آرمان اخلاص پور

آرمان اخلاص پور

@Arman_ekhlaspour

5 دنبال شده

4 دنبال کننده

Arman_ekhlaspour
Book_noghte
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

        کتاب "چنین گفت زرتشت" نوشته فردریش نیچه، یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار فلسفی او است. این کتاب که به شکل یک رمان فلسفی نوشته شده، به طور نمادین داستان زرتشت، پیامبر باستانی ایرانی، را روایت می‌کند که به دنیای مدرن بازمی‌گردد تا پیام‌های جدیدی را برای انسان‌ها ارائه دهد.
اراده معطوف به قدرت: نیچه معتقد است که انگیزه اصلی انسان‌ها برای زندگی، اراده‌ای برای قدرت و برتری است. او این مفهوم را به عنوان یک نیروی بنیادی در تمام وجود و اعمال انسان‌ها می‌بیند.

ابر انسان (اوبرمنش): نیچه ایده‌ای از "ابر انسان" یا "اوبرمنش" را مطرح می‌کند که فردی است که از محدودیت‌ها و ارزش‌های اخلاقی مرسوم فراتر می‌رود و خود را به عنوان یک موجود برتر می‌سازد. این مفهوم با ایده‌ی خودشکوفایی و پیشرفت انسان ارتباط دارد.

مرگ خدا: نیچه اعلام می‌کند که "خدا مرده است". این بیان به معنای فروریختن نظام‌های مذهبی و اخلاقی سنتی است که به اعتقاد نیچه، دیگر در دنیای مدرن معتبر نیستند. او اعتقاد دارد که انسان‌ها باید خودشان ارزش‌ها و معانی جدیدی برای زندگی‌شان بیابند.

بازگشت جاودان: این ایده به معنای بازگشت ابدی همه چیز است. نیچه معتقد است که زندگی و وقایع آن به طور مکرر و بدون تغییر تکرار می‌شوند و انسان‌ها باید زندگی خود را به گونه‌ای زیبا و معنادار بسازند که اگر دوباره تکرار شد، باز هم ارزش زیستن داشته باشد.
بود و اعتقاد داشت که این نظام‌ها انسان را محدود کرده و از خودشکوفایی و پیشرفت او جلوگیری می‌کنند. نیچه معتقد بود که انسان باید از این محدودیت‌ها فراتر برود و ارزش‌ها و معانی جدیدی برای زندگی خود ایجاد کند.

نیچه به ایده اراده معطوف به قدرت به عنوان نیروی محرک اصلی زندگی انسان‌ها اعتقاد داشت و بر این باور بود که این اراده می‌تواند انسان‌ها را به سطوح بالاتری از وجود و شناخت برساند. مفهوم "ابر انسان" یا "اوبرمنش" نیز در همین راستا مطرح می‌شود که انسان باید به فراتر از خود برسد و موجودی برتر و مستقل شود.

ایده مرگ خدا نیز نشانگر نیاز به بازنگری و تجدیدنظر در ارزش‌ها و باورهای سنتی است. نیچه معتقد بود که با از بین رفتن نظام‌های مذهبی سنتی، انسان‌ها باید خودشان به دنبال خلق ارزش‌ها و معانی جدید باشند.

به طور کلی، فلسفه نیچه تاکید بر خودشکوفایی، استقلال، و ایجاد ارزش‌های جدید دارد و از انسان‌ها می‌خواهد که از محدودیت‌ها و ارزش‌های مرسوم فراتر رفته و به سطح بالاتری از وجود و شناخت برسند.
      

0

        .
تماما مخصوص،  نوشته ی عباس معروفی،  نویسنده ی جلای وطن گفته در دهه ی هفتاد و ساکن برلین. 

داستانی تقریبا اتوبیوگرافی در پنجاه و دو فصل که در مورد عباس ایرانی،  دانشجوی پناهنده به آلمان است. 
او داستان خود را روایت میکند. 
نویسنده بصورت سینوسی داستان را پیش میبرد و راوی مدام بین حال و گذشته و موهومات ذهن خود در گذر است.(چیزی که از معروفی انتظار می رود) خیالات و گفته های ذهنی او و نگاه او به اتفاقات پیرامونش،  داستان تماما مخصوص را میسازد.
داستانی با مرز باریک بین خیال و واقعیت،  بین حیات و ممات و بین آنچه باید میبود و نیست! 

عباس ایرانی که تماما با خاطرات خود زندگی میکند و با اینکه از آنها رنج میکشد و ناخن بر زخم روح او میتراشند،  حاضر نیست از آنها دست بکشد. خاطراتی بین هرم عشقی زندگی اش و البته زندگی گذشته اش در ایران.... 

نماد هایی که در این داستان به وضوح دیده می شود: 
حسرت، تبعید، نژادپرستی و در نهایت مهمترین آنها تنهایی... 

کتاب متاسفانه در ایران چاپ نمی شود و کمیاب است این جلد نیز توسط نشر گردون در برلین که توسط خود عباس معروفی اداره می شود منتشر شده است.

آ.ا

۸ بهمن ٠٠

Merged review:

.
تماما مخصوص،  نوشته ی عباس معروفی،  نویسنده ی جلای وطن گفته در دهه ی هفتاد و ساکن برلین. 

داستانی تقریبا اتوبیوگرافی در پنجاه و دو فصل که در مورد عباس ایرانی،  دانشجوی پناهنده به آلمان است. 
او داستان خود را روایت میکند. 
نویسنده بصورت سینوسی داستان را پیش میبرد و راوی مدام بین حال و گذشته و موهومات ذهن خود در گذر است.(چیزی که از معروفی انتظار می رود) خیالات و گفته های ذهنی او و نگاه او به اتفاقات پیرامونش،  داستان تماما مخصوص را میسازد.
داستانی با مرز باریک بین خیال و واقعیت،  بین حیات و ممات و بین آنچه باید میبود و نیست! 

عباس ایرانی که تماما با خاطرات خود زندگی میکند و با اینکه از آنها رنج میکشد و ناخن بر زخم روح او میتراشند،  حاضر نیست از آنها دست بکشد. خاطراتی بین هرم عشقی زندگی اش و البته زندگی گذشته اش در ایران.... 

نماد هایی که در این داستان به وضوح دیده می شود: 
حسرت، تبعید، نژادپرستی و در نهایت مهمترین آنها تنهایی... 

کتاب متاسفانه در ایران چاپ نمی شود و کمیاب است این جلد نیز توسط نشر گردون در برلین که توسط خود عباس معروفی اداره می شود منتشر شده است.

آ.ا

۸ بهمن ٠٠
      

0

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

23

معرفی کتاب سه قطره خون
این کتاب در سال 1311 در تهران به چاپ رسید و مدت کوتاهی طول کشید تا به شهرت دست یافت. صادق هدایت این کتاب را در 11 داستان به نگارش درآورده است.
داستان اول: سه قطره خون
این داستان که نام کتاب هم هست روایت یک مردی را میکند که در دیوانه خانه بستری است و خواستار قلم و کاغذی برای نوشتن است اما به او کاغذ و قلم نمی دهند اما یک روز بدون آنکه قلم و کاغذ بخواهد به او قلم و کاغذی می دهند اما تنها چیزی که می تواند بنویسد:<<سه قطره خون>>. مدیر این مکان یک قناری دارد که گربه آنرا خورده و او به قراول دستور میدهد که اورا بکشند اما گربه می گریزد و سه قطره خون از او باقی می ماند. این مرد(همان شخصیتی که از اول توضیح دادم) حال هوای آنجا را روایت می کند و داستان همه ی شخصیت های این کتاب را بیان میکند.

داستان دوم:گرداب
این داستان یک روایتی از یک خانواده است که سه نفراند. داستان ابتدا درباره ی همایون و بهرام سخن می گوید که باهم رفیق و چه قدر صمیمی بودند. چندی نمی گذرد که بر همایون گیجی سرازیر می شود که اصلا انتظارش را نداشت....... .
این داستان فضاسازی بسیار عالی دارد که تمام هواستان را به خودش جلب میکند.

داستان سوم:داش آکل
این داستان سه قطره خون شاید یکی از معروف ترین داستان های این مجموعه باشد. داستان در شیراز اتفاق می افتد که در آنجا داش آکل یه رقیب یا یک دشمن دارد به اسم<<کاکا رستم>>. داش آکل بارها پوز اورا به خاک مالیده بود ولی کاکارستم از رو نمی رفت........ .
/ شرمنده ام که نمی توانم ادامه دهم زیرا داستان را فاش خواهم کرد./

داستان چهارم: آینه شکسته
داستان در مورد فردی است که اسمش اودت است. او در فرانسه است و در خانه ای زندگی می کند که پنجره اش اشراف دارد به اتاق ساختمان روبرو. در آنجا یک دختر زندگی میکند که اودت را می پاید و سرانجام اتفاقاتی می افتد که اگه گفته شود مزه ی داستان از بین می رود.

داستان پنجم: طلب آمرزش
این داستان در مورد جهل و نادانی افرادی صحبت می کند که در راه کربلا هستند. این داستان اشاره ای دارد به عقاید دینی غلط زمان قدیم که شاید یکی از دلایل سانسور یا ممنوعیت آن همین قضایا باشد. این کتاب طرز فکر یک آدم را نشان می دهد که هر غلطی دلش بخواهد انجام می دهد اما چون در راه زیارت است آمرزیده می شود...... .

داستان ششم: لاله
این داستان در مورد یک فرد به اسم خداداد است که 60 سال دارد و 20 سال است که از اهالی دماوند پنهان مانده بود و تنهایی گزیده بود. گاهی مردم اورا با یک پارچه زنانه می دیدند و اورا میدیدند که با یک کولی در آب گرم است.
این داستان مثل داستان های قبلی فضا سازی بسیار جذابی دارد که شما را میخکوب می کند.

داستان هفتم: صورتکها
این داستان در مورد فردی به اسم منوچهر است که برنامه رفتن به بال را با خجسته یعنی نامزدش چیده است که شخصی با گفتن حرفی به منوچهر، سبب گیج شدن او می شود که اتفاقات عجیب و غیر قابل باوری می افتد..... .

داستان هشتم: چنگال
این داستان درباره دو خواهر و برادر به اسم های << احمد و ربابه>> است که در خانیشان بسیار اذیت می شوند و فکر رفتن هستند. احمد پایش علیل است و به سختی راه می رود. این داستان درباره ی سختی های این خواهر و برادر و اتفاقاتی که برایشان می افتد می پردازد.

داستان نهم: مردی که نفسش را کشت
این داستان درباره ی میرزا حسینعلی است که بسیار متواضع است و کم حرف است. او به علوم فلسفه بسیار علاقه داره و درباره ی آنها تحقیق می کند. او یک رفیق هم داشت به اسم شیخ ابوالفضل که معلم عربی بود. اتفاقاتی رخ می دهد که سبب می شود یک روز شیخ حسینعلی نزد شیخ ابوالفضل برود که بسیار شوکه می شود...... . 

داستان دهم: محلل 
این داستان در یک قهوه خانه می باشد که دو شخصیت <<مشهدی رمضان و یدالله>> است که باهم درباره ی زن هایشان صحبت میکنند که آنهارا زمین گیر کرده بودند. که آنها یکی پس از دیگری روش بدبخت شدن خودرا تعریف می کند .این داستان دارای فضاسازی جالبی است و داستانی عجیب و تاریکی دارد.

داستان یازدهم: گجسته دژ
داستان ابتدا درباره ی قصری صحبت می کند که صاحبش کیست و فضای آن چگونه بوده و به شایعات مردم درباره ی این قصر می پردازد.
نگهبان قصر <<خشتون>> است که با دیدن <<روشنک>> که در رودخانه ی جلوی قصر شنا می کند عوض می شود. او تصمیمی می گیرد که این تصمیم اگر درست اجرا شود وبه خواسته اش برسد زندگی اش عوض می شود.

این یکی از بهترین کتاب های ایرانی بود که خواندم. فضاسازی کتاب بسیار عالی است که شمارا به ایران قدیم می برد و شمارا با عقاید مردم آن زمان آشنا می کند. در کل کتابی بی عیب و نقص بود.
          معرفی کتاب سه قطره خون
این کتاب در سال 1311 در تهران به چاپ رسید و مدت کوتاهی طول کشید تا به شهرت دست یافت. صادق هدایت این کتاب را در 11 داستان به نگارش درآورده است.
داستان اول: سه قطره خون
این داستان که نام کتاب هم هست روایت یک مردی را میکند که در دیوانه خانه بستری است و خواستار قلم و کاغذی برای نوشتن است اما به او کاغذ و قلم نمی دهند اما یک روز بدون آنکه قلم و کاغذ بخواهد به او قلم و کاغذی می دهند اما تنها چیزی که می تواند بنویسد:<<سه قطره خون>>. مدیر این مکان یک قناری دارد که گربه آنرا خورده و او به قراول دستور میدهد که اورا بکشند اما گربه می گریزد و سه قطره خون از او باقی می ماند. این مرد(همان شخصیتی که از اول توضیح دادم) حال هوای آنجا را روایت می کند و داستان همه ی شخصیت های این کتاب را بیان میکند.

داستان دوم:گرداب
این داستان یک روایتی از یک خانواده است که سه نفراند. داستان ابتدا درباره ی همایون و بهرام سخن می گوید که باهم رفیق و چه قدر صمیمی بودند. چندی نمی گذرد که بر همایون گیجی سرازیر می شود که اصلا انتظارش را نداشت....... .
این داستان فضاسازی بسیار عالی دارد که تمام هواستان را به خودش جلب میکند.

داستان سوم:داش آکل
این داستان سه قطره خون شاید یکی از معروف ترین داستان های این مجموعه باشد. داستان در شیراز اتفاق می افتد که در آنجا داش آکل یه رقیب یا یک دشمن دارد به اسم<<کاکا رستم>>. داش آکل بارها پوز اورا به خاک مالیده بود ولی کاکارستم از رو نمی رفت........ .
/ شرمنده ام که نمی توانم ادامه دهم زیرا داستان را فاش خواهم کرد./

داستان چهارم: آینه شکسته
داستان در مورد فردی است که اسمش اودت است. او در فرانسه است و در خانه ای زندگی می کند که پنجره اش اشراف دارد به اتاق ساختمان روبرو. در آنجا یک دختر زندگی میکند که اودت را می پاید و سرانجام اتفاقاتی می افتد که اگه گفته شود مزه ی داستان از بین می رود.

داستان پنجم: طلب آمرزش
این داستان در مورد جهل و نادانی افرادی صحبت می کند که در راه کربلا هستند. این داستان اشاره ای دارد به عقاید دینی غلط زمان قدیم که شاید یکی از دلایل سانسور یا ممنوعیت آن همین قضایا باشد. این کتاب طرز فکر یک آدم را نشان می دهد که هر غلطی دلش بخواهد انجام می دهد اما چون در راه زیارت است آمرزیده می شود...... .

داستان ششم: لاله
این داستان در مورد یک فرد به اسم خداداد است که 60 سال دارد و 20 سال است که از اهالی دماوند پنهان مانده بود و تنهایی گزیده بود. گاهی مردم اورا با یک پارچه زنانه می دیدند و اورا میدیدند که با یک کولی در آب گرم است.
این داستان مثل داستان های قبلی فضا سازی بسیار جذابی دارد که شما را میخکوب می کند.

داستان هفتم: صورتکها
این داستان در مورد فردی به اسم منوچهر است که برنامه رفتن به بال را با خجسته یعنی نامزدش چیده است که شخصی با گفتن حرفی به منوچهر، سبب گیج شدن او می شود که اتفاقات عجیب و غیر قابل باوری می افتد..... .

داستان هشتم: چنگال
این داستان درباره دو خواهر و برادر به اسم های << احمد و ربابه>> است که در خانیشان بسیار اذیت می شوند و فکر رفتن هستند. احمد پایش علیل است و به سختی راه می رود. این داستان درباره ی سختی های این خواهر و برادر و اتفاقاتی که برایشان می افتد می پردازد.

داستان نهم: مردی که نفسش را کشت
این داستان درباره ی میرزا حسینعلی است که بسیار متواضع است و کم حرف است. او به علوم فلسفه بسیار علاقه داره و درباره ی آنها تحقیق می کند. او یک رفیق هم داشت به اسم شیخ ابوالفضل که معلم عربی بود. اتفاقاتی رخ می دهد که سبب می شود یک روز شیخ حسینعلی نزد شیخ ابوالفضل برود که بسیار شوکه می شود...... . 

داستان دهم: محلل 
این داستان در یک قهوه خانه می باشد که دو شخصیت <<مشهدی رمضان و یدالله>> است که باهم درباره ی زن هایشان صحبت میکنند که آنهارا زمین گیر کرده بودند. که آنها یکی پس از دیگری روش بدبخت شدن خودرا تعریف می کند .این داستان دارای فضاسازی جالبی است و داستانی عجیب و تاریکی دارد.

داستان یازدهم: گجسته دژ
داستان ابتدا درباره ی قصری صحبت می کند که صاحبش کیست و فضای آن چگونه بوده و به شایعات مردم درباره ی این قصر می پردازد.
نگهبان قصر <<خشتون>> است که با دیدن <<روشنک>> که در رودخانه ی جلوی قصر شنا می کند عوض می شود. او تصمیمی می گیرد که این تصمیم اگر درست اجرا شود وبه خواسته اش برسد زندگی اش عوض می شود.

این یکی از بهترین کتاب های ایرانی بود که خواندم. فضاسازی کتاب بسیار عالی است که شمارا به ایران قدیم می برد و شمارا با عقاید مردم آن زمان آشنا می کند. در کل کتابی بی عیب و نقص بود.
        

12

          کتاب "چنین گفت زرتشت" نوشته فردریش نیچه، یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار فلسفی او است. این کتاب که به شکل یک رمان فلسفی نوشته شده، به طور نمادین داستان زرتشت، پیامبر باستانی ایرانی، را روایت می‌کند که به دنیای مدرن بازمی‌گردد تا پیام‌های جدیدی را برای انسان‌ها ارائه دهد.
اراده معطوف به قدرت: نیچه معتقد است که انگیزه اصلی انسان‌ها برای زندگی، اراده‌ای برای قدرت و برتری است. او این مفهوم را به عنوان یک نیروی بنیادی در تمام وجود و اعمال انسان‌ها می‌بیند.

ابر انسان (اوبرمنش): نیچه ایده‌ای از "ابر انسان" یا "اوبرمنش" را مطرح می‌کند که فردی است که از محدودیت‌ها و ارزش‌های اخلاقی مرسوم فراتر می‌رود و خود را به عنوان یک موجود برتر می‌سازد. این مفهوم با ایده‌ی خودشکوفایی و پیشرفت انسان ارتباط دارد.

مرگ خدا: نیچه اعلام می‌کند که "خدا مرده است". این بیان به معنای فروریختن نظام‌های مذهبی و اخلاقی سنتی است که به اعتقاد نیچه، دیگر در دنیای مدرن معتبر نیستند. او اعتقاد دارد که انسان‌ها باید خودشان ارزش‌ها و معانی جدیدی برای زندگی‌شان بیابند.

بازگشت جاودان: این ایده به معنای بازگشت ابدی همه چیز است. نیچه معتقد است که زندگی و وقایع آن به طور مکرر و بدون تغییر تکرار می‌شوند و انسان‌ها باید زندگی خود را به گونه‌ای زیبا و معنادار بسازند که اگر دوباره تکرار شد، باز هم ارزش زیستن داشته باشد.
بود و اعتقاد داشت که این نظام‌ها انسان را محدود کرده و از خودشکوفایی و پیشرفت او جلوگیری می‌کنند. نیچه معتقد بود که انسان باید از این محدودیت‌ها فراتر برود و ارزش‌ها و معانی جدیدی برای زندگی خود ایجاد کند.

نیچه به ایده اراده معطوف به قدرت به عنوان نیروی محرک اصلی زندگی انسان‌ها اعتقاد داشت و بر این باور بود که این اراده می‌تواند انسان‌ها را به سطوح بالاتری از وجود و شناخت برساند. مفهوم "ابر انسان" یا "اوبرمنش" نیز در همین راستا مطرح می‌شود که انسان باید به فراتر از خود برسد و موجودی برتر و مستقل شود.

ایده مرگ خدا نیز نشانگر نیاز به بازنگری و تجدیدنظر در ارزش‌ها و باورهای سنتی است. نیچه معتقد بود که با از بین رفتن نظام‌های مذهبی سنتی، انسان‌ها باید خودشان به دنبال خلق ارزش‌ها و معانی جدید باشند.

به طور کلی، فلسفه نیچه تاکید بر خودشکوفایی، استقلال، و ایجاد ارزش‌های جدید دارد و از انسان‌ها می‌خواهد که از محدودیت‌ها و ارزش‌های مرسوم فراتر رفته و به سطح بالاتری از وجود و شناخت برسند.
        

0

          کتاب "چنین گفت زرتشت" نوشته فردریش نیچه، یکی از مهم‌ترین و تأثیرگذارترین آثار فلسفی او است. این کتاب که به شکل یک رمان فلسفی نوشته شده، به طور نمادین داستان زرتشت، پیامبر باستانی ایرانی، را روایت می‌کند که به دنیای مدرن بازمی‌گردد تا پیام‌های جدیدی را برای انسان‌ها ارائه دهد.
اراده معطوف به قدرت: نیچه معتقد است که انگیزه اصلی انسان‌ها برای زندگی، اراده‌ای برای قدرت و برتری است. او این مفهوم را به عنوان یک نیروی بنیادی در تمام وجود و اعمال انسان‌ها می‌بیند.

ابر انسان (اوبرمنش): نیچه ایده‌ای از "ابر انسان" یا "اوبرمنش" را مطرح می‌کند که فردی است که از محدودیت‌ها و ارزش‌های اخلاقی مرسوم فراتر می‌رود و خود را به عنوان یک موجود برتر می‌سازد. این مفهوم با ایده‌ی خودشکوفایی و پیشرفت انسان ارتباط دارد.

مرگ خدا: نیچه اعلام می‌کند که "خدا مرده است". این بیان به معنای فروریختن نظام‌های مذهبی و اخلاقی سنتی است که به اعتقاد نیچه، دیگر در دنیای مدرن معتبر نیستند. او اعتقاد دارد که انسان‌ها باید خودشان ارزش‌ها و معانی جدیدی برای زندگی‌شان بیابند.

بازگشت جاودان: این ایده به معنای بازگشت ابدی همه چیز است. نیچه معتقد است که زندگی و وقایع آن به طور مکرر و بدون تغییر تکرار می‌شوند و انسان‌ها باید زندگی خود را به گونه‌ای زیبا و معنادار بسازند که اگر دوباره تکرار شد، باز هم ارزش زیستن داشته باشد.
بود و اعتقاد داشت که این نظام‌ها انسان را محدود کرده و از خودشکوفایی و پیشرفت او جلوگیری می‌کنند. نیچه معتقد بود که انسان باید از این محدودیت‌ها فراتر برود و ارزش‌ها و معانی جدیدی برای زندگی خود ایجاد کند.

نیچه به ایده اراده معطوف به قدرت به عنوان نیروی محرک اصلی زندگی انسان‌ها اعتقاد داشت و بر این باور بود که این اراده می‌تواند انسان‌ها را به سطوح بالاتری از وجود و شناخت برساند. مفهوم "ابر انسان" یا "اوبرمنش" نیز در همین راستا مطرح می‌شود که انسان باید به فراتر از خود برسد و موجودی برتر و مستقل شود.

ایده مرگ خدا نیز نشانگر نیاز به بازنگری و تجدیدنظر در ارزش‌ها و باورهای سنتی است. نیچه معتقد بود که با از بین رفتن نظام‌های مذهبی سنتی، انسان‌ها باید خودشان به دنبال خلق ارزش‌ها و معانی جدید باشند.

به طور کلی، فلسفه نیچه تاکید بر خودشکوفایی، استقلال، و ایجاد ارزش‌های جدید دارد و از انسان‌ها می‌خواهد که از محدودیت‌ها و ارزش‌های مرسوم فراتر رفته و به سطح بالاتری از وجود و شناخت برسند.
        

0