امیرهادی تخشید

امیرهادی تخشید

@ah.takhshid

41 دنبال شده

33 دنبال کننده

            دانشجوی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران :)
          

یادداشت‌ها

        این کتاب درس‌گفتارهای «مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی» آدورنو است که در سال ۱۹۶۸ ارائه شده است. کتاب به هیچ عنوان مقدماتی و ساده نیست اما به شدت برای افرادی که درگیر جامعه‌شناسی بوده‌اند جذاب و راهگشا خواهد بود. خواندن این کتاب بعد از چند ترم سروکله‌زدن با جامعه‌شناسی، نکات بسیاری را برای من آشکار کرد. 
آدورنو در این درس‌گفتارها به سراغ دشواره‌های اساسی جامعه‌شناسی می‌رود که تا همین امروز دانشجویان و افراد درگیر این رشته را به خود مشغول ساخته است. دشواره‌هایی که مسیر معرفت جامعه‌شناسانه را برای دانشجویان این رشته سخت می‌کند و در حکم ابهاماتی معرفت‌شناسانه و روش‌شناسانه همواره آن‌ها را درگیر خود می‌سازد. به همین دلیل این کتاب در حکم یک کتاب بالینی قرار می‌گیرد؛ کتابی که هرازچندگاهی باید به آن رجوع کرد و از آن یاد گرفت. 
ابتدای کتاب هم پیشگفتاری از یوسف اباذری منتشر شده است که مطالعه آن می‌تواند رهنمودهایی اساسی درباره جامعه‌شناسی انتقادی و ضرورت آن به‌همراه داشته باشد. 
      

18

        معنا در تاریخ به عبارتی به خاستگاه مدرنیته می‌پردازد و تلاش می‌کند تا نسبت این جهان جدید را با دوران پیش از خودش -خاصتا نظم الهیاتی مسیحی- نشان دهد. تلاش لوویت در این کتاب بر آن است تا تاریخ اندیشه را با تمرکز بر معنای تاریخ در دیدگاه اندیشمندان دنبال کند. او در تلاش به پاسخ به این پرسش فلسفی است که تاریخ در پَس رویدادهای خود واجد چه معنایی است. لوویت در این مسیر به دنبال فهم به این نکته است که تا چه حد با پیگیری خاستگاه‌های تاریخی اندیشه‌ای، می‌توان مدرنیته را گسستی از جهان الهیاتی و مسیحی دانست. 

لوویت در این راه ابتدائا تفاوت نظم الهیاتی و نظم پاگانی (یونان باستان) را توضیح می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه در عصر کلاسیک و یونان باستان اساسا تاریخ ساحتی نبوده است که در آن افراد به دنبال معنای خاص و فرجام‌شناسانه‌ای باشند؛ بلکه اتفاقا تاریخ به‌واسطه تغییرات دائمی‌اش امری نازل تلقی می‌شود. در مقابل اما لوویت نشان می‌دهد که اساسا فهم فرجام‌شناسانه و غایت‌شناسانه، مولود تلقی مسیحی و الهیاتی است. امری که به اعتبار ایمان،‌ معنای خاصی را در پس رویدادهای تاریخی، بر کلیت تاریخ حمل می‌کند.

لوویت بعد از توضیح این دوره‌ها و ویژگی‌های آن، به سراغ تاریخ اندیشه می‌رود و بسیاری از فیلسوفان را از این زاویه مورد بررسی قرار می‌دهد. او در این فصول درواقع تلاش می‌کند تا منطق الهیاتی و خاستگاه دینی صورت‌بندی فکری این افراد را توضیح دهد. فیلسوفانی از هگل و مارکس گرفته تا کنت و ولتر مورد بررسی لوویت قرار می‌گیرند. این فصول به‌شدت صریح‌اند و ادعایی مهم را دنبال می‌کنند. تصور کنید فردی بیاید و خاستگاه و فرم‌های دینی را در اندیشه مارکس یا کنت نشان دهد و مدعی شود که تمام این اندیشمندان به‌شکلی ناخودآگاه و علی‌رغم ادعایشان بر علمی بودن و غیردینی بودن، همچنان در تداوم فرم و منطق دینی، اندیشه خود را پیش می‌برند.

درباره این کتاب می‌توان بسیار بیشتر صحبت کرد و ادعاهای دیگر لوویت در خصوص سکولار شدن، مسیحیت اصیل، تفاوت دوره مدرن و نسبت آن با دین و … را توضیح داد و همچنین به نقد‌ها و ملاحظات دیگری ناظر به ادعای لوویت پرداخت…
      

3

        کتاب بدی نیست. 
پر از اطناب و تکراره. 
نثر اسفندیاری هم به شدت سرشار از تلاش‌های بلاغیه که موجب شده کتاب پر از شعر و موعظه باشه که غالباً هم ربطی به خود شریعتی پیدا نمیکنه. 
لحن کتاب اساسا جدلیه و همون‌طور که از زیرعنوان کتاب بر میاد نباید توقع این رو داشته باشید که با یک اثر روایی و یا زندگینامه‌ای مواجهید بلکه نویسنده تلاش کرده داخل چند محور به توضیح اهمیت شریعتی و ویژگی اندیشه‌هاش بپردازه. 
کتاب اصلا هم تحلیلی نیست بلکه استدلال‌های خودش رو تنها با ارجاع به سخنان شریعتی آن هم بدون اضافه کردن هیچ تحلیل و توضیح اضافی‌ای پیش می‌بره. 
مزیت کتاب هم از همینجا مشخص میشه که خداروشکر به واسطه دقت نظر اسفندیاری با اثری محققانه مواجهیم که نویسنده هر ادعا و داده‌ای رو با ارجاع به ماخذ تاریخی‌اش ثبت و ضبط کرده و از این جهت می‌تونه کمک‌کننده باشه که افراد با تکیه بر داده‌های مستندشده، اطلاعات خودشون رو در رابطه با شخصیت و اندیشه دکتر شریعتی ارتقا بدن. 

      

4

        کتاب حاضر واجد مزیت‌هایی است که آن را تبدیل به اثری خواندنی می‌کند که می‌تواند در مسیر آشنایی با شهید بهشتی، به‌عنوان شخصیتی به‌شدت ناشناخته، کمک‌کننده و حیرت‌‌آمیز باشد

۱- جمع و جور و روان است.
۲- مستند است و سرشار از ارجاع به بیانات خود شهید بهشتی است. (در واقع با قلم‌فرسایی خیلی مواجه نیستیم بلکه نویسنده سعی کرده با نقل قولِ بدون تصرف در بیانات بهشتی، به تقریر ابعادی از اندیشه او بپردازد.) 
۳- نویسنده به تغییرات قانون اساسی بعد از بهشتی در بازنگری سال ۶۸ توجه کرده است. 
۴-  جلسات مذاکرات قانون  اساسی و مشروح مذاکرات از محوریت‌های اصلی کتاب است. (محوری که متاسفانه به‌نظر می‌رسد میان پژوهشگران کمتر مورد توجه قرار گرفته است.)
۵- کتاب جامع نیست و ابدا نمی‌توان گفت خواندش فرد را با تمام ابعاد اندیشه بهشتی آشنا می‌کند؛ اما لااقل با طرح مواضع بهشتی به‌ویژه در نقاط اختلافی، می‌تواند تصویری اجمالی از بهشتی ارائه دهد. 

یک عیب کتاب هم در رابطه با عدم انسجام آن است. در واقع کتاب مجموعه‌ای از نوشته‌ها و سخنرانی‌های پیاده‌شده نویسنده است که به همین سبب  میان متون فصل‌های مختلف آن هم‌پوشانی وجود دارد. 
      

3

        تمایز و امتیاز کتاب قابل توجهی است که حین خواندنش از جسارت و جامعیتی که در پرداخت روشمند به مسئله داشت یاد گرفتم. چیت‌ساز در این اثر برخلاف لغزش‌های گاه و بیگاهش در پرداخت به مسائل، دست کم توانسته تا یافته‌های مصاحبه‌های خود در رابطه با تجربه تحصیل در مدارس غیرانتفاعی اسلامی دخترانه را سامان بخشد و آن‌ها را بسیار جامع صورت‌بندی کند. 

بخش‌هایی از کتاب به‌شدت گزنده و قابل توجه‌اند. نظیر توضیح ادراک حداقلی دانش‌آموختگان این مدارس از مفاهیم عدالت و بی‌عدالتی، نسبتی که این گروه با حاکمیت برقرار می‌کنند و رواج الگوهای خاص مصرفی در دوران تحصیل و بعد از آن تحت تأثیر گزینش مدرسه و مواجهه با آدم‌های متفاوت در دانشگاه. 

مهم‌ترین وجه این کتاب پرداخت به مسئله مدارس غیرانتفاعی اسلامی با نگاهی اجتماعی است که به دور از نیت‌خوانی‌های سیاسی و الهیاتی به مسائل وقوع‌یافته انضمامی می‌پردازد. امری که سبب می‌شود افراد به پیامد‌های ناخواسته این مدارس توجه کنند و به‌جای آنکه به توضیح نیت‌ها و رویکردهای ذهنی پیش برندگان این مدارس بپردازند، دریابند که چگونه چنین فرمی از آموزش، به لحاظ منطقی می‌تواند چنین تبعاتی (مثبت و منفی) را به همراه داشته باشد. 
      

25

باشگاه‌ها

نَقْلِ رِوایَت

41 عضو

روایت: مفاهیم بنیادی و روش های تحلیل

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

جاذبه و لطف

31

سرگذشت انسان (خاستگاه های ثروت و نابرابری)
          کلان روایت زندگی اجتماعی؛
چرا دوست داریم یک روایت منسجم از تاریخ بشر داشته باشیم؟

0- از این مدل کتاب‌ها زیاد دیده ایم، از "انسان خردمند" و "اسلحه فولاد میکروب" تا حتی کتاب‌های نوبلیست‌های امسال اقتصاد. منظورم عجم‌اوغلو و دوستان با کتاب‌های "چرا ملت‌ها شکست می‌خورند" و "راه باریک" است.
در این کتاب‌ها (کلی مثال دیگه هم داریم ازشون و به اندازه زیادی هم با فارسی ترجمه شده اند) نویسنده تلاش می‌کند یک روایت منسجم و کلان روایت/Grand Narrative از تاریخ بشر بدست بدهد. خیلی ادعای بزرگی است، اما منطقی می‌تواند باشد، بشر همواره با اسطوره و دین می‌توانسته جهان را توضیح دهد و در این عصر مدرن، انحصار روایت تاریخ از دین و اسطوره گرفته شده است. وقتی نتوان تاریخ را با یک روایت واحد شرح داد، به وضعیتِ تاریخیِ نسبتا جاکَن‌شده و بی‌‌بنیاد می‌رسیم؛ اینجا علم مدرن (اعم از علوم تجربی و انسانیات و علوم اجتماعی و...) وارد کار می‌شود تا بدیل/Alternative معرفی کند.
بدیهی است که روشِ ساخت و "توجیه" این کلان روایت در بستر و گفتمان دینی با علمی از زمین تا آسمان فرق دارد، اما شاید بتوان رانه‌های و علت‌های واحدی را براشون برشمرد. رانهٔ انسجام در تاریخی که جزئی از آنیم. 

1- این آقای ادد گلر هم در این کتاب بسیار مختصر تلاش می‌کند روایتی منسجم از تاریخ بشر را به دست بدهد. در مقام قیاس با دیگر کتب این ژانر (ژانر "کلان روایت تاریخ بشر") کتاب گلر کم‌ادعاترین و در حد و اندازه‌ترین است. یعنی چند ادعا دارد و در حد خود تلاش می‌کند آن ادعاها را مورد دفاع قرار دهد. مدعیات شاذ کم دارد و برای همین در اغلب اوقات کار سختی در پیش ندارد.

2- واقعا مطالعه این کلان روایت‌های تاریخی مفید است آن هم از حیث‌های مختلف. حتی برای کسی که بخواهد اندکی جهاز هاضمهٔ مفهومیِ غربی‌ها رو بفهمه، مطالعه چند اثر که مدعیات کلان روایتی دارند، محتوای تحلیلی و تطبیقی خوبی را می‌تواند بسازد.

3- در تاریخ اندیشهٔ اقتصادی، بعد از آدام اسمیت که به نوعی سرسلسلهٔ اقتصاد به عنوان رشته‌ای خودبسنده است، به ریکاردو و مالتوس می‌رسیم. آدام اسمیت رو "اقتصاددان خوشبین" نام گذاری می‌کنیم و مالتوس را "اقتصاددان بدبین". 
مالتوس جمعیت‌شناس بوده است و با توجه به سابقهٔ تاریخی بشر و وضعیت پیشین جوامع انسانی، یک "دام مالتوسی" را برای جمعیت مدل می‌کند. یعنی جمعیت کم است و می‌توان با افزایش جمعیت (فرزندآوری بیشتر) نیروی کار را بیشتر کرد. اما خب، بازده زمین کاهنده به مقیاس است (خیلی ساده بدون تکنولوژی و مواد زیستی، داریم در مورد ابتدای انقلاب صنعتی و اواسط قرن 18 حرف می‌زنیم، وقتی نیروی کار بیشتر می‌شود زمین نسبت به نیروی کار آخری که اضافه می‌کنیم، تولید نهایی کمتری خواهد داشت. خلاصه نیروی کار اضافه باعث تولید نزولی، به نفهوم مشتق فکر کنید، می‌شود). چون بازده نسبت به مقیاس زمین، که اصلی‌ترین منبع تولید در عصر پیشا صنعتی است، کاهنده به مقیاس است، به نسبت با افزایش جمعیت تولید افزایش پیدا نمی‌کند و سرانهٔ تولید بسیار سرشکن می‌شود و قحطی رخ می‌دهد. قحطی رخ می‌دهد و جمعیت کاسته می‌شود و با کاسته شدن جمعیت دوباره انگیزه برای فرزندآوری بیشتر می‌شود. با این روند در یک چرخهٔ افزایش جمعیت و کاهش جمعیت گیر می‌کنیم. 
داده‌های تاریخیِ پیش از مالتوس در توجیه نظریهٔ او همراه اند. یعنی در تاریخ بشر پیشا صنعتی این چرخه‌های افزایش و کاهش جمعیت را می‌بینیم. اما مالتوس اشتباه کرد چون تغییر ماهویِ زمانهٔ خود را نفهمید. در عصر صنعتی، تولید دیگر مبتنی بر زمین نیست که بازدهی ثابت یا کاهنده به مقیاس (نیروی کار) داشته باشد و دقیقا از نقطه‌ای که مالتوس بود، دیگر نظریهٔ آن نمی‌توانست ادامهٔ تاریخ بشر را توضیح دهد. 
شرح گلر از این نظریهٔ مالتوس خیلی خوب بود. 
کلی چیز میز دیگه هم تو کتاب هستا، ولی فقط این یکی رو الان شرح دادم. 


4- ترجمهٔ علیرضا شفیعی‌نسب که ترجمان منتشر کرده است خیلی خوب بود. البته متن انگلیسی نیز هیچ دست‌اندازی ندارد و متن رله و در دستی است.

راستی کتاب از منابع درسیِ دورهٔ "تاریخ اقتصادی جهان" از فرهاد نیلی بود. نیلی، فرهادشون، هرچی بگه خوبه. البته کلاسی و طرح درسی که امسال داره خیلی بهتر از طرح درسی بود که با ما داشت. قشنگ یادگیری داشته :))) 
        

39

تات نشین های بلوک زهرا

25