معرفی کتاب 11.22.63 اثر استیون کینگ مترجم امیرحسین قاضی

11.22.63

11.22.63

استیون کینگ و 2 نفر دیگر
4.7
13 نفر |
6 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

6

خوانده‌ام

16

خواهم خواند

20

شابک
9786227314366
تعداد صفحات
1,002
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        کتاب «11.22.63» رمانی نوشته «استیون کینگ» است که اولین بار در سال 2011 به انتشار رسید. «ال تمپلتون» در انبار رستوران خود، یک «لانه خرگوش زمانی» را پیدا کرده—پرتالی که به نقطه ای مشخص در گذشته منتهی می شود: ساعت 11:58 قبل از ظهر در 9 سپتامبر سال 1958. «ال» اعتقاد دارد هر بار کسی از این «لانه خرگوش» عبور می کند، صرف نظر از این که چه مدت در آنسوی پرتال مانده باشد، تنها پس از گذشت دو دقیقه به سال 2011 بازمی گردد؛ به علاوه، با هر بار ورود مجدد به آن صبح در 52 سال پیش، تاریخ تکرار می شود و از ابتدا رقم می خورد. «ال» دوستش «جیک» را مجاب می کند که سفری کاوشگرانه به آنسوی «لانه خرگوش» داشته باشد. پس از بازگشت «جیک»، نسخه ای سالخورده و ظاهرا بیمار از «ال» اعتراف می کند که او چندین سال را آنسوی پرتال گذرانده—با این هدف که از ترور رئیس جمهور «کندی» جلوگیری کند، اما چون به سرطان ریه مبتلا شده، نتوانسته مأموریت دگرگون کننده خود را به انجام برساند. «جیک» در پاسخ به او می گوید: «می توانی برگردی، و می توانی جلوی ترور را بگیری.»
      

لیست‌های مرتبط به 11.22.63

یادداشت‌ها

آسمان احمدی

آسمان احمدی

7 روز پیش

گاهی وقت‌ه
          گاهی وقت‌ها فکر می‌کنم اگر می‌شد در زمان سفر کرد، چند نفر از ما می‌خواستیم گذشته را عوض کنیم؟ و چه چیز از گذشته را تغییر می‌دادیم ؟

شما چند بار تو زندگی آرزو کردی کاش می‌شد برگردیم عقب؟؟
یه چیز کوچیک رو تغییر بدیم.
یه دوستت دارم نگفته رو بگیم.
یه نرو رو محکم‌تر بگیم.
یه بمون رو گریه کنیم.
..
یا جلوی حادثه‌ی جهانی را بگیریم؟!
قطعا به این سادگی‌ها نیست، هرچیز بهایی داره و ما...
اصلا کداممان حاضر بودیم بهای سنگین دست‌بردن در تاریخ را بدهیم و با اثر پروانه‌ای آن بجنگیم، فقط به امید اینکه حال و آینده کمی بهتر شود؟
...
 ۱۱.۲۲.۶۳ داستان مردی‌است که این فرصت را پیدا می‌کند.
فرصتِ رفتن به گذشته، ایستادن در روزهای خاکستری تاریخ و تلاش برای نجات جان اف کندی. 
اما استیون کینگ این‌جا فقط از یک مأموریت تغییر تاریخ نمی‌گوید؛
از عشق، از تنهایی، از بهایی که برای عشق و رویا می‌پردازیم، سخن می‌گوید.
از اینکه گاهی گذشته آن‌قدر در خودش گره خورده که نمی‌گذارد کسی تغییری در آن بدهد و یا حتی تغییر آن تفاوت چندانی در نتیجه اعمال نمی‌کند.
انگار سرنوشت لجوج‌تر از آن است که یک انسان فانی تغییرش بدهد.
..
زمانی که این کتاب را می‌خوانی، مدام دلت می‌خواد برای زندگی گریه کنی، برای تک تک لحظاتی که از دست میدهی و جزو گذشته‌ی دست نیافتنی می‌شود که کاش میشد تغییرشان داد.
.
وقتی ۱۱.۲۲.۶۳ رو می‌خونی، می‌فهمی که گذشته یه موجود زنده‌ست...
با زخم‌هاش، با رازش، با لجاجتی که نمی‌ذاره هیچ‌چیزی تغییر کنه
مگه اینکه خودش بخواد...
.
روند کتاب به نسبت کند هست و برای یک کتابخوان به نسبت حرفه ‌ای مناسبه. گاهی ممکنه صفحه‌ها از مشکلات تدریس و یا روزهای کسل کننده شخصیت بخوانید، ریتم آرامی داره و حوصله‌ی خواننده رو می‌طلبه..
در کلیت داستان و انتخاب این سوژه شگفت انگیز رابطه علل و معلولی و اثر پروانه ای به چشم میخوره ، از ابتدا تاااا انتها.
این کتاب مثل یک سفره سفری در ژانرهای عاشقانه، تریلر، علمی تخیلی، تاریخی  که لذت خواندنش را چند برابر میکند
سفری که در پایان آن ادم شروع کننده کتاب نیستی!!
        

7

          یک گردنبند که دانه هایش هر کدام تکه ای از ۱۱.۲۲.۶۳ هست ، آن هم با رنگ‌تعلیق. جیک اپینگ معلمی ست که دری به تخته‌ای خورد و مورد اعتماد ال تمپلتون شده و دنبال نجات جامعه آمریکا ست که باید باری ببندد و سوار بر قطار زمان شود و از حوادث سال 63  مخصوصا ۲۲ نوامبر به نوعی جلوگیری کند
ولی چقدر توان این کار را دارد؟
نویسنده کتاب استیون کینگ ، با بهره‌وری از یک سوژه مناسب ، ابزاری نویسندگی را هم چون اجزاء یک ساختار لگو بر میز ریخته و شروع به چفت نمودن هر جزء می‌شود 
کتابی پر از چالش ، گاهی ترس ، یا شاید هم اندوه ، بهتر بگویم‌که حسرت را باید چاشنی این‌کتاب نمود 
اولین بار بود با خواندن یک کتاب خارجی در پایان کتاب بغض خرخره‌ام را جوید .
از حق نباید گذشت که امیرحسین قاضی‌ عزیز
خلاقیتی _که من‌آن را وابسته شدید به جوانیش میدانم_ را در ترجمه لحظه به لحظه عبارات کتاب به کار برده 
که به صورت کاملا جدی باید گفت 
"از خواندن این کتاب خسته نمیشید"
۱۰ / فروردین  /۱۴۰۳
دومین کتاب سال 
        

11

faezeh

faezeh

4 روز پیش

        آیا ارزشش رو داشت این کتاب رو خوندم، بله داشت، آیا تا صفحه ۹۰۰ فکر میکردی ارزشش رو داشته، نه، قطعا نه. تازه از نویسنده عصبی بودم چرا داستان رو تند تر پیش نمی‌بره تا اتفاق مهم یعنی به نجات جان آف کندی برسیم. سخت در اشتباه بودم.
این خود زندگی بود که اتفاق مهم بود؛ و با تمام وجود این جمله از کتاب که در صفحه ۹۹۰ هست رو میتونم درک کنمچون وقتی زمان از دست می‌رود، هرگز نمی‌توانید آن‌را پس بگیریداما من هم پسش میخواستم. دلم میخواست دوباره تیکه های مورد علاقه‌ام از کتاب رو بخونم اما فکر نمی‌کنم کار درستی باشه چون من هم با کتاب زندگی کردم و دیگه نمی‌تونم دوباره آن‌هارو زندگی کنم.
و یک چیزی هم در مورد ناشر، واقعا توی قسمت صحافی و کیفیت کتاب و ویراستاری عالی هستن و من به عنوان کسی که این کتاب رو خونده و کتابش بعد از خواندنش آسیب ندیده تشکر میکنم چون لذت متن تمیز و کتاب که بعد از خواندن آسیب نمی‌بینه به لذت کتاب‌خوانی می‌افزاید.✨
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

2