در دل تراژدیهای جاودان یونان، مدهآ از اوریپید، همچون آتشی میدرخشد که نه تنها صحنه را، بلکه جان مخاطب را نیز میسوزاند. مدهآ، زنِ شرق، جادوگرِ تبعیدی، عاشق شده، به تجسمی از خشمِ مقدس و انتقامِ بیرحمانه بدل میشود؛ اما آیا او هیولاست یا قربانی تمدنی مردسالار؟
مدهآ، در میان اندیشههای فلسفی یونان، آینهایست برای نگریستن به تاریکترین زوایای روان بشر. عشقاش – نه از جنس عقلانیِ یونانی، که از جنس سوزان و اسطورهای شرق – در برخورد با عقلانیت سرد جیسون، فرو میپاشد. این زن، همسر خیانتدیدهایست که فرزندان خود را نه از روی جنون، بلکه از درون منطقی تراژیک قربانی میکند؛ زیرا در جهانی که مردان قانون مینویسند، زن برای شنیده شدن باید قانون را بسوزاند.
نمایش، پرده از جامعهای برمیدارد که در آن زنان، ابزار قدرت سیاسی مرداناند. اوریپید، با شهامتی بیسابقه در قرن پنجم پیش از میلاد، زن را از حاشیه به مرکز صحنه میآورد؛ آنچنان که فلسفهاش، نقدیست رادیکال بر ساختارهای جنسیتی و هنجارهای زناشویی. مدهآ، نه تنها از شوهرش که از تمدنی که او را «بیگانه» خوانده نیز انتقام میگیرد.
درونمایهی تاریخی این اثر، بازتاب دوران گذار آتن است: عصری که در آن، شکاف میان سنت و خرد، آزادی و قانون، عشق و عقل، به کشاکشی دردناک بدل شده. جیسون، نماد غربِ سلطهگر است؛ مردی که با نقاب عقل و مصلحت، احساس را به مسلخ میبرد. مدهآ، اما شرقی است: پرشور، رازآلود، و در نهایت، ویرانگر.
در پس ظاهر یک انتقام شخصی، مدهآ از قدرتِ زبان و خرد زنانه پرده برمیدارد؛ او با کلمات میکُشد، با جادو نمیکُشد. فلسفه در اینجا، به ساحت اخلاق پای میگذارد: آیا انتقام، در پاسخ به خیانت مشروع است؟ آیا عدالت را باید از دل قانون جُست، یا آن را باید ساخت؟ پاسخ اوریپید، در تضادها نهفته است.
این اثر، همچنان پس از سدهها، آینهایست برای جوامعی که در آنها صداهای فراموششده در خاموشیِ قانون، فریاد میکشند.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.