ruka matriku

ruka matriku

@MrukaE

54 دنبال شده

57 دنبال کننده

                شَک، بلیطِ دیدنِ منظره است. 
              
green0room

یادداشت‌ها

ruka matriku

ruka matriku

3 روز پیش

        همان‌طور که از اسم کتاب پیدا است. این یک توصیه‌ی قلبی است نه توصیه‌ی علمی. پس گمان کنم بدانیم در ادامه با چه چیزی طرف هستیم.
این به این معنا نیست که توضیحات کتاب علمی نباشد. در واقع حتی شاید اکثر مفاهیم کتاب اثبات شده و معتبر باشند، اما این‌گونه نیست که نویسنده خواسته باشد آن‌ها را از جنبه علمی بررسی کند. مثل این می‌ماند که به جای اینکه بگوییم آب به خاطر دمای بالا به جوش آمده بگوییم آب به خاطر دردی که جهانیان به دوش می‌کشند در بی‌قراری و تلاطم است. 
اگر بخواهم صریح و خلاصه بگویم، این کتاب خلاصه‌ کوچکی از تعالیم بودا در رابطه با مواجه شدن با درد و رنج زندگی است و همین. اینکه چگونه با درد و رنج زندگی کنار بیاییم و آن‌ها را بپذیریم. حرف‌های بسیار تاثیرگذار و زیبایی در این مورد گفته شد که اگر واقعا به نویسنده دل بدهیم و روش‌هایش را به کار بگیریم، قطعا موثر و آرامش‌بخش خواهد بود. کتاب متن چندان روانی ندارد اما اگر کمی هنگام خواندنش تمرکزتان را حفظ کنید برایتان آسان خواهد بود. کتابی‌ است که بتوانید آن را با قلب خود به کار بگیرید و مشکلات را کمی راحت‌تر پشت سر بگذارید. در نهایت انتقاد‌ها هم سرجایشان منتظر هستند تا شنیده شوند. اما خوب است در مرحله اول در نظر داشته باشیم تمامی این‌ها نظر من است و بنده در جایگاه زیر سوال بردن مهارت و دانش نویسنده و تعالیم بودا و ذِن نیستم.

1_بعد از مدتی انگار تمام مطالب فقط تکرار مکررات است: از یک جایی به بعد متوجه می‌شوید که داخل یک چرخه از جملات همیشگی گیر‌ افتاده‌اید. جملاتی که اشتباه نیستند اما دل آدم را می‌زنند. جملاتی مانند نباید احساساتمان را سرکوب کنیم یا اینکه مشکلات را رها کنیم و سعی نکنیم چندان با آن‌ها به مبارزه بپردازیم. خواننده خسته می‌شود و گرچه در بطن این تکرار‌ها درس‌های جدیدی نهفته‌ است اما گاهی فقط این فکر در ذهن من جرقه می‌زد که پس کِی این فصل تمام می‌شود؟

۲_اسم‌های غریب بسیار: منظور من از اسم‌های غریب، اسم اشخاص نیست بلکه اسم هر احساس و هر روش در تعالیم این نویسنده است که هر کدام اسم‌های عجیبی دارند. مانند سامسارا و مارا و یاما و...و این اسم‌ها بد نیستند اما اگر توضیحات نویسنده که در باب این کلمات بوده است را در فصل بعدی فراموش کنید، ممکن است نتوانید به خوبی منظور نویسنده را بفهمید و دوباره باید به فصل قبل برگردید تا به یاد بیاورید معنای آن چه بود. پس پیشنهاد می‌کنم از قبل یک مداد و کاغذ در کنار خود داشته باشید تا معنای آن را بنویسید.

۳_روش‌هایی که شاید برای جهان مدرن امروز چندان کارا نباشند: به هر حال ما کتاب را می‌نویسیم تا آن را در اختیار دیگر مردم قرار دهیم. حالا آن مردم می‌توانند دانشمند، جامعه‌شناس یا فیلسوف باشند یا صرفا مردمانی عادی با زندگی روزمره و پر‌مشغله. در اواسط کتاب این احساس را داشتم که با وجود اینکه نویسنده تمام تلاشش را کرده بود تا این تعالیم را برای تمامی مردم قابل استفاده کند اما نتوانسته بود. از آموزش مدیتیشن گرفته تا تعریف خاطراتی از اساتید بودیسم، ولی درنهایت مردمان مضطرب این جامعه نمی‌توانند این چنین آرام و بی‌دغدغه از این روش‌ها استفاده کنند‌. در بسیاری از قسمت‌های کتاب بر این تاکید می‌شد که به جای اینکه سعی کنیم از شر مشکلات و درد‌هایمان خلاص شویم به آن‌ها خوب نگاه کنیم و بگذاریم اون احساس ما را در بربگیرد‌. بی‌راه نمی‌گوید اما آیا مردمان امروزی به راحتی از این کار برمی‌آیند؟ اینکه نخواهند از احساس بدی که دارند فرار کنند و مایل باشند آن را موشکافی کنند. اینکه در برابر مانعی که زندگی آن‌ها را دچار اختلال کرده کاملا آرام و خردمند بمانند و بگذارند آن مشکل درسی که می‌خواهد را به آن‌ها بدهد. صد البته ساده نیست وقتی یک خرس وحشی قصد جان‌مان را کرده ما به رنگ خز‌های آن دقت کنیم و بگوییم چه زیباست! چنین تسلطی به نظرم حاصل سال‌ها مدیتیشن و تربیت ذهن و نَفس است که برای مردمان عادی نمی‌تواند خیلی موثر و البته عقلانی واقع شود. 

اگر بخواهم نتیجه‌گیری‌ای داشته باشم، این است که این کتاب دارای جملات و مفاهیمی است که قلب را در برابر رنج‌های این دنیا نرم می‌کند و باعث می‌شود بخواهیم به پدیده‌های ترسناک اطراف خود به دید دیگری بنگریم اما شخصا نتوانستم به خوبی دل به نویسنده بدهم و از آن لذت ببرم. اما کتابی است که شاید در مواقعی که قلبم بی‌قراری می‌کند یکی از سرفصل‌های آن را انتخاب کنم و نوشته‌ها را مرور کنم. این کتاب می‌تواند برای کسانی که مشتاق دانستن عقایدی که به آن‌ها برای رو‌به‌رویی با مشکلات کمک می‌کند، جذاب باشد. 
      

2

ruka matriku

ruka matriku

1403/10/22

        گمان کنم نوشتن یک یادداشت تا به‌حال انقدر برایم غیر‌ممکن و سخت نبوده است. اما بگذارید با تیکه‌ای از کتاب شروع کنم.
"تخیل همیشه دوست دارد به میان شکاف‌های نادانی بجهد‌..."
آن مرد عاشق نمودار‌ها، نقشه‌های معماری و طراحی‌های مختلف است. از کشف پدیده‌های اطرافش لذت می‌برد و می‌خواهد اجزا و عناصر سازنده‌ی هر شی‌ای که اطرافش قرار دارد را به طور واضح شناسایی کند و در دست داشته باشد. مانند یک نقشه‌ راهنما. دوک پیری که به فرضیه‌سازی و تخیل علاقه‌مند است. دوکی که پنهانی، از طریق مسیر‌های زیر‌زمینی رفت و آمد می‌کند.
به اطراف خود نگاهی بی‌اندازید. تا به حال لحظه‌ای را تجربه کرده‌اید که برای توصیف اتفاقی که خود آن را حس و تجربه کرده‌اید هیچ کلمه‌ای در کار نباشد تا بتوانید برای دیگران تعریفش کنید؟ به احتمال زیاد جواب بلی‌ست...این کتاب از آن کتاب‌هایی است که هر کسی را به خود جذب نمی‌کند. باید دوک را زندگی کرده باشید تا بتوانید از دریچه نگاه او به جهان و آدمیان اطرافش نگاه کنید..این انزوا و تفاوت در نوع نگاه، دوک قصه ما را به کجا خواهد رساند؟..
کتاب از نوع خاطره‌نویسی است. هر خاطره‌ تاریخ و زمان دارد و گاه از زبان دوک است و گاه از زبان اطرافیانش. اما عمده این خاطرات از زبان عالی‌جناب است. می‌توانم بگویم قلم نویسنده جذابیت خاصی ندارد و بیشتر به مفهوم و عمق داستان پرداخته شده که تا حدودی این نقص را جبران می‌کند. زندگی روزمره عالی‌جناب ممکن است از حوصله خواننده بسیار بکاهد اما در بطن این روزمره‌گی‌ها ناگهان چنان در دو سه خط پای فلسفه و پیچیدگی به میان می‌آید که شمارا لحظاتی متوقف میکند تا دوباره بخوانید یا فکر کنید.
گاهی پیش می‌آمد که چنان در توصیفات ذهنی عالی‌جناب غرق شوم که تشخیص اتفاقات از خیال یا واقعیت سخت باشد. توصیفات فرا‌طبیعی‌ای که او در ذهنش می‌پروراند، باعث می‌شود اتفاقی که درحال رخ دادن است تا حد زیادی از هویت واقعی خود فاصله بگیرد و کاملا معنای متفاوتی پیدا کند.
نویسنده توانسته به خوبی رَوَند جدا‌افتادگی از اطرافیان و جامعه را به تصویر بکشد. این احساس که کسی به علت رفتار‌های غریبت چندان نمی‌تواند تو را جدی بگیرد‌ و به حرف‌هایت گوش دهد. معماهایی که در داستان برای خواننده پیش‌ می‌آید از راه‌های عجیبی حل می‌شوند اما تعداد‌ معما‌های حل شده در این داستان کم بود...خیلی از اتفاقات ریز و درشتی که در روزمره اتفاق افتاد هنوز جای سوال داشت اما آشکار‌سازی پاسخ‌ها تا پایان کتاب اتفاق نی‌افتاد که کمی من را مایوس کرد...اما به قطع این داستان میتواند دید جدیدی به شما در نگاه به پدیده‌های اطرافتان بدهد..از ماهی‌ای که ناگهان از دریاچه به بیرون شیرجه می‌زند بگیر تا خرگوشی که زنده زنده سلاخی می‌شود.
بر خلاف روند یکنواخت داستان، آن اوجی که خواننده انتظارش را می‌کشد در پایان داستان و تنها در چندین صفحه خلاصه می‌شود اما نویسنده به خوبی حس اضطراب، هیجان و حتی مور مور شدن را در من ایجاد کرد.
این تونل‌های زیر‌زمینی چه راز‌ها و دگرگونی‌هایی را در خود مخفی کرده بودند..
      

49

ruka matriku

ruka matriku

1402/11/4

        کیمیاگر...رمانی اثر‌گذار که نه به زبان مردم بلکه به زبان جهان سخن میگوید. بی‌شک اگر کیمیاگری در میان باشد، او همان پائولو کوئیلو است.
داستانی درمورد ماجرای رویارویی پسری با خواب‌ شبانه‌اش در یک کلیسای ویران زیر درخت چنار، که شروعی است برای سفری پر فراز و نشیب برای دستیابی به رویای دور از ذهنش . مضامینی مانند ترک دلبستگی، ارتباط با روح جهان و اعتقاد به نشانه‌هایی که دست سرنوشت بر سر راه تو قرار میدهد بر لذت و درک این کتاب می‌افزاید.
سرنوشت! تنها دلیلی که میتوانم برای قرار گرفتن این کتاب بر سر راهم بیاورم. نویسنده به خوبی دل‌نگرانی ها و اندیشه‌ عمده مردم را در رابطه با تحقق آرزوهایشان بیان کرده و با به کار بردن زبانی ساده برای درک مفاهیمی ژرف لذت خواندن این کتاب رو دو چندان کرده.
این کتاب سن و سال نمیشناسد، چه ۱۰ سالتان باشد چه ۱۰۰‌ سال به خوبی میتوانید با داستان هیجان انگیز کتاب ارتباط بگیرید و دانسته‌هایی که ممکن است طی سال‌ها فراموش کرده باشید را مجددا به خاطر آورید.
روند پیش رفتن داستان کتاب بسیار مناسب است ،خستگی به همراه نمیاورد و هر مکالمه و هر جمله‌ای دقیقا سر جای خود و به‌جا بوده.
کتابی دلنشین و امید‌بخش که همانند یک ستاره در صحرا، راه را به ما نشان میدهد.
چه کسی میداند؟ شاید این کتاب واقعا به شما کیمیاگری می‌آموزد...
      

31

ruka matriku

ruka matriku

1402/10/20

26

        تصور کنید در جهانی هستید که تمام اعمال و روابط فقط با تکیه بر تکنولوژی جلو میروند...جهانی که بچه‌ها فقط با گوشی خود تحصیل میکنند و والدین برای مراقبت از بچه‌های خود یک ربات انسان‌نما خریداری میکند...
بلی، داستان کلارا و خورشید داستان یک ربات انسان نما یا همان A.F را روایت میکند که با دیدی متفاوت جهان،اعمال و رفتار انسان‌ها رو مورد نقد و بررسی قرار میدهد
زبان ساده کتاب قابل درک برای هر خواننده ای است و توصیفات کتاب به گونه ای است که بتوانید تخیل خود را به چالش بکشید و خود را در زمان و مکان های مختلف به عنوان یک ربات تصور کنید.
داستان زیبایی بود...نمیتوان گفت از آن جملات سنگین و تاثیرگذار داشت اما معنا و مفهوم کلام نویسنده  به مرور روی ذهن خواننده تاثیرش را میگذاشت و اجازه میداد خواننده خود درک متفاوتی از موقعیت های داستان داشته باشد.
گاهی اوقات خواندش مرا خسته میکرد و توصیفاتش غیر‌ضروری به نظر میرسید اما با این حال زیبایی خود را حفظ کرد و به خوبی نشان داد که فناوری و عصر تکنولوژی نمیتواند جایگزین احساسات قلبی انسان و عواطف آدمی شود♡
      

10

        تا به حال پدری داشته‌اید که سرشار از عقاید فیلسوف‌گرایانه همراه با دیدگاهی متفاوت باشد؟ آیا آن را دوست دارید یا از اینکه مدام شمارا با عقایدش تغذیه میکند خسته میشوید...تنهایی زندگی کردن با چنین مردی ممکن است؟ آیا برادرش هم میتواند مثل او باشد؟ چه چیزی در گذشته میتواند او را به این نقطه رسانده باشد؟
جواب‌هایی که فقط این کتاب میتواند پاسخگویش باشد، یا نوجوانی که داستان را جز به جز برای ما روایت میکند،
کتابی که در هنگام خواندنش در تک تک صفحه هایش زندگی کردم و هیچ لحظه ای نبود که از کتاب خسته شوم.
این کتاب بر خلاف اصل موضوعی که به آن پرداخته شده اصلا خسته کننده و پیچیده نیست و همراه با اتفاقات هیجان انگیز و داستان های باور نکردنی خواننده را در تک تک صفحات با خود همراه میکند و حتی باعث میشود در سطری از کتاب مکث کنید و دقایق ها به فکر فرو بروید.
در توصیف عالی بودن این کتاب هیچ واژه ای به ذهنم نمیرسد؛ اصلا توصیفات طولانی و خسته کننده نداشت و به معنای واقعی کلمه عصاره وجود داستان بود که تمام این 662 صفحه را پر کرده بود.
به هیچ وجه از خواندنش پشیمان نشدم و حاضرم به لحظاتی که جملات کتاب را خط میکشیدم و داستان را با تمام وجودم مزه میکردم برگردم...
این کتاب را به کسانی که دنبال یک دیدگاه جدید، یک داستان پرماجرا و مفهومی هستند پیشنهاد میکنم.
مطمئن باشید تا مدت ها این داستان متفاوت و عجیب در ذهنتان میماند♡
      

42

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.