ادواردو

ادواردو

ادواردو

3.7
114 نفر |
34 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

8

خوانده‌ام

229

خواهم خواند

30

شابک
9786009819904
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
1399/8/1

نسخه‌های دیگر

توضیحات

کتاب ادواردو، نویسنده بهزاد دانشگر.

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به ادواردو

پست‌های مرتبط به ادواردو

یادداشت‌ها

          ادواردو آنیلی کیست؟ 
کتاب ادواردو تا حدودی به این سوال پاسخ می دهد.
داستان با دو روایت مختلف جلو می رود : 1.دو خبرنگار ایتالیایی که بعد از خودکشی (!) مشکوک ادواردو آنیلی معروف به دنبال حقیقت اند. 2. یک گروه مستند ساز ایرانی که در راستای طرح گفت و گوی تمدن ها :)  تصمیم به ساخت مستندی درباره ادواردو می گیرند.

خوب ها
از روایت اول راضی بودم. اصلا معلوم نیست که یک نویسنده ی ایرانی آن را نوشته است. 
جاهایی که داستان ادواردو در ذهن حسین پرداخته می شود....آواز های شبانه ی ادواردو...

بد ها 
شخصیت نسرین و حسین! ( اصلا نپسندیدم )
 
چرا بخوانیم؟ 
که بفهمیم چرا کسی که بزرگ ترین کارخانه های ماشین سازی ایتالیا، اروپا و شاید هم دنیا را داشت،  برای خودش رسانه هایی داشت که اگر می خواست می شد هر روز عکسش را بزنند روی جلد یا نیم صفحه ی اول،  توی رستوران هایی غذا می خورد که فوتبالیست ها و هنرپیشه ها، سیاست مدار ها و شخصیت های فرهنگی عشق می کردند یک بار باهاش دست بدهند، همه ی این ها را کنار انداخت؟ 
چرا هنوز هم بعد از این همه سال و کلی جنجال، در سایت ویکیپدیا به راحتی از خودکشی ادواردو صحبت شده است ولی جلوی خبر مسلمان شدنش نوشته نیاز به منبع؟ 

پی نوشت : 1. کلی ذوق کردم وقتی فهمیدم یک سری از شخصیت های کتاب مانند برادران عبداللهی و خبرنگار پوپو واقعی بودند:) دیگر عکس هاشان را که دیدم بال در آوردم:))
2. "می دانی وقتی می دیدی کس دیگری هست که امام تو را،بیشتر از تو دوست دارد شرمنده می شدی؟"
        

12

          در یکی از کارگاه¬های داستان¬نویسی سؤالی مطرح شد مبنی بر اینکه مگر نه اینکه اساس داستان بر تخیل است پس واقع¬گرایی چه جایی در داستان دارد. یک سؤال دو وجهی. اول اینکه هنرجوی مورد نظر درک اشتباهی از تخیل داشت و دوم اینکه داستان¬های واقعی را با داستان رئال اشتباه گرفته بود. پاسخ سؤال هنرجوی موردنظر هم دو بخش داشت.
1-	وقتی صحبت از تخیل به میان می¬آید گاهی این شبهه ایجاد می¬شود که تخیل فقط مختص امر غیر واقعی است. مثلاً بال درآوردن قورباغه. این بخش از تخیل نیز در داستان جای منحصر به فرد خود را دارد. اما وقتی از تخیل حرف می¬زنیم منظور نوشتن بر اساس اتفاقاتی است که در خیال نویسنده رخ می¬دهد. مثلاً دعوای زن و شوهری که در واقعیت اتفاق نیفتاده اما نویسنده آن را خلق می¬کند. منشأ این نوع تخیل واقعیت پیرامون ماست. حتی گاهی نویسنده¬ای همان چیزی را می¬نویسد که دقیقاً اتفاق افتاده. اما فرض بر این است که داستان حاصل تخیلات خالق خود است.
2-	داستان رئال یعنی داستانی که مبنی بر واقعیت باشد. همان داستان¬های تخیلی از طلاق، عشق نفرت و... ماجراهایی که حتی اگر مشابهشان را ندیده باشیم باور کنیم که جایی همین اطراف خودمان اتفاق افتاده¬اند. 
اما هنرجویی که درباره او صحبت کردیم گمان کرده بود که داستان رئال یعنی داستانی که عیناً در واقعیت رخ داده. حتی به اشتباه زندگی¬نامه¬ها و موارد مشابه را با داستان رئال اشتباه گرفته بود. البته منظور این نیست که ماجراهای واقعی جایی در داستان ندارند.  گاهی  نویسنده با تلفیق خیال و واقعیت یک داستان خلق می¬کند. یعنی اینکه یک عده افراد خیالی را وارد یک دنیای واقعی می¬کند بدون اینکه مرز خیال و واقعیت برای مخاطب مشخص باشد. « ادواردو» یکی از این کتا¬ب¬هاست. ادواردو آنیلی پسر سناتور آنیلی که به طرز مشکوکی کشته می¬شود. از آنجایی که ادواردو دین اسلام را انتخاب کرده بود، امکان اینکه توسط خانواده خود به قتل رسیده باشد هست. «بهزاد دانشگر» در رمان ادواردو به این موضوع پرداخته. داستان درباره¬ئ عده¬ای مستندساز است که برای تهیه¬ئ مستندی درباره ادواردو راهی ایتالیا می¬شوند. در خلال داستان از زندگی ادواردو هم مطلع می¬شویم. این یکی از بهترین راه¬های نزدیک شدن به سوژه ناشناس است. از آنجایی که اطلاعات زیادی درباره زندگی و مرگ ادواردو موجود نیست، نویسنده از این شیوه استفاده کرده. این یعنی فاصله¬ئ هنرمندانه با سوژه. ما همانقدر از زندگی ادواردو مطلع می¬شویم که گروه مستندساز از او اطلاعات دارند. حتی شاید اطلاعاتی که از ادواردو ارائه می¬دهند اطلاعات موثقی نباشد ولی چون قالب کتاب رمان است و اساس رمان تخیل، نمی¬شود به نویسنده خرده گرفت. او یک ماجرای واقعی را تبدیل به رمان کرده بدون اینکه لازم باشد مرز بین خیال و واقعیت را مشخص کند. 

        

4

          داستان زندگی شهید ادواردو(مهدی) آنیلی عزیز رو هرکسی باید یبار بخونه. آدم بسیار عجیبی بوده و افکارش و سرنوشتش خیلی جالبن.
و اما درباره این کتاب. گویا در دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی(نمی دونم دقیقا چه سالی) یک گروه برای ساختن یه مستند از زندگی شهید می رن ایتالیا و بعد بطور مرموزی همه جا از همکاری باهاشون خودداری می کنن و ایتالیا خیلی غیرمحترمانه شوتشون می کنه بیرون. این موضوع یکی از خطوط داستانه. خط دیگه داستان مرد و زن ایتالیایی از یک روزنامه ان  و خط سوم زندگی خود ادواردو هست.
کتاب نکته های زیادی درباره زندگی شهید گفته اما این نکته های خیلی پراکنده ان و یک داستان کامل و سر راست از زندگی شهید ارائه نمی دن. من ترجیح می دادم داستان سر راست تری بخونم. دیالوگ های بین شخصیت ها رو خیلی جاها نمی پسندیدم. 
به نظرم کتاب می تونست کلا دوتا خط داستانی داشته باشه؛گروه مستند ساز ایرانی و ادواردو.
درباره زندگی شهید ادواردو خیلی چیزها ناگفته مونده چون خانواده بانفوذش و دست های صهیونیست اجازه انعکاس پیدا کردنش رو نمیدن. برای همین منابع همه نویسنده ها محدوده و خب این کار نوشتن زندگی نامه رو سخت می کنه
        

7

Eunjin

1402/7/19

          شاهزاده ایتالیا...اسم زیبایی‌ است برایش نه؟
ادواردو همه چیز دارد. پدرش سناتور جیانی آنیلی است و مالک کارخانه‌های ماشین‌سازی فراری، مازراتی، فیات، لامبورگینی و چندین کارخانه‌ی صنعتی، بانک‌های خصوصی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، روزنامه‌ لاستامپا و باشگاه فوتبال یوونتوس است و مادرش مارلا کاراچیلو، شاهزاده‌ای یهودی. ادواردو تنها پسرشان است. او تنها وارث مال و اموال پدرش است‌. با این حال ادواردو گمشده‌ای دارد که در یکی از روزهای بیست‌سالگی‌اش آن را پیدا می‌کند. همان‌طور که در کتابخانه قدم می‌زند، کتابی را پیدا می‌کند که سرنوشتش را برای همیشه تغییر می‌دهد...
داستان کتاب دو روایتگر دارد یکی گروهی مستندساز ایرانی که در راستای طرح گفت‌وگوی تمدن‌ها و تهیه مستند از ادواردو آنیلی به ایتالیا می‌روند و دیگری دو خبرنگار ایتالیایی که بعد از مرگ مشکوک ادواردو به دنبال کشف حقیقت‌اند.
اول ارتباط برقرار کردن با کتاب برایم سخت بود چون
 ماجرای گروه مستندساز را یکی از همراهان جمع با فعل مضارع نقل می‌کند و آن یکی از دید راوی روایت می‌شود با فعل ماضی! اما به محض اینکه ماجرای کتاب را متوجه شدم، برایم جذاب شد. وقتی هم که فهمیدم قصه مستندسازها واقعی است، خیلی ذوق کردم و مستندشان را دیدم!
 ‏به نظر من بهتر است قبل از خواندن این کتاب اطلاعاتی راجع به شهید ادواردو آنیلی داشته باشید یا کتاب هایی که درباره زندگی شهید نوشته شده‌اند را خوانده باشید و بعد شروع به خواندن این کتاب کنید.
 ‏من چون از قبل شهید را می‌شناختم و کتاب "من ادواردو نیستم" را راجع به ایشان خوانده بودم، از این کتاب هم خوشم آمد و مشتاق به خواندنش شدم.
 در کل من از خواندنش لذت برم و از زندگی شهید درس‌هایی تازه گرفتم:)
        

5

        به نظرم ادواردو شرایطی مثل حضرت ایوب  داشته، البته نمیشه  گفت کدوم سخت تر بوده ولی ادواردو هم خانواده و مال و اموال و سلامتیش ازش گرفته شد ولی روی  عقیدش پایدار موند و  آگاهانه  دین اسلام رو انتخاب کرد و آزاده شهید شد.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

20

          رمان ادواردو را دوست داشتم به خاطر اشراف کامل نویسنده بر داستان حقیقی ادورادو به عنوان شخصی که سال هاست علاقمند است به شهید مهدی آنیلی و دیدن تمامی مستند ها و مطالعه کتاب ها و مقالات معتبر به جرأت می‌توانم بگویم که رمان بسیار کاملی بود.
مستند ادواردو که کتاب بر پایه همان مستند به نگارش درآمده را قبلاً دیده بودم اما دیدنش پس از مطالعه کتاب لطف دیگری داشت.
هم نام بودن مستند با کتاب هم ایده جالبی بود حتی اگر از سراتفاق باشد.
روایت داستان از زبان دو شخصیت با دو تیپ کاری جالب بود، یکی مستندساز ایرانی و دیگری خبرنگارخارجی‌( ایتالیایی) 👌🏻
شخصیت محکم، با‌اراده، صبور و مظلوم ادواردو به حقیقی‌ترین شکل ممکن ترسیم شده بود.
استفاده نویسنده از تکیه کلام «قرم قاط» بسیاااار زیاد بود..که واقعاً به نظرم انقدرر تکرار نیاز نبود.
در ابتدای داستان کشش کمی وجود داشت اما هر چه جلوتر می رفتیم قلم بهتر می شد و خواننده با کتاب ارتباط برقرار می کرد در پایان کشش و متن فوق العاده بود و یک نکته‌ای که در تمامی داستان به چشم می خورد به حاشیه‌ رفتن کتاب بود.
ان شاالله که کارها و قلم های بیشتری رو درباره شهید عزیز آنیلی ببینیم.. شهیدی که به واقع مظلوم است این کار دومین کاری هست که در حوزه بزرگسال درباره شهید قلم زده شده به امید کتاب های بیشتری از این شهید عزیز 💚
        

2

1