معرفی کتاب برای این که در محله گم نشوی اثر پاتریک مودیانو مترجم سیده زهرا خدادادی

با انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.
در حال خواندن
1
خواندهام
39
خواهم خواند
10
نسخههای دیگر
توضیحات
شخصیت اصلی داستان ژان دراگان نویسنده ای حدودا شصت ساله که در تنهایی به سر می برد و از ترس رویارویی با اندوهی که آمیخته با گذشته اش است از پرداختن و فکر کردن به آن زمان ها اجتناب می کند. مدتهاست که دیگر تلفن او زنگ نمی خورد. دیگر چندان هم نمی نویسد. تنها کتاب تاریخ طبیعی نویسنده ای به نام بوفن را می خواند. کتاب جدید مودیانو با «تقریبا هیچ، مانند گزیدگی حشره ای...» آغاز می شود. این گزیدگی در حقیقت دفترچه گمشده ای است که در آن نام شخصی به نام گی ترستل مانند جعبه سیاهی است که سبب الهام گذشته به دراگان می شود. «برای اینکه در محله گم نشی» جایی است که در آن مودیانو به بیال حال، جوانی و کودکی ژان دراگان می پردازد. گذشته و حال با هم در آمیخته و به شخصیت داستان کمک می کنند تا آهسته آهسته از دنیای بیرنگ و روی فراموشی به سوی دنیای رنگارنگ خاطرات گذشته روانه شود. دنیای رنگارنگ خاطراتی که نقش اصلی آنرا زنی به نام انی استراند که در کودکی دراگان نقشی مادرانه و در جوانی او مانند محبوبه ای مهربان بود، داشت. در یافتن گذشته خود و به خصوص در جستجوی آنی نوشتن را انتخاب می کند و کتاب تاریکی تابستان را می نویسد. در نظر او نوشتن کتاب برای دادن پیام به شخص خاصی است که با او نقطه ای مشترک در گذشته دارد...
یادداشتها
1403/10/3
من قبلا کتاب در" کافهی جوانی گم شده" رو از پاتریک مودیانو خونده بودم و خیلی دوستش داشتم. اما این کتاب با اینکه آدم رو درگیر میکنه واقعا بی سر و ته بود. دوتا از کارکترهای اصلی که همون اول کتاب داستان با تماس اونا شروع میشه توی دو سوم بعدی کتاب کلا حذف شدن. اونا کی بودن که اطلاعاتی رو داشتن که هیچکس نداشت؟ یک مورد دیگه که باهاش مشکل داشتم؛ در کل کتاب نویسنده میگفت ژان درگان چیزی رو از گذشته یادش نمیومد اما از ۱۴۸ صفحه داستان ۱۴۰ صفحهش خاطراتی بود که یادش میومد.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/8/5
1403/3/7
کتاب شکافتن گذشته مردی پا به سن گذاشتهای هست که چیز زیادی از گذشته یادش نمیاد و مدتی از رابطهاش با انسان ها میگذره و به کل از هر فرصتی برای دوری از مکالمه با آدم ها استفاده میکنه ، ترجمه کتاب خوب بود اما کتاب کلی نقص در پایان داشت ، ابهامی که از شخصیت ها و نقششون در کتاب به وجود میاد آزار دهنده هست ، مثلا شخصیت های اول کتاب که مرد را ترغیب به کنکاش گذشته میکنند بعد از نیمه دوم کتاب هیچ گفتمانی ازشون نیست و انگار ناپدید شدند . و هدف کلی مرد در ماجرا تا اواسط کتاب مشخص نیست و بعد مشخص میشود که به دنبال سرنوشت کسانی هست که در کودکی تنهایش گذاشتند همین! نیمه اول کتاب برای من جذاب بود چون خوب احساسات رو انتقال میداد ، لحظهای هیجان و لحظهای شرم ، اما نیمه دوم کتاب پر از ابهام و گنگی بود و پایانش هم همین بود! چی؟ چگونگی تنها گذاشته شدنش! مطالعه دو روز وقت برد و کتاب خاصی نبود و ترجمه هم خوب بود . در کل باب میل من نبود . تشکر
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
1402/4/26