فاطمه رفعت

تاریخ عضویت:

آبان 1401

فاطمه رفعت

بلاگر
@fatemeh82

63 دنبال شده

195 دنبال کننده

                1401/8/20 
              
fatemeh_.rafaat

یادداشت‌ها

نمایش همه
        این دومین کتابی بود که از اریک امانوئل اشمیت می‌خوندم؛ بعد از "مادام پیلینسکا و راز شوپن" که واقعاً دوسش داشتم.
"زیباترین کتاب دنیا" مجموعه‌ای از هشت داستان کوتاهه که شخصیت اصلی همه‌ی اون‌ها زن هستند. داستان‌ها شروع‌های گیرایی دارن و اغلب پایان‌هایی خاص. آخرین داستان—که اسم کتاب هم ازش گرفته شده—به‌نظرم زنانه‌ترین و لطیف‌ترین داستان کوتاهی بود که تا حالا خوندم.

یکی از ویژگی‌های جالب این کتاب اینه که داستان‌ها لزوماً دنبال نتیجه‌گیری یا پیام مستقیم نیستن، ولی در عین حال، پایان‌هایی دارن که تو ذهن موندگار میشه و باز نیست. 

توی این کتاب بیشتر از قبل متوجه شدم اشمیت چقدر به احساسات درونی آدم‌ها آگاهه. توی بخش پایانی، اشاره کرده که این داستان‌ها رو در دوره‌ای نوشته که نوشتن براش ممنوع بوده و این کارو یواشکی و توی زمان‌های کوتاه که براش ایجاد میشده انجام داده. 

در کل، کتاب دوست‌داشتنی ولی معمولی ایه. اگر به داستان کوتاه علاقه دارید، ارزش خوندن داره.
امتیاز: ۸ از ۱۰
ترجمه کتاب ولی...🙂امسال سال کتابای خوب و ترجمه های ناخوبه گویا🫠
من ترجمه پروانه عزیزی رو خوندم. 
      

3

        داستان کتاب
«گریز دلپذیر» درباره یک روز غیرمنتظره در زندگی چند خواهر و برادر است.
چهار شخصیت اصلی: سیمون، لولا (زنی مطلقه)، گرانس و ونسان. 

این چهار خواهر و برادر، برای شرکت در مراسم عروسی یکی از بستگانشان با هم قرار گذاشته‌اند.
اما به طور غیر منتظره و هماهنگی 3 تایی باهم عروسی را به مقصد خانه ی برادرشان ترک می‌کنند. 
آن‌ها سوار ماشینی می‌شوند، به دل جاده می‌زنند و یک روز آزاد و رها را با مرور خاطرات گذشته و خوشگذرانی سپری می‌کنند. 
در این فرار کوتاه، از دغدغه‌های بزرگسالی، مشکلات روزمره، شکست‌ها و حسرت‌هایشان حرف می‌زنند. در واقع، این سفر کوچک برایشان مثل بازگشت به دوران کودکی و بی‌خیالی است.
.
.
.
این کتاب برام از اون کتاباییه که وقتی دارم میخونمش به نظرم خیلی معمولی میاد ولی صفحه های آخر و نزدیک پایان و بعد اتمام کتاب حس میکنم یه کتاب لطیف و خاصو تموم کردم و کلی حس خوب بهم منتقل شده. انگار تازه با کتاب صمیمی میشم. این حسو نسبت به کتاب قبلی که از آناگاوالدا "دوستش داشتم" خوندم هم داشتم.
ترجمه کتاب رو تو 10 صفحه اول با ترجمه شهرزاد ضیایی از انتشارات شمشاد مقایسه کردم و ترجمه نشر قطره(الهام دارچینیان) قابل تحمل تر بود ولی واقعا نمیشه بهش گفت خوب... داستان و قلم نویسنده یه تیکه هایی حیف میشد. 
در کل خوش خوان بود و سریع هم تموم شد. 
8.5/10
      

3

25

باشگاه‌ها

این کاربر هنوز عضو باشگاهی نیست.

لیست‌ها

فعالیت‌ها

فعالیتی یافت نشد.