علی

علی

@alibookish
عضویت

خرداد 1404

25 دنبال شده

30 دنبال کننده

                 مسافری در دنیای کتاب‌ها.
              

یادداشت‌ها

نمایش همه
علی

علی

3 روز پیش

        خلاصه کتاب:
داستان دو زن، دو زن افغانستانی با شرایطی متفاوت که دست روزگار زندگی هرکدوم رو جلو میبره.

نظر شخصی و بررسی:
شخصیت‌پردازی لایه‌ای کتاب رو واقعا دوسداشتم. 
اینکه از ابتدای هر دو شخصیت اصلی رو میدونیم و بعد جلو میریم و میدونیم علت هر رفتار و هر خصیصه اونا چیه واقعا جذاب بود برام، مثل بقیه کتابایی که این مدل رو دارن.

کتاب از نظر تاریخی بازه اواخر حکومت ظاهرشاه تا سقوط اولین حکومت طالبان رو شامل میشه.
اطلاعاتی که از کودتاها و انقلاب‌ها، جنگ شوروی و آمریکا داخل افغانستان و جنگ‌های داخلی بین گروهای کمونیستی و مجاهدین مذهبی داشت واقعا خوب بودن و برا من که یه شناخت نسبی از تاریخ معاصر افغانستان داشتم واقعا مفید بود.

درمورد توصیفات کتاب از جامعه‌ی افغانستان، واقعا بی‌نظیر بود.
جامعه‌ای سنتی که زن، به شدت شی‌انگاری میشه و باید زیر برقع و توی خونه زندگی کنه.
جامعه‌ای که با اومدن طالبان روی کار بدتر میشه و به توصیفاتی میرسه که توی کتاب سرگذشت ندیمه از سرزمینش به نام گیلیاد گفته شده. زن‌ها با کوچیک‌ترین کاری مجازات میشن و چیزی به اسم آزادی ندارن.
جامعه محدودی که اسرای خودش رو مجبور به مرگ یا تطبیق با شرایط میکنه.
و مفاهیمی که همگی در کتاب با شخصیتی که نماد اون مفهومه شرح و نمایش داده شدن . کودک‌همسری، نبود آزادی زنان، تجاوز، سختی زندگی فرزندان نامشروع و... 

روند داستان خوب بود اما به شدت اعصاب‌خورد کن و غمگین.
بالاخره کتاب نمادی از زندگی میلیون‌ها زن آزار‌دیده‌ی افغانستانه و حقایقی رو روایت میکنه که ما به عنوان مخاطب خاورمیانه‌ای خیلی بهتر از بقیه درکش میکنیم.

نقاط اوج زیادی داشت کتاب‌.
نقاطی که سرعت کتاب ده برابر میشد و مثل یه سکانس فیلم تصاویر از جلوی چشمت رد میشد و فقط میخواستی ببینی ته این جاده به کجا میبردت، دره یا قله.
 

قلم نویسنده رو دوسداشتم.
روون بود و آدم رو با خودش همراه میکرد. اما کتاب کتاب سختی بود. سخت به‌خاطر محتوا و تلخی‌ای که محکم سیلی میزد به گوش آدم 
بعدا بازم از خالد حسینی میخونم ولی با فاصله‌ زیاد چون واقعا استهلاک خوندن کتاباش زیاده.
      

1

علی

علی

1404/5/26

        این کتاب برام عزیز بود و با خوندن مجدد برام عزیزتر شد

داستان یک خاندان، خاندان بوئندیا از آغاز تا اخر کتاب.
از شروع سفر خوزه آرکادیو بوئندیا و همسرش اوروسلا به روستای ماکوندو که خودشون تاسیسش کردن همراه میشیم و جلو میریم و درکنار این خانواده زندگی میکنیم.
فضاسازی مارکز به قدری زیباست که انگار ما نیز یکی از ساکنان ماکوندو هستیم و اونجا زندگی میکنیم.
توصیفاتش از ماکوندو و روند پیشرفتش که چیزها رفته رفته به این روستا اضافه میشن و در اخر هم به شهری پر جمعیت تبدیل میشه.
زندگی مردم، کشیدن خط آهن، اومدن خارجی ها و ماجراهای شرکت موز و همه چیز مثل یک شهروند برام قابل حس بود.

شخصیت سازی کتاب دوسداشتنی بود. آدم های زیاد، با داستان های مختلف. علایق زیاد، عشق و مرگ و سرگذشت های متفاوت.

صدسال تنهایی کتاب شلوغیه و سریع جلو میره، جوری که روند داستان یه قطاره و ما پیاده به دنبالش، اما این سرعت و شلوغی آزاردهنده نیستن و همراهی باهاش لذتبخشه
از ابتدای کتاب و نسل اول خاندان بوئندیا تا نسل های ۵ و ۶.

توصیفات مارکز از زندگی، عشق، خیانت، جنگ و مرگ‌ها واقعا قشنگن.
شخصیت هایی که سمبلی از عشق، فداکاری، حسادت، ازخودگذشتگی و موارد دیگه هستن
و داستانی که گوله کاموایی هست برای خودش؛ گوله کاموایی از داستان های مختلف شخصیت ها که درهم پیچیده شدن.

ماجرای شرکت موز و سختی های بومی ها دربرابر خارجی‌های صاحب شرکت چیزیه که حقیقت تاریخی حساب میشه و اشاره مارکز بهش واقعا به‌جا و زیباس، چرا که مرد‌م بومی آمریکای لاتین کم رنج نکشیدند از این دست خارجی‌ها.

نیمه اول کتاب برام هیجان بیشتری داشت و سریعتر خوندمش، ولی کلیت داستان جذاب بود و مفهومی.

صدسال تنهایی کتابیه که باید حداقل یک بار خوندش.
اثر پروانه‌ای  تصمیمات یک آدم به نسل های بعدش، تاثیرات اطرافیان و محیط، خانواده و فداکاری های یه عده از اعضا دربرابر بی تفاوتی عده دیگر و درکنار تمام این مفاهیم، یک داستان زیبای هیجانی، یک سفر که خواننده رو با کشتی خودش توی رودخونه داستان جلو میبره و لذتبخشه‌.

تا همیشه رفت جزو کتابای محبوبم و حتما بخونیدش اگه نخوندید
      

7

علی

علی

1404/5/16

        سووشون برام مثل یه سفر بود به شیراز جنگ جهانی دوم.
هرچند این سفر خیلی دلچسب نبود برام
تو کتاب خوندن و اینکه یه کتاب رو کتاب خوب بدونم فاکتورای زیادی هست که این کتاب، موارد زیر رو برام داشت؛
شخصیت پردازی کتاب از حیث تعداد خوب بود اما گاهی بعضی شخصیتا برام سوال برانگیز بودن.
فضاسازی و توصیف مکان کتاب کامل بود و به خوبی منو به محیطی که داستان توی اون جریان داشت میبرد.
روایت داستان هم اگرچه سوم شخص بود ولی از پنجره‌ی چشم زری{شخصیت اصلی} داستان رو میدیدیم و این روایت به نوعی برام تیره بود.
{حالا بخاطر اینکه زری سمبلی از سیمین دانشور بود یا چیز دیگه نمیدونم.}
تو فاکتورای کتاب خوب دو مورد هست که این کتاب برام نداشت؛ جذابیت و کششی که حس کنی داستان تورو به دنبال خودش میکشه و عنصر لذت بردن از کتاب. خوندن این کتاب یه سختی‌ داشت که نمیتونستم راحت بخونمش و شاید اگه عنصر کنجکاوی برای رسیدن به پایان کتاب نبود، تمومش نمیکردم.{که خب این مورد رو میشه جزو مزایاش دونست}

روند داستان و اینکه دوتا شخصیت اصلی، یوسف و زری، چه نظر و جبهه فکری دارن رو درست نفهمیدم.
حالا یا اشاره مستقیم نشده یا من ندیدم.
[از اونجایی که این کتاب و سال بلوا هردو توی زمان جنگ جهانی دوم بودن خیلی حین خوندن سووشون کنارهم میذاشتمشون و مقایسه میکردمشون
و خب سال بلوا برام خیلی دوسداشتنی تر و با روایت بهتری بود.]

یک ستاره بخاطر فضاسازی و مکان‌ها
و یک ستاره بخاطر بخشایی که از روایت داستان دوسداشتم.
      

5

علی

علی

1404/5/16

        واقعا کتاب قشنگی بود.
اصلا توقعش رو نداشتم که انقد خوشم بیاد ازش.

داستان پدر و پسری ترک، که پدر مسئول جابجایی مهاجران غیرقانونی برای رفتن از ترکیه به یونان است
و این رابطه پدر-پسری انگار شدت‌یافته و ورژن خاورمیانه‌ای جز‌ءازکل و رابطه مارتین و جسپر بود.

سختی‌ها، روایت وقایع جامعه، تحلیل رفتارها، انسان‌شناسی، جملات فلسفی درباره زندگی مخصوصا زندگی جهان سوم، تبدیل یک انسان معصوم به شریرترینِ موجودات و تمام اتفاقات و روندی که توی این کتاب بود به بهترین شکل ممکن  ذات وحشی انسان و رفتارهای انسانی به خوبی توی این کتاب نشون داده  بود.

فضاسازی کتاب فوق‌العاده بود و انگار در تمام مکان‌هایی که غازا به اون میرفت من هم حضور داشتم.
شخصیت‌پردازی هم از نظر ظواهر و هم از نظر روانی واقعا عالی بود و تغییرات شخصیتی و نمایش این روند در کتاب به خوبی نمایش داده شده بود.

نیمه‌ی اول کتاب رو خیلی بیشتر دوسداشتم و سریعتر و پرکشش تر بود برای من. نیمه‌ی دوم نیز اگرچه کندتر و با جذابیت کمتر برایم همراه بود اما از زیبایی قلم و حرفه‌ای بودن نویسنده در ادامه توصیف وقایع و جلو بردن خواننده همراه داستان، به نحوی که داستان همچون قطاری میرفت و من به دنبالش میدویدم. {از شدت جذابیت این مثال رو میزنم} ، همچنان ادامه داشت و تا اخرین صفحه به بهترین شکل جلو رفت‌.

پایان کتاب خوب بود و واقعا یک پایان سمبلیک و به قول معروف گیلاس روی کیک بود؛ پایان‌بخش سفری که در این ۴۷۹ صفحه با غازا در مکان‌های مختلف داشتیم.

کتاب مشابه جزءازکل، که ابتدا اشاره کردم، و کتاب سفر به انتهای شب سلین بود. و به نوعی سفر به انتهای شبی از جنس خاور میانه داشتیم.

خیلی از این کتاب لذت بردم و پیشنهاد نمیکنم اگر به دنبال کتابی متفاوت و جدید هستید حتما این کتاب را بخوانید.
      

18

علی

علی

1404/4/20

        از لحاظ تاریخی
و نشون دادن مصادره و چپاول و موارد از این دست بعد از یه انقلاب کارگری(که نماد انقلاب شوروی هست)، واقعا عالی عمل کرده بود.
قشری از جامعه که با عقده ی قدرت و ثروت جلو اومده و الان دنبال سهمی از قدرته.
از لحاظ داستانی اما کتاب خیلی بیشتر از این پتانسیل داشت برای یه داستان قوی و ۶۰۰ صفحه‌ای. 
 خیلی جای سوال باقی گذاشت 
و خب میتونست خیلی بهتر باشه.
حجم توصیفات و اتفاقات بخش زیادی از کتاب رو گرفته بود و گاها خسته کننده میشد.
جهان‌سازی کتاب نقص هایی داشت . علل اتفاقات و رخدادها واضح گفته نمیشد و مواردی که از حکومت فعلی و قبلی گفته شده بود کامل نبود و خیلی به حدس ها و برداشت خواننده وابسته بود. هرچند میشد تاحدودی فهمید ولی برای برخی موارد توضیحات شفاف‌تر بهتر میبود.
تنوع شخصیت های کتاب رو دوسداشتم 
شخصیت های خوب و به تناسب قشرهای مختلف داشت
هم  از قشر اشراف زاده حکومت سابق و هم افراد تازه به قدرت رسیده و قشر فقیر.
پایان کتاب رو دوس نداشتم
انگار که بعد چند سال زندگی با فردی، ناگهان غیب بشه و هنوز تو کوهی از سوال داشته باشی.
ایده خوبی داشت کتاب.  و خب بیشتر سر این ناراحت میشه آدم 
که کاش فلان تغییرات رو داشت و فلان جور میشد.

یک ستاره به‌خاطر ایده کتاب
یک ستاره به‌خاطر  برخی قسمت‌های داستان 
یک ستاره بخاطر  نشون دادن ایده‌ی انقلاب شوروی در پوشش ادبیات
و نصف ستاره هم به‌خاطر مرحوم علیزاده.

      

8

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

بریده‌های کتاب

این کاربر هنوز بریده کتابی ننوشته است.

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.