معرفی کتاب فلورا و اولیس اثر کیت دی کامیلو مترجم کیوان عبیدی آشتیانی

فلورا و اولیس

فلورا و اولیس

کیت دی کامیلو و 3 نفر دیگر
3.1
8 نفر |
4 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

25

خواهم خواند

5

ناشر
افق
شابک
9786003530997
تعداد صفحات
264
تاریخ انتشار
1396/11/8

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        فلورای ده ساله از داستان های مادر نویسنده اش خوشش نمی آید.
مادرش هم فکر می کند او دختر عجیب و غریب است.
فلورا سنجابی را که حرف می زند و پرواز می کند از توی جارولرقی همسایه نجات می دهد.
حالا همه دست به دست هم داده اند تا سنجاب را از خانه بیرون کنند اما فلورا مگر می گذارد کسی او را از سنجاب عزیزش جدا کند؟
وقتی پدر و مادرش از هم جدا شدند کسی نظر او را نپرسید اما این بار همه چیز فرق می کند....
کیت دی کاملیو در سال 2014 برای قلورا و اولیس برنده مدال طلای نیوبری شد.

کیت دی کاملیو خالق آثار ماندگار ادبیات نوجوانان در میان مخاطبان فارسی زبان نامی آشناست.او از معدود نویسندگانی است که دوبار برنده مدال طلای نیوبری شده یک بار برای رمان موش کوچولو (ترجمه زنده یاد حسین ابراهیمی الوند) و بار دیگر برای کتابی که در دست دارید فلورا و اولیس او درباره خودش می گوید (قدم کوتاه است صدایم بلند است. عاشق خوردنم،از آشپزی بیزارم)
      

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به فلورا و اولیس

یادداشت‌ها

          

فلورا بلک‌هارت، دختری باهوش و علاقه‌مند به کتاب‌های کمیک است که در زندگی‌اش چندان احساس شادی نمی‌کند. پدر و مادرش جدا شده‌اند و فلورا با مادرش که علاقه‌ی عجیبی به نوشتن داستان‌های عاشقانه دارد، زندگی می‌کند؛ نوشتن داستان‌های عاشقانه چیزی است که فلورا اصلا آن را دوست ندارد و حتی آن را عامل جدا شدن مادر و پدرش می‌داند!
یک روز، سنجابی به نام اولیس به طرز عجیبی قدرت‌های ابرقهرمانی پیدا می‌کند و دوستی غیرمنتظره‌ای بین او و فلورا شکل می‌گیرد. در این میان، ماجراهایی طنزآمیز و احساسی رخ می‌دهد که هم به روابط خانوادگی فلورا می‌پردازد و هم نشان می‌دهد که دوستی‌های خاص و غیرمنتظره، چطور می‌توانند زندگی ما را تغییر دهند.  

نویسنده‌ی داستان تلاش کرده تا دغدغه‌های یک کودک با والدین طلاق‌گرفته را نشان دهد؛ او با زبانی طنز و صمیمی و در قالب ماجرایی فانتزی، به بیان احساسات فلورا می‌پردازد.
علی‌رغم لحن طنزآمیز و خلاقیت نویسنده در خلق فانتزیِ داستان، نافرمانی، بی‌ادبی و حتی وقاحت فلورا در برابر مادرش، بیش از اندازه است و حتی در انتهای داستان به نظر می‌رسد همین رویه بود که باعث شد مادر فلورا در رفتارش تجدیدنظر کند! خلاصه این‌که تصویری که از خانواده، ارتباط بین اعضای خانواده و خصوصاً فرزند و مادر در داستان ترسیم شده، تصویری مطابق با فرهنگ ایرانی اسلامی نیست و این موضوع در تمام کتاب به چشم میخورد و حتی زیربنای محتوای داستان است. 
از سوی دیگر، ترجمه داستان در بسیاری قسمتها به قدری خشک و رسمی است که نتوانسته لحن طنزآمیز، جذاب و صمیمی متن اصلی داستان را به مخاطب فارسی‌زبان منتقل کند... 



        

0

          ✍🏼 به پیشنهاد دخترم کتاب رو خوندم، دنبال این بودم که مغزم کمی در حیاط خلوت کلمات کش‌وقوس بیاد و خستگی درکنه، بدون اینکه از خوندن غافل شده باشم، ولی این کتاب مثل بارش شهابی بی‌وقت خلوت و استراحت منو به هم زد.‌ :)
خوندنش به‌خاطر ناپیوستگی بین جملات، سخت بود. انگار نویسنده با عجله داستان رو تحویل ناشر داده و خیلی چیزهارو جاانداخته. مثل آروم‌تر روایت کردن و شرح دادن. اتفاقاتی که با این سرعت رخ می‌دادند، نیاز به فضایی برای درک و هضم شدن داشتند، ولی مجالی نبود. ناشر با اضافه‌کردن تصویر لابه‌لای متن، تونسته این نقص رو تاحدی پوشش بده و به کمک قوۀ تخیل ما بیاد که جای خالی توصیفات رو پر کنیم. تصویرگری‌هاش رو خیلی دوست داشتم.
از اینکه مدام فلورا، مادرش رو «دشمن اصلی» و «عامل شرارت» می‌خوند، واقعاً ناراحت و عصبی بودم. انگار نویسنده میونۀ خوبی با مادرها نداشته و به‌جاش پدرها براش به‌طرز اغراق‌آمیزی قابل ستایشند. چیز عجیبی نیست که بعضی نویسنده‌ها کتابشون رو جایی برای خالی کردنِ عقده‌های خانوادگی و گرفتن انتقام درنظر می‌گیرند. امیدوارم ما این‌طوری نباشیم و بی‌طرفانه‌تر بنویسیم...
        

15