ملت به مبارزه پرداختند. گفتمانی که به نقل از بانو افسانه نجمآبادی در مقاله «نقش زن بر متن مشروطیت»، از یک سو گرایش به نگاشتن زن در کنار مرد در مقام همتای مرد داشت، و از سوی دیگر در گسترهی زبان سیاسی مشروطه، زن را تحت قیمومیت مرد میدانست. دکتر سمیه سادات شفیعی (دکتری جامعه شناسی، دانشیار و عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات اجتماعی پژهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی-متولد1358) در کتاب تاریخ اجتماعی زنان در عصر قاجار از اهمیت جایگاه زنان به عنوان یکی از گروههای انسانی که عهدهدار پایگاههای اجتماعی کشور هستند یاد میکند و قصد دارد نقش آفرینی آنان در غالب حرکتهای اجتماعی در بزنگاههای تاریخی چون حادثه گریبایدوف، جنبش تنباکو، شورش نان نیز حمایت از مشروطهخواهان در اشکال مختلف را از بعد دیگری از حیات اجتماعی که در تاریخ معاصر کمتر مطرح شده، به تصویر بکشد. مطالعه دوران قاجار و منابع در دست-به لحاظ شکلگیری آرمانهای برابری، استبدادستیزی و قانونگرایی-با توجه به تحولات اجتماعی بیسابقه آن دوره، ظرفیتهای بالایی در بررسی روند نادیده انگاشتن زنان، در اختیار گردآورندهی این مقالات قرار داده و ایشان تلاش دارد به نظام قشربندی اجتماعی در ادامه موکد به تعریف خصیصهی زیستی زن یعنی فرزندآوری و فرزندپروری در دوره قاجار بپردازد. نقش مادر بودن در شاکله نظام پدرسالارانه، به ویژه بر پایه داشتن فرزند پسر، بیش از هر چیز دیگری نقش زنان را پسندیده و تحکیم میکرد و تولید مثل به منافع خانوادگی و زیرساختهای قبیلهای و عشیرهای گره خورده بود. زن بودن در شکلگیری خانواده، منطق جمعی داشت نه فردی؛ یعنی اساساً سن پایین زن در ازدواج، فاصله زیاد سنی بین زوجین، نادیده گرفته شدن دوران رشد و بلوغ دختران نوجوان، تجربه انواع خشونت جسمی و روانی (بر اساس القای نادانی و کم خردی زنان)، رسمیت بخشیدن به ازدواج دوم مرد با نسبت دادنِ ناتوانی در فرزندآوری به زن، عدم برخورداری از حق طلاق، رایج شدن ازدواج موقت در چارچوب قراردادهای شرعی و عرفی،... همگی هزینههای سنگین اجتماعی بسیاری را به زنان (چه زنان عامی و چه زنان صاحب اندیشه و پیشرو)تحمیل میکرد. اما روحیه پرسشگری زن ایرانی در آغاز عصر مدرن شدن ایران، به کمک آمد تا از طریق روزنامهنگاران زن و موسسان مدارس زنان، نگاه جدیدی به وخامت اوضاع داشته باشند. باورهای عامیانه در پرتو پذیرفتن عاملیت زنان، با فرصتسازیهای جدید روبرو شد که تلاش میکرد تنها عرصه جولان زنان (در مطبخ و رسالت آشپزی که همان نیز توسط خلاقیت زنان متبحر، از دستورهای تکراری به خوراکهای جدید خارجی و ایجاد تلفیقی استادانه بین دانش بومی و دانش مدرن ترقی یافت) را با نقش پذیری ماهرانه زنان در کنشگری ترکیب کند. در کتاب پیش رو، ما با 11 بستر پژوهشی روبهرو هستیم که هریک سعی دارد این نگاه جامع و سیر تحولات گفته شده را برای خواننده به تشریح، باز کنند: «زن، خانواده و نظم جنسیتی در عصر قاجار» (فاطمه موسوی ویایه)، «نهاد شبستان در عصر قاجار» (آتنا غلام نیارمی)، «زنان قجری و مصرف فراغتی در حوزه عمومی» (سمیه سادات شفیعی)، «زنان و پزشکی عصر قاجار» (معصومه بحیرایی)، «مطالعه جنسیتی باورهای عامیانه در عصر قاجار» (سمیه سادات شفیعی)، «زنان عصر قاجار: جرایم و مجازاتها» (سمیه سادات شفیعی)، «زنان در گفتمان مشروطه؛ به سوی برابری جنسیتی در آموزش» (محمد بیطرفان)، «جراید زننگار و مسئله هویت زنانه در دوره قاجار» (علی باغدار دلگشا)، «ارزشهای زنان در آغاز عصر مدرن شدن ایران» (سیده زهرا حسینیفر)، «واکاوی نمونههایی از بینش اجتماعی و سیاسی زنان در عصر قاجار» (سیده فاطمه سهیلی) و «تحلیل حضور زنان در عکسهای قجری» (سولماز صدقی الهرد). در مجموع، گردآورنده در این کتاب به زیبایی تلاش کرده تا با تمرکز بر بافت سرشار از معنای زندگیِ روزمره، به کشف زوایای کمتر پرداخته شده از زندگی زنان بپردازد و از مشارکت اجتماعی آنان در قالب فعالیتهای مختلف و کنشگری داوطلبانه صحبت کند. شناخت از زنان و زنانگی در عصر قاجار، دغدغه اصلی این کتاب بوده که در این نظمدهی دقیق تاریخی، به مدد11پژوهش خواندنی، به دست آمده است. به قلم شیما مفید، مجلهی فرهنگی و هنری بخارا، شمارهی 150، خرداد و تیر 1401.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.