با ما تمام می شود

با ما تمام می شود

با ما تمام می شود

کالین هوور و 1 نفر دیگر
3.8
251 نفر |
93 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

14

خوانده‌ام

591

خواهم خواند

181

عاشقانه ای که چنگال هایش را در روحتان فرو می کند... دوست دارم پانزده ثانیه ی گذشته را فراموش کنم. پانزده ثانیه. همین زمان مختصر کافیست تا کل دنیا آدم را تغییر دهد. پانزده ثانیه ای که هرگز نمی توانیم پس بگیریم این یک داستان عاشقانه است، ولی یک داستان عاشقانه ی ساده که در آن دختری با پسری آشنا می شود، عاشق می شوند، ازدواج می کنند و سال ها به خوبی و خوشی با هم زندگی می کنند، نیست. پیچیده تر است،واقعی تر است و تمام باورهایتان را به چالش می کشد. به زندگی لیلی بلوم خوش آمده اید... لطفا این کتاب را بدون پیش زمینه ی قبلی بخوانید. (این هم درخواست نویسنده است و هم مترجم) شجاعانه ترین داستانی که نویسنده تاکنون روایت کرده است...داستانی حیرت آور (نیویورک دیلی نیوز) داستانی که بسیار عمیق و صادقانه، چالش پیچیده ای میان آن چه احساس می کنید و آن چه واقعیت دارد. ایجاد می کند. کتاب محبوب سال 2016 (وبلاگ ماریززبوک)

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به با ما تمام می شود

نمایش همه

لیست‌های مرتبط به با ما تمام می شود

پست‌های مرتبط به با ما تمام می شود

یادداشت‌های مرتبط به با ما تمام می شود

parniya

1402/11/07

                واقعاً داستان خیلی خیلی قشنگی هست و حتماً  حتماً بخوانیدش
انقدر عالی است که حرفی ندارد
به نظر خودم واقعاً کتاب قشتگی است ولی یک پیشنهاد بهتان دارم
اگر که زود رویتان تاثیر میگذارد این کتاب را نخوانید زیرا خیلی روی حالتان تاثیر میگذارد.چرا؟ چون آخرش با پایان تلخی تموم میشه
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

            داستان از زبان دختری روایت میشه که پدری که گذشتۀ تلخی رو باهاش داشته رو از دست داده و حالا با پسری آشنا میشه که خیلی ایده‌آل به نظر می‌رسه و بقیۀ ماجرا.

اوایل خوندنش یاد رمانای ۹۸یا افتادم. چیزای مشترک زیادی بینشون بود و البته تفاوتی که به این کتاب ارزشی رو می‌داد که اون رمانا نداشتن و اون مسئلۀ مهمی بود که بهش پرداخته بود و حرفی بود که برای گفتن داشت و شاید این قالب ساده و عامیانه، اون چیزی بود که کمک می‌کرد تا راحت‌تر خونده بشه و عدۀ بیشتری بخوننش.
با توجه به این مورد خیلی از اتفاقا قابل پیش‌بینی بود ولی حتی با توجه به اسم کتاب، پایانش قابل پیش‌بینی نبود؛ لااقل برای من که تا لحظۀ آخر سعی می‌کردم امیدوار بمونم.
نمی‌دونم ولی شاید چون این رمان منو یاد اون رمان آبکیا مینداخت دوست داشتم مثل اونا پیش بره ولی اینطور نبود؛ پایانش هم واقع‌بینانه بود هم جوری که دل خواننده‌های عزیز نشکنه.
چیزایی بود که توی این کتاب آزارم داد و اون چیزا؛ همونایی بود که توی واقعیت هم وجود دارن.
کتاب روونی بود. اونقدر خاص و مهم نبود که توصیه کنم به حتماً خوندنش. غمگینم کرد. همین.

پ.ن ۱: ظاهراً فیلمش قراره ساخته بشه و ۲۰۲۴ بیاد.

پ.ن ۲: ظاهراً این کتاب جلد دومی هم داره به نام «ما شروعش می‌کنیم».

پ.ن ۳: ظاهراً جلد دومش به‌خاطر استقبال از جلد اول نوشته شده و چیز خاصی نداره؛ بنابراین با لبخند بار نخوندنش رو از روی دوشم کنار میذارم.