معرفی کتاب در یک جنگل تاریک تاریک اثر سحر بیده مترجم سحر بیده

در یک جنگل تاریک تاریک

در یک جنگل تاریک تاریک

3.7
68 نفر |
27 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

131

خواهم خواند

61

شابک
9786227218138
تعداد صفحات
340
تاریخ انتشار
1401/1/2

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
بعضی وقت ها تنها چیز ترسناک...خودتان هستید!
در یک جنگل تاریک تاریک رمانی است بی نهایت جذاب و نفس گیر که ماه ها است در لیست پر فروش ترین کتاب ها در آمریکا و اروپا قرار دارد.
وقتی نورا، نویسنده خلوت گزین رمان های جنایی، از طرف دوستی که سال ها از او بی خبر بوده به مهمانی دوستانه ای در ییلاقات شمال انگلستان دعوت می شود، رغبتی به ترک آپارتمان کوچک و دنجش در لندن و رفتن به این سفر ندارد...چهل و هشت ساعت بعد، وقتی در بیمارستانی کیلومترها دورتر از خانه به هوش می آید، متوجه می شود کسی کشته شده است. مدام سوالی در ذهنش تکرار می شود: «چه اتفاقی افتاده؟» یا «من چه کردم؟» نورا برای یافتن پاسخ باید به جایی سرک بکشد که سال ها از آن دوری گزیده است: به گذشته...
به زودی فیلم ساخته شده بر اساس این کتاب نیز روی پرده سینماها خواهد رفت.
طرف داران دختری در قطار و در ژرفای آب پائولاها و کینز بی شک از خواندن این رمان هم لذت خواهند برد. نشر نون رمان زنی در کابین 10 همین نویسنده را نیز در دست انتشار دارد.

      

لیست‌های مرتبط به در یک جنگل تاریک تاریک

نمایش همه

یادداشت‌ها

          کتاب «در جنگلی تاریک و تاریک» (In a Dark, Dark Wood) اولین رمان منتشرشده‌ی روث ور است که در سال ۲۰۱۵ به بازار آمد و خیلی زود تبدیل به یک بست‌سلر شد. این رمان تریلری روان‌شناختی است با فضایی بسته، رازآلود و تنش‌زا.

راوی داستان، نورا (Leonora)، نویسنده‌ای گوشه‌گیر و منزوی‌ست که سال‌هاست از گذشته‌اش فاصله گرفته. یک روز دعوت‌نامه‌ای برای شرکت در مهمانی مجردی یک دوست قدیمی به‌نام کلر دریافت می‌کند؛ دختری که از دوران مدرسه می‌شناخته اما سال‌هاست با او تماسی نداشته.

مهمانی در یک خانه‌ی شیشه‌ای مدرن در دل جنگلی دورافتاده برگزار می‌شود — جایی که از همان ابتدا حس خوبی نمی‌دهد. هوا سرد و مه‌آلود است، آنتن موبایل نمی‌گیرد، و مهمانان نیز به‌طرز عجیبی از همدیگر فاصله دارند. با گذشت زمان، رازهای قدیمی سر باز می‌کنند، تنش‌ها بالا می‌گیرد و سرانجام... یک قتل رخ می‌دهد.

نورا در بیمارستان از خواب بیدار می‌شود، زخمی و گیج، و چیزی از شب حادثه به یاد ندارد. تنها چیزی که می‌داند این است که کسی مرده، و ممکن است خودش مقصر باشد...

ویژگی‌های برجسته:

روایت اول‌شخص با لحن شکاک و پر از اضطراب

فلش‌بک‌های مرموز و تدریجی برای گره‌گشایی

حس خفقان در یک فضای محدود و جداشده از جهان

سوال همیشگی: «به چه کسی می‌توان اعتماد کرد؟»


        

7

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

در یک جنگل
          در یک جنگل تاریکِ تاریک ، یک اتفاق تاریک تاریکِ در حال وقوع است.
نورا که ده سال است شهر دوران نوجوانی اش را همراه با آدم های داخلش را ترک کرده با یک ایمیل دعوت به مراسم مجردی قبل از ازدواج مواجه می شود ؛ اما چرا ؟ چرا دوستش نورا را که به مدت ده سال مانند یک روح بوده دعوت کرده ، حالا نورا برای پیدا کردن جواب این سوال باید به گذشته ای برگردد که ده سال در حال فرار ازش سپری کرده.
کسانی که روث ور را می شناسند و با قلمش آشنا هستند می دانند که در دو سوم اول کتابش به صورت مداوم در حال ساختن ضمیمه ای است که در نهایت شما را به پخش پایانی می‌رساند ، بخشی پایانی که بی رحمانه شما را میخکوب می کند و به خواننده اجازه زمین گذاشتن کتاب را نمی دهد ، اما این صبر برای یک پایان بندی جذاب ارزشش را دارد ؟ جواب من برای این سوال یک بله قاطع است.
کتاب در طول روایت خود روند آرامی را پیش می گیرد اما این روند آرام نه تنها خسته کننده نیست بلکه جذاب دنبال می شود و به علت تصویر سازی فوق العاده اش شما را پر از حس بودن در آن جمع می کند و گهگاهی سبب این می شود که دهانتان را از شگفتی باز کنید و فریادی از سر تعجب بزنید.
شخصیت سازی همچون دیگر آثار این نویسنده بی نقص پیش می رود و با کمک از شاخه های روانشناختی از کوچیک ترین جزئیاتی که برای شخصیت ها می سازد برای پیش بردن روند داستان گذر نمی کند که همین دلیلی است برای اینکه حفره ای درون معما داستان پیدا نمی شود و باعث به وجود آمدن همچین اثر جنایی جذابی می شود.
در آخر ؛ این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنم ؟
کسانی که دوستدار قلم روث ور هستند و کسانی که عاشقانه در کتاب های جنایی پرسه می زنند و دائما لباس کارآگاهی و ذره بین خود را به همراه دارند
        

30