یادداشت ruka matriku

ruka matriku

ruka matriku

1403/10/22

گمان کنم ن
        گمان کنم نوشتن یک یادداشت تا به‌حال انقدر برایم غیر‌ممکن و سخت نبوده است. اما بگذارید با تیکه‌ای از کتاب شروع کنم.
"تخیل همیشه دوست دارد به میان شکاف‌های نادانی بجهد‌..."
آن مرد عاشق نمودار‌ها، نقشه‌های معماری و طراحی‌های مختلف است. از کشف پدیده‌های اطرافش لذت می‌برد و می‌خواهد اجزا و عناصر سازنده‌ی هر شی‌ای که اطرافش قرار دارد را به طور واضح شناسایی کند و در دست داشته باشد. مانند یک نقشه‌ راهنما. دوک پیری که به فرضیه‌سازی و تخیل علاقه‌مند است. دوکی که پنهانی، از طریق مسیر‌های زیر‌زمینی رفت و آمد می‌کند.
به اطراف خود نگاهی بی‌اندازید. تا به حال لحظه‌ای را تجربه کرده‌اید که برای توصیف اتفاقی که خود آن را حس و تجربه کرده‌اید هیچ کلمه‌ای در کار نباشد تا بتوانید برای دیگران تعریفش کنید؟ به احتمال زیاد جواب بلی‌ست...این کتاب از آن کتاب‌هایی است که هر کسی را به خود جذب نمی‌کند. باید دوک را زندگی کرده باشید تا بتوانید از دریچه نگاه او به جهان و آدمیان اطرافش نگاه کنید..این انزوا و تفاوت در نوع نگاه، دوک قصه ما را به کجا خواهد رساند؟..
کتاب از نوع خاطره‌نویسی است. هر خاطره‌ تاریخ و زمان دارد و گاه از زبان دوک است و گاه از زبان اطرافیانش. اما عمده این خاطرات از زبان عالی‌جناب است. می‌توانم بگویم قلم نویسنده جذابیت خاصی ندارد و بیشتر به مفهوم و عمق داستان پرداخته شده که تا حدودی این نقص را جبران می‌کند. زندگی روزمره عالی‌جناب ممکن است از حوصله خواننده بسیار بکاهد اما در بطن این روزمره‌گی‌ها ناگهان چنان در دو سه خط پای فلسفه و پیچیدگی به میان می‌آید که شمارا لحظاتی متوقف میکند تا دوباره بخوانید یا فکر کنید.
گاهی پیش می‌آمد که چنان در توصیفات ذهنی عالی‌جناب غرق شوم که تشخیص اتفاقات از خیال یا واقعیت سخت باشد. توصیفات فرا‌طبیعی‌ای که او در ذهنش می‌پروراند، باعث می‌شود اتفاقی که درحال رخ دادن است تا حد زیادی از هویت واقعی خود فاصله بگیرد و کاملا معنای متفاوتی پیدا کند.
نویسنده توانسته به خوبی رَوَند جدا‌افتادگی از اطرافیان و جامعه را به تصویر بکشد. این احساس که کسی به علت رفتار‌های غریبت چندان نمی‌تواند تو را جدی بگیرد‌ و به حرف‌هایت گوش دهد. معماهایی که در داستان برای خواننده پیش‌ می‌آید از راه‌های عجیبی حل می‌شوند اما تعداد‌ معما‌های حل شده در این داستان کم بود...خیلی از اتفاقات ریز و درشتی که در روزمره اتفاق افتاد هنوز جای سوال داشت اما آشکار‌سازی پاسخ‌ها تا پایان کتاب اتفاق نی‌افتاد که کمی من را مایوس کرد...اما به قطع این داستان میتواند دید جدیدی به شما در نگاه به پدیده‌های اطرافتان بدهد..از ماهی‌ای که ناگهان از دریاچه به بیرون شیرجه می‌زند بگیر تا خرگوشی که زنده زنده سلاخی می‌شود.
بر خلاف روند یکنواخت داستان، آن اوجی که خواننده انتظارش را می‌کشد در پایان داستان و تنها در چندین صفحه خلاصه می‌شود اما نویسنده به خوبی حس اضطراب، هیجان و حتی مور مور شدن را در من ایجاد کرد.
این تونل‌های زیر‌زمینی چه راز‌ها و دگرگونی‌هایی را در خود مخفی کرده بودند..
      
532

48

(0/1000)

نظرات

چه عجب یکی این کتاب رو خوند😅
خیلی دوسش داشتم🥲
1

1

ruka matriku

ruka matriku

1403/10/25

واقعا حس و حال متفاوتی داشت => 

1