معرفی کتاب Mangez-le si vous voulez اثر ژان تولی

Mangez-le si vous voulez

Mangez-le si vous voulez

3.9
473 نفر |
191 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

22

خوانده‌ام

944

خواهم خواند

327

ناشر
شابک
9782260017721
تعداد صفحات
129
تاریخ انتشار
1388/2/18

توضیحات

        Le mardi 16 août 1870, Alain de Monéys, jeune Périgourdin intelligent et aimable, sort du domicile de ses parents pour se rendre à la foire de Hautefaye, le village voisin. Il arrive à destination à quatorze heures. Deux heures plus tard, la foule devenue folle l'aura lynché, torturé, brûlé vif et même mangé. Pourquoi une telle horreur est-elle possible ? Comment une foule paisible peut-elle être saisie en quelques minutes par une frénésie aussi barbare ?Jean Teulé a reconstitué avec une précision redoutable chaque étape de cet atroce chemin de croix qui constitue l'une des anecdotes les plus honteuses de l'histoire de XIXe siècle en France.
      

پست‌های مرتبط به Mangez-le si vous voulez

یادداشت‌ها

وایولت

وایولت

5 روز پیش

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          بسم الله الرحمن الرحیم 

یک کتاب در یک کلام تکان دهنده....
از اون کتابایی که اگه تحمل نداشته باشی بارها وسطش با انزجار سرت رو بر میگردونی
و اگه تحمل داشته باشی...طوری موقع خوندنش نفست حبس میشه که انگار با وجود اینکه میدونی داستانش واقعی بوده، میخوای با این جمله خودت رو بی حس کنی:نه! واقعیت نداره! همش حاصل ذهن یه آدم مریضه، یکی که از تصور خشونت لذت میبره....
فاقد از قضیه اینکه کتاب پدیده زنجیره ‌ای از تقلید کورکورانه رو روایت میکرد، داشت یه نکته از شرایط قدیم هم نشون میداد. اینکه چقدر در گذشته خلاف اینکه رسانه ضعیف تر بوده به حدی که فقط شامل رسانه کلامی میشده(چون اکثر مردم بی سواد بودن و رسانه نوشتاری فراگیر نبوده.) ولی بازهم همون حرف مردم، چطور باعث میشه یک سوتفاهم روش گرد تعصب و قضاوت نابهنگام ریخته شه و بعد چطور به یک جنون آنی برسه و ناگهان بشه یک جنایت دسته جمعی!!!
 جنایتی که توش افرادی دخیل میشن که حتی فرد قربانی رو نمیشناسن، اما به اون آسیب میزنن.
اتفاقات کتاب به حدی خشنه که آدم از خودش میپرسه:یعنی تو واقعیت هم انقدر فجیعانه بود؟
و برای جواب دادن به این سوال، یک سوال دیگه تو ذهنم مطرح شد:چرا خشونت برای انسان جذابه؟
شاید از همونروزی که توی پنج شش سالگی موقع دیدن کتک خوردن نقش منفی ها تو سریال ها لبخند میزدم، این موضوع بهم اثبات شده بود و من متوجه نبودم.
واقعا علت جذابیت خشونت چیه؟ آیا هیجانی که باهاش برانگیخته میشه؟ ترسی که به ارمغان میاره؟ یا بخاطر اینکه بیشتر انسان ها پر از خشمی هستن که در ناخودآگاه اونها باقی مونده و انگار گاهی دیدن خشونت، بهمون حس ابراز قدری از اون احساسات رو میده؟
داخل این کتاب هم مردم به همین دلیل تاب دیدن این جنایت رو داشتن. آلن رو علت تمام بدبختی هاشون خطاب میکردن و به خودشون اجازه دادن که هرجور میتونن خشمشون رو از هر کس و هر چیزی، فقط و فقط بر سر آلن خالی کنن.....انگار انسان هیچوقت نمیتونه بپذیره که گاهی خودش مقصره و گاهی هم مشکلات علل هایی دارن که مسبب اونها قرار نیست جلوی چشم ما باشه.
پایان کتاب قدری خواننده رو آروم میکنه. ولی آیا اون افراد با مجازاتی که بهشون رسید آلن رو درک میکردن؟ احساس میکنم فقط وجدان خودشون میتونسته مجازاتشون کنه! طوری که بدنشون توی آتیش عذاب وجدان بسوزه که چنین جوانی رو بی هیچ دلیلی موجهی پرپر کرده بودن.
طوری که از شدت عذاب وجدان دچار همون جنونی بشن که موقع کشتن آلن داشتن!!!
تیباسو هم برام شدیدا شخصیت نفرت انگیزی بود...شخصیتی که چون تو دوره نوجوانی بود می‌خواست غیرت و مردانگی خودش رو به هر قیمتی ثابت کنه..... ولی تو همون هیاهو شهوت رو به همون جنونی که اسم میهن پرستی روش گذاشته بود ترجیح داد!
اینجاست که کتاب نشون میده بعضیا از بیخ خرابن که تو همون سن کم که همه میگن افراد معصومن، باز میتونن چنین جنایاتی مرتکب بشن....
و درباره ساختار کتاب...من این کتاب رو از نشر ارمغان گیلار مطالعه کردم و میتونم بگم پر از غلط های ویراستاری بود که احتمالا توی نشر چشمه وجود نداره.
شیوه روایت کتاب کاملا منو یاد رمان های کلاسیک مینداخت، حتی شروع آرومی که داشت. آرامشی که با پایان فصل سوم تموم میشه. عملا یک آرامش قبل از طوفان. اسم کتاب پایانش رو فریاد میزنه و به نوعی از کشش کتاب کم میکنه....
بنظرم این کتاب درست مثل باقی اتفاقات تاریخ برای عبرت گرفتنه، نه برای خوندن به قصد سرگرمی....
        

8