معنا در تاریخ

معنا در تاریخ

معنا در تاریخ

کارل لوویت و 2 نفر دیگر
4.7
3 نفر |
2 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

2

خواهم خواند

4

شابک
9786004363167
تعداد صفحات
346
تاریخ انتشار
1399/6/26

توضیحات

        
انسان مدرن یک چشم با ایمان می بیند و یک چشم با عقل. از این روست که دیدگاهش در باب تاریخ، دیدگاهی مغشوش و آشفته است. تاریخ جهان غربی قرن ها از منظر مسیحی یا کلاسیک نگریسته می شد؛ از منظر ایمانی ژرف به پادشاهی خداوند یا باور به چرخه های ادبی و تکراری زندگی. با این همه، ذهن مدرن نه مسیحی است و نه پاگانی، و تفاسیر مدرن از تاریخ ریشه ای مسیحی و پیامدهای غیر مسیحی دارند.
کار لووینت (1897-1973) استاد فلسفه در دانشگاه یدلبرگ، در شرح این نظریه، با فیلسوفان قرن هجدهم و نوزدهم شروع می کند. فیلسوفانی که به لحاظ تاریخی به ما نزدیک ترند، و شرحش را تا کتاب مقدس پی می گیرد؛ و از این طریق آثار مورخان برجسته مسیحی و باستان را تحلیل می کند.
«معنا در تاریخ» کتابی است متفاوت و بسیار پر اهمیت...لوویت استاد تفاسیر فلسفی است، و هریک از فصل های کوتاه و چر مغزش همچون اثری هنری موزون و هماهنگ اند.»

      

لیست‌های مرتبط به معنا در تاریخ

یادداشت‌ها

          معنا در تاریخ به عبارتی به خاستگاه مدرنیته می‌پردازد و تلاش می‌کند تا نسبت این جهان جدید را با دوران پیش از خودش -خاصتا نظم الهیاتی مسیحی- نشان دهد. تلاش لوویت در این کتاب بر آن است تا تاریخ اندیشه را با تمرکز بر معنای تاریخ در دیدگاه اندیشمندان دنبال کند. او در تلاش به پاسخ به این پرسش فلسفی است که تاریخ در پَس رویدادهای خود واجد چه معنایی است. لوویت در این مسیر به دنبال فهم به این نکته است که تا چه حد با پیگیری خاستگاه‌های تاریخی اندیشه‌ای، می‌توان مدرنیته را گسستی از جهان الهیاتی و مسیحی دانست. 

لوویت در این راه ابتدائا تفاوت نظم الهیاتی و نظم پاگانی (یونان باستان) را توضیح می‌دهد و نشان می‌دهد که چگونه در عصر کلاسیک و یونان باستان اساسا تاریخ ساحتی نبوده است که در آن افراد به دنبال معنای خاص و فرجام‌شناسانه‌ای باشند؛ بلکه اتفاقا تاریخ به‌واسطه تغییرات دائمی‌اش امری نازل تلقی می‌شود. در مقابل اما لوویت نشان می‌دهد که اساسا فهم فرجام‌شناسانه و غایت‌شناسانه، مولود تلقی مسیحی و الهیاتی است. امری که به اعتبار ایمان،‌ معنای خاصی را در پس رویدادهای تاریخی، بر کلیت تاریخ حمل می‌کند.

لوویت بعد از توضیح این دوره‌ها و ویژگی‌های آن، به سراغ تاریخ اندیشه می‌رود و بسیاری از فیلسوفان را از این زاویه مورد بررسی قرار می‌دهد. او در این فصول درواقع تلاش می‌کند تا منطق الهیاتی و خاستگاه دینی صورت‌بندی فکری این افراد را توضیح دهد. فیلسوفانی از هگل و مارکس گرفته تا کنت و ولتر مورد بررسی لوویت قرار می‌گیرند. این فصول به‌شدت صریح‌اند و ادعایی مهم را دنبال می‌کنند. تصور کنید فردی بیاید و خاستگاه و فرم‌های دینی را در اندیشه مارکس یا کنت نشان دهد و مدعی شود که تمام این اندیشمندان به‌شکلی ناخودآگاه و علی‌رغم ادعایشان بر علمی بودن و غیردینی بودن، همچنان در تداوم فرم و منطق دینی، اندیشه خود را پیش می‌برند.

درباره این کتاب می‌توان بسیار بیشتر صحبت کرد و ادعاهای دیگر لوویت در خصوص سکولار شدن، مسیحیت اصیل، تفاوت دوره مدرن و نسبت آن با دین و … را توضیح داد و همچنین به نقد‌ها و ملاحظات دیگری ناظر به ادعای لوویت پرداخت…
        

3