معرفی کتاب فرندز؛ زندگی و خاطرات متیو پری اثر متیو پری مترجم مرجان حمیدی

فرندز؛ زندگی و خاطرات متیو پری

فرندز؛ زندگی و خاطرات متیو پری

متیو پری و 1 نفر دیگر
4.2
96 نفر |
33 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

17

خوانده‌ام

180

خواهم خواند

82

ناشر
مون
شابک
9786225914315
تعداد صفحات
280
تاریخ انتشار
_

توضیحات

        (سلام، من متیو هستم، البته احتمالا مرا به اسم دیگری میشناسید. دوستانم متی صدام میکنند و نباد الان زنده باشم.)
داستان متیو پری، هنرپیشه معروف اینطوری شروع میشود و ما را با خود به سفری میبرد که مبدا آن آرزوی کودکی اش برای معروف شدن و مقصدش اعتیاد و بعد رهایی از آن است. در مسیر ما را با متیوی پنج ساله ای آشنا می کند که از مونترال به لس آنجلس رفت و بین والدینی که از هم جدا شده بودند در رفت و آمد بود؛ و متیوی بیست و چهار ساله ای که در قسمت آزمایشی سریال معروفی که آن زمان اسمش دوستانی مثل ما بود از نقش های اصلی را قاپید.متیو پری در داستانی خارق العاده از خانواده ی نابسامانی که در آن پرورش یافت پرده بر می دارد و درباره ی اشتیاقی که او را به سمت شهرت سوق می داد و از یک خلا درونی حرف می زند که حتی با رسیدن به بزرگترین آرزوهایش نمی توانست پرش کند. پری با آن شوخ طبعی معروفش، به صراحت و خودآگاه به شرح جدال مادام العمرش با اعتیاد و آنچه به آن دامن می زد (با وجود اینکه به ظاهر به هر چه می خواست رسیده بود) می پردازد.
زندگی و خاطرات متیو پری زندگی نامه ای فراموش نشدنی است که شخصی و در عین حال شگفت آور است و دستی است که برای یاری به سمت افرادی دراز شده که برای ترک اعتیاد می جنگند. کتابی صد درصد صادقانه، تکان دهنده و بسیار خنده دار که طرف داران متیو منتظرش بودند.
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به فرندز؛ زندگی و خاطرات متیو پری

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به فرندز؛ زندگی و خاطرات متیو پری

یادداشت‌ها

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          "اگه مدت زیادی به آینه عقب نگاه کنی تصادف می کنی "
بعد مدت ها این کتاب رو (البته نسخه صوتی) رو تموم کردم 
واقعا واقعا توصیه ش میکنم .  اگه اسم متیوپری رو جستجو کنین بعد از اسم چندلر، احتمال زیاد برمیخورید به مقوله اعتیادش 
⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️⛔️ 
هشدارررر!!!!!!!!! احتماااااااااال اسپویلللللللل بعد ایننننننننن خطططططططط 
اعتیادی که بارها و بارها زمین میزنتش اما باز هم به هر نحوی بلند میشه . بارها می بازه اما بارها هم بلند میشه تا باهاش بجنگه ... نمیدونم تا حالا توی بچگی با کامپیوتر بازی igi  یا کالاف انجام دادین یا نه؟ از این بازیا که تفنگ دستت میکردی و میری جلو آدم بکشی ... حالا تو igi بدتر بود . یه ستون داشت که جونتو نشون می داد. فکر کن اول مرحله باشی و جونت ۱۰ درصد باشه خب نمی صرفه بری جلو .. ریسکه!!!من یکی شاید یه نارنجک بندازم تا دوباره بازی شروع شه ولی خب زندگی واقعی اینجوری نیست ... متیوپری هم خیلیییی اشتباه داشت خودش هم اعتراف میکنه بهش . اما بارها سعی کرده بجنگه . قبلا میگفتن مرگش به خاطر سومصرف مواد بوده اما جدیدا یه جا نوشته بود پزشک و همکارش بهش دارو دادن و ..... 
بگذریم ... مشخصه بعدی که این کتاب داره که بدترین عوارض اعتیاد و میگه ‌ . انواع مختلفی که تجربه کرده تا بدترین عوارض روحی و جسمی که به خاطر اعتیادش داشته.. حتی خودش میگه توی فرندز جاهایی که چاق بودم این و مصرف میکردم و وقتی لاغر بودم فلان چیزرو . یا حتی انقدر به حافظه اش آسیب وارد شده بود که یکی رو اشتباه گرفته بوده و از مصرف مواد حداقل تا جایی که من شنیدم دفاع نمی کرد  . بنظر من یکی که کتاب خوبی بود. 

        

5

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

ویدئو در بهخوان
          ششمین کتاب تابستان ۱۴۰۴*
اوه، عجب یادداشت سختی!
من تقریبا از وقتی فرندز رو دیدم می‌خواستم این کتاب رو بخونم، اول فکر می‌کردم یه چیزی شبیه سریاله اما بعدش فهمیدم این درباره‌ی متیو پری‌ئه، بعدا چیزایی راجع به زندگیش شنیدم و وقتی این کتابو خریدم، هر روز توی کتابخونه چشمم بهش می‌افتاد اما انگار یه چیزی منو می‌ترسوند که بخوام شروعش کنم.

چی باید بگم؟ حتی دلم نمی‌خواد به این کتاب امتیاز بدم، شبیه به امتیازدادن به زندگی یه آدمه، کسی که در نهایت از پسش بر اومد، کسی که بعد اون همه اشتباه فاجعه‌وار درس گرفت و فهمید باید راه رو کدوم طرفی بره...
و اگر بخوام امتیاز بدم، به خاطر تمام امیدهای فصلِ آخر که من رو به گریه انداخت پنج ستاره می‌دم. متیو بالاخره از پسش براومد و درست وقتی این اتفاق افتاد، رفت، این چیزی نیست که توی کتاب باشه و همین دردناکه. اما خودش مثل اینکه می‌دونست، برای همین بند دوم صفحه‌ی اول من رو به گریه انداخت.

چندلر بینگِ عزیز، تو همیشه جزئی از خاطرات من می‌مونی، کسی که فرندز رو با تمام نمک‌های بی‌مزه‌اش برای من تبدیل به خونه کرد. امیدوارم در آرامش خوابیده باشی و این شاید زیاده روی باشه، اما بخشایی از کتاب بود که می‌گفتم کاش اونجا بودم که بغلت کنم.

و بین این همه بتمن، تو یه بتمن واقعی هستی، تنها بتمنی که قبولش دارم.
        

15

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          "فِرِندز، دوستان و عاشقان" (ترجمه اشتباه عنوان!)
 " Friends, Lovers, and the Big Terrible Thing: A Memoir"
 اتوبیوگرافی "متیو پِری" یا همون بازیگر نقش "چَندلر بینگ" در سریال فرندز
ترجمه این کتاب رو از فیدیبو گوش کردم که البته خود کتاب نوامبر سال ۲۰۲۲  چاپ شده. دلیل توجهم به این کتاب فوت ناگهانی نویسنده بود که  چند هفته گذشته، جنازه غرق شده اش در جکوزی خانه اش پیدا شد و اثری از خودکشی یا قتل نبوده! چرا تنها بوده یا چرا اینجوری تموم شد؟ فکر کردم شاید جواب سوال رو بشه در کتاب خودش پیدا کرد.
من خیلی سریال فرندز رو دوست داشتم و دارم. ۱۵ سال پیش، ۶۰ تا دی وی دی اون رو برای همسرم هدیه خریده بودم، این کتاب رو هم باهم گوش دادیم. من چیزهایی از زندگی خصوصی متیو ( ترجیح میدم چندلر صداش کنم)  میدونستم ولی نه با این جزئیات و نمیدونستم اینقدر درگیر اعتیاد به الکل و قرص بوده. چیزی فراتر از حد تصور من! به قول خودش تنها چیزی که باعث شده بود از اعتیاد نمیره، ترس از هروئین بوده وگرنه خیلی زودتر به فنا رفته بود. چندلر حاصل ازدواج ملکه زیبایی کانادا و یک خواننده نوازندهٔ خوش تیپ امریکایی و بعدها بازیگر بوده که چیزی هم دوام نیاورده و پدرش اونها رو ترک کرده. در نوزادی ناراحتی کولیک معده داشته ولی طبق نظر دکترهای اون زمونه داروی فنوباربیتال تجویز میشه برای بچه یکماهه. خودش اینطور میگه که ریشه این اعتیاد جنون آمیزش به قرص از همون دوران نشات گرفته. همیشه بچه ناآرومی بوده و ازدواج دوباره‌ مادرش و خواهرهای ناتنی هم مزید برعلت. مادرش مشاور رسانه ای نخست وزیر وقت کانادا پدر همین "جاستین ترودو" نخست وزیر فعلی کانادا بوده که یک وظیفش ماستمالی خرابکاری های جنسی ایشون بوده. چندلر از ترودو بدش میومده و با پسرش جاستین هم تو مدرسه کتک کاری کرده. در ۱۵ سالگی تصمیم میگیره از کانادا بره لس آنجلس پیش پدرش و دنبال بازیگری! یک آشوبی در خونه مادرش بپا میشه ولی در نهایت مادرش اونو میرسونه فرودگاه.
در ۵ سالگی هم بتنهایی سوار هواپیما شده بوده تا بین پدر و مادر رد و بدل بشه! این تنهایی ها و بی کسی خیلی روانش رو آزار داده. از همون دوران دبیرستان مصرف سیگار و مشروب رو شروع میکنه. همیشه واهمه داشته که تنها بمونه برای همین همیشه بجز یکبار خودش به رابطه اش پایان میداده قبل از اینکه کسی بخواد ترکش کنه. اون یکبار هم تا طرف با خود واقعیه چندلر روبرو میشه میزاره میره. حتی با "جولیا رابرتس" هم خودش بهم زد با اینکه اون هم معروفتر بود هم پولدارتر! خلاصه که زندگی داغونی داشته. در حین سریال فرندز هم معتاد بوده یا الکل یا قرص. تمام تلاشش این بوده که کسی نفهمه ولی بالاخره گندش درمیاد. شونصد بار مرکز ترک اعتیاد رفته بوده ولی دوباره یک تنها موندن کافی بوده تا دوباره برگرده. از همون اول به "جنیفر انیستون" علاقه داشته ولی اون هیچ وقت تحویلش نگرفت. بیشتر زندگینامش درباره اعتیادش هست. در رابطه با دخترها حد و حصر رو گذرونده ولی هیچ وقت آروم نگرفته. 
داستان عجیبی داره نمیدونم چی بگم. هم دلم براش سوخت هم از دست کاراش لجم گرفت. نمیدونم تا کجا میشه آدم تقصیر کاراهاشو باندازه گردن سختی دوران کودکی!

۱۲ساعت
#چندلر #متیو_پری #فیدیبو #فرندز









        

0

          نمیدونم چی بنویسم... برای ما که طرفدار فرندزیم و شخصیت چندلر بینگ رو دوست داریم سخته بدونیم که اون کاراکتر دوست داشتنی با خودش چیکار کرده و چقد زود بعد از این کتاب غریبانه میمیره...
روزی که خبر فوت متیو پری رو شنیدم تا شب حالم خراب بود... انگار یکی از نزدیکانم،  یکی از دوستانم رو از دست دادم... با این زندگی ای که داشت مرگش خیلی چیز عجیبی نبود اما بازم وقتی اتفاق افتاد نمیشد باورش کرد و باهاش کنار اومد...
من نسبت به دیدن فرندز گارد داشتم. هنوز هم سیتکام اول زندگیم نیست ... ساینفیلد رو کار بهتری میدونم اما روزی که شروع کردم به دیدنش از کاراکتر چندلر با اون تیکه هاش خیلی خوشم اومد... گرچه شخصیت مورد علاقه م جویی تریبیانیه ولی چندلر هم جایگاه خودش رو داشت.
متیو پری بازیگر خوبی بود ... بازیگری که قدر خودش رو ندونست... متیو پری زاده شده بود که چندلر باشه...زاده شده بود که قرص بخوره و الکل بنوشه ... زاده شده بود که یه عده رو عاشق خودش بکنه و اینطوری بره...
زاده شده بود که این کتاب رو بنویسه و به یادگار بذاره
به قول جویی :

چیزی که مهمه خودتی متیو... آروم بخواب...تو همیشه در قلب ما جا داری 
        

16

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

7

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

متی عزیز و
          متی عزیز و نازنینم!
اعظم مشکلات زندگیمونو توی یکی دو جمله خلاصه کردی و این کار فقط از تو برمیاد دقیقا مثل وقتی داد میزدی:
I'm hopeless and awkward and desperate for love!
(من نا امید و ترحم برانگیز و بیچاره ی محبتم...! )

کتاب فرندز رو زمانی تموم کردم که حدود یک سال از مرگ متیو پری میگذره. اگر چندلر توی سریال رو بشناسید به وضوح اون رو توی کتاب ام پیدا می کنید و اگر از چندلر سریال خوشتون می اومده از کتاب هم خوشتون میاد. مگر اینکه با متن مسئله پیدا کنید؛ ترجمه من ترجمه ی کیمیا فضایی نشر میلکان بود. بی تردید جزو افتضاح ترین متنهایی بود که دیده بودم...! حالا یا نویسنده یادش رفته بود که داره یه کتاب می نویسه نه متن استنداپ کمدی، یابه احتمال بیشتر مترجم خیلی تبحری در تبدیل لحن وسبک همراه با ترجمه لغات نداشته. خلاصه که انتظارم خیلی بیشتر بود.
اما در رابطه با اصل داستان باید بگم مجبورتون میکنه دوباره نگاهی به سریال بندازید. ممکنه شمام مثل من فکر کرده باشید: عهههه این یارو تو مدت کوتاه بین دوتا فصل چقد داغون شده؟!  و بعد متوجه بشید اونجا اوج اعتیادش بوده یا فلان جا تازه از مرگ حتمی جون سالم به‌در برده بوده یا توی بهمان قسمت چقدرتلاش می کرده که متمرکز بمونه چون به نظرش لیاقت سریال فرندز بیشتر از این بوده که خرابش کنه... 
 متیو پری ذاتا ماشین شوخی سازی بوده! تمام تلاشش رو می کرده و میتونسته خیلی بهتر از اینم باشه. اما مدام فکر کرده چه دلیلی وجود داره که یکی منو دوست داشته باشه منکه چیزی برای ارائه ندارم!  و وقتی می فهمم تمام اینا بخاطر خود کم بینی خودش بوده قلبم میشکنه که چقدر گناه داشته...
بقول خودش: 
I'm Chandler;I make jocked when I feel uncomfortable
(من چندلرم؛ وقتایی که معذبم جک تعریف می کنم!)
        

26