روز شهادت امام باقر علیه السلام مترصد کتابی برای مطالعه زندگی ایشان بودم که متاسفانه هرچه بیشتر میگشتم کمتر می‌یافتم!نهایتا این کتاب روزی من شد و  حقیقتا لذت بردم از این کتاب 
 همه چیز این کتاب به غایت عالی بود …
و نکته جالب برای من این بود که بر خلاف کتاب های تاریخی داستانی مذهبی که با پیش کشیدن یک لیلی و مجنون در خلال داستان ، جذبه ایجاد میکنند، این کتاب با وجود نداشتن چنین عنصری باز هم اینقدر جذاب و پر کشش بود
در خلال داستان این کتاب، با تمام اتفاقات مهم زمان امام باقر علیه السلام آشنا میشویم و البته طبیعی است که اگر میخواهیم عمیق تر و ریشه ای تر، اتفاقات آن دوره را دریابیم، باید به سراغ کتاب های علمی تر برویم
اما در کل از انتخابم بسیار راضی بودم و چون با روال داستانی مطالب بازگو شده بود، مطالب بیشتر و بهتر در ذهنم تثبیت شد
      

        واقعا موندم که به چه چیز این کتاب، جایزه نوبل ادبیات داده شده!!!
داستان به هیچ وجه، هسته اصلی نداره!
تا آخر داستان متوجه نمیشی که هدف نویسنده از بیان یک سری جزییات چی بود و اصلا چرا بیان کرد و کلا چرا از فلان موضوع به موضوع بعدی رسید بدون هیچ خط سیر مشخصی!
نه داستان پردازی خوب بود و نه پایان بندی و نه هدف!
تنها چیزی که میشد بگی بابتش جایزه نوبل گرفته، این بود که به غایت، شخصیت مسلمان های مورد بحث در این کتاب رو افتضاح ترسیم کرده بود طوری که مثلا اگر مسلمان نباشی و چیزی از اسلام واقعی ندونی، از هرچی اسلام و مسلمونه بیزار میشی🥺
در کنار همه این مسائل، باید به ضعف ترجمه هم اشاره کنم
خلاصه که اصلا گول نشان نوبل کتاب رو نخورید و سراغش نرید🙂‍↔️
      

        هیچ وقت جذب کتاب هایی با عناوین این چنینی نمیشم
این بار هم صرفا از سر تفنن به سراغ این کتاب رفتم
هدف نویسنده هدفی درست  بودکه زنان رو به سمت فعالیت و متعالی شدن سوق بده  اما سبک نوشتار به شدت ضعیف و به شدت توهین آمیز نسبت به خانم های خانه دار بود! تماماً هم این قضیه برمیگرده به دیدگاه نویسنده نسبت به خانه داری و فرزند پروری! در تمام این کتاب، خانه داری عینا برابر دونسته شده بود با بطالت و خاله زنک بازی و کارهای پوچ!!!
بله! خیلی خوبه که یه خانم در کنار امورات خانه به امور هنری و مطالعه و ورزش و … هم بپردازه اما نه اینکه هرکس چنین نکرد وجودش دیگه بشه آفت!
شخصا اعتقاد دارم زن خانه دار بزرگترین کار رو انجام میده… بستر آرامش در خانه توسط زن آماده میشه
چقدر خوشحالم که دینی رو دارم که برای لحظه به لحظه ی شوهرداری و فرزند پروری ثواب و اجر در نظر داره و این کارها رو برای زن بزرگترین کارها میدونه 
یه خانم انقدر باید روی شخصیت خودش کار بکنه که چه خانه دار باشه و چه شاغل، چه میلیونر باشه و چه میلیاردر در هر صورت اهل بطالت و هرزگی نباشه… شخصیت متعالی به میلیونر و میلیاردر شدن ربطی نداره😊
      

        فقط میتونم بگم از الطاف امام زمان بود که این کتاب رو خوندم
فوق العاده عالی بود
      

        مختصر و مفید و شیرین و دلکش ♥️✨
نویسنده به خوبی از پس ادای وظیفه خودش نسبت به عبارت «فلیُبلّغ الحاضر الغائب» براومده… 
از نکات مثبت این بود تمامی مطالبی که در این کتاب اورده به استناد کتب متقن و تقریبا مورد اعتماد بین شیعه و سنی است و البته بسیاری از فضایلی که از حضرت امیرالمومنین علیه السلام روایت شده را به نقل از کتب معتبر خود اهل سنت آورده است
بسیار از خواندن این کتاب لذت بردم و خواندنش را به همه ی 💚اهل آن 💚پیشنهاد میکنم✨
      

        داستان هایی که از زندگانی امام حسن عسکری علیه السلام آورده بودند با قلمی شیوا نگارش پیدا کرده بود و بسیار دلنشین بود اما تحلیل هایی که خود نویسنده بعد از هر داستان آورده بود و قیاس هایی که انجام داده بود و حکومت خلفای جور و مظلومیت ائمه را دائما با سبک حکومت اسلامی این روزگار و رخدادهای سیاسی مقایسه کرده بود اصلا مورد پسند من نبود و به نظرم این سبک قیاس کردن ها اصلا درست نیست
      

        داستانی نمادین و بسیار دوست داشتنی… انگار داشتم یه فیلم وسترن جذاب میدیدم
اگر این کتاب رو با ترجمه آقای سروش حبیبی خوندین، جدای از خوندن کتاب ، خوندن توضیحات خود آقای حبیبی در مورد نویسنده و آثارش رو از دست ندین. خیلی روشن گر و لذت بخش بود
      

        فوق العاده عالی و شگفت انگیز بود.
جدای از شیوه ی داستان پردازی نویسنده که به نظرم بسیار سنجیده بود، چیزی که من رو جذب این داستان کرد این بود که دست تقدیر چطور زندگی ها رو بالا پایین میکنه تا بالاخره انچه خدا مقدر کرده اتفاق بیفتد... و نکته بعدی اینکه چطور وقتی اسلام به شیوه درست روایت بشه میتونه زنجیره وار افراد رو به خودش جذب کنه تا جایی که حتی متعصب ترین افراد هم در برابرش زانو بزنند... فقط تمام مدت در طی خوندن  داستان منتظر این بودم که این شخصیت های حق گرا، به سمت اسلام حقیقی(تشیع) سوق پیدا کنند اما با توجه به اینکه هیچ اشاره ای به این مسئله نشده بود و با توجه به شرایط خاص کشور لبنان به نظرم ظاهرا به تسنن گرایش پیدا کرده بودند... امیدوارم که چنین افرادی که در راه دین سختی هایی جان‌فرسا را متحمل شدند، روزی به صراط مستقیم وارد شوند و شیرینی ایمان را با جان و دل بچشند...
      

        عالی بود واقعا 
نویسنده واقعا قلمی شیوا برای بیان روایات تاریخی آموزنده اعتقادی دارن… خدا توفیقات‌شون رو افزون کنه🙏🏼✨
      

        این کتاب در باب سال های اسارت امام موسی کاظم علیه السلام بود که از زبان سندی ابن شاهک ،آخرین زندان‌بان امام کاظم  که فرمان هارون لعنت الله علیه مبنی بر کشتن امام کاظم را اجرا کرد روایت می‌شود
در خلال کتاب به یک سری از داستان های مربوط به زندگانی حضرت اشاره شده بود
در کل فارغ از بحث محتوایی کتاب که بسیار عالی و دوست داشتنی بود، با قلم نویسنده چندان ارتباط نگرفتم
همچنین به نظرم به نظرم جای اشاره به زندگانی علی ابن یقطین در این کتاب خالی بود
      

        عالی بود
مجموعا مطالبی در مورد زندگی حضرت خدیجه سلام الله علیها بود که با نثری جالب و دوشت داشتنی نوشته شده بود البته ممکنه نثرش خیلی عامه پسند نباشه
تنها نکته ای که به نظرم خوب بود در مورد زندگی حضرت خدیجه بهش اشاره میشد و نشده بود بحث سن ایشون بود 
(همون طور که میدونیم در اکثر مطالب تاریخی با توجه به دشمنی هایی که بنی امیه با این خاندان داشتند ، در راستای پایین جلوه دادن شأن حضرت خدیجه، سن ایشون رو هم بیشتر از حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حتی سن خیلی بالایی رو برای ایشون  در اذهان جا انداختند و روی این قضیه انقدری کار شده که حتی کمتر منبع شیعه ای رو میتونیم پیدا کنیم که سن واقعی حضرت رو ثبت کرده باشند )
در کل این کتاب رو توصیه میکنم به همه
من که خیلی لذت بردم از مطالعه‌ش
      

        کتابی فوق العاده عالی 👌🏼👌🏼👌🏼 خیلی نکته مثبتی بود که نویسنده این همه مطلب اعتقادی و حدیث و روایت و مباحث پیرامون وحدت و …. رو در خلال یه داستان شیرین و گیرا گنجونده بود طوری که دلت نمیخواست لحظه ای کتاب رو زمین بذاری
قلمشون پر توان واقعا🤲🏻
      

        رمانی که به معنای واقعی برای من آموزنده بود
واقعا برام یه کلاس اخلاق بود
دیدم رو به خیلی چیزها عوض کرد
خیلی قشنگ و ظریف، مثبت نگری رو آموزش میداد  و کلی نکته مثبت دیگه داشت … اینجور بگم که انقدر دوستش داشتم که از تموم شدنش غصه م گرفته بود
روایت زندگی یه مادر با تمام دغدغه های مادرانگی و زنانگی و از اون طرف دغدغه ی هدفمند بودن و درجا نزدن 
انقدر آموزه های این کتاب برای من زیاد بود که حس میکنم شاید لازم باشم بازم بخونمش
خلاصه که جداً توصیه میکنم مخصوصا اگر مادر هستید و بعضی وقت ها احساس خستگی و یکنواختی سراغتون میاد😉
      

        من دوستش نداشتم و توصیه نمیکنم به کسی 

سربسته بگم ، اگر ابوبکر و عمر از نظر شما انسان های عادلی هستند (!) و یا احیاناً اگر دیدگاه های عرفانی دارید و کتاب های سبک صوفی منشانه رو میپسندین ممکنه از خوندن این کتاب غرق لذت شید
ولی اگر شاخص هاتون برای شناخت حق و باطل، ائمه معصومین هستند به احتمال قوی این کتاب رو نمیپسندین
      

        مناسب افرادیه که با حال و هوای افسردگی دست ‌و پنجه نرم میکنن
و برای من شخصا جذابیتی نداشت جز اینکه با روحیات این افراد بیشتر آشنا بشم و علائم این مسئله رو بهتر بشناسم
چندان توصیه ای به خوندنش نمیکنم مگر اینکه همون طور که گفتم در صدد آشنایی با حال ‌‌و هوای این افراد باشید