اسماعیل

اسماعیل

اسماعیل

3.4
26 نفر |
9 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

57

خواهم خواند

16

شابک
9789645063632
تعداد صفحات
304
تاریخ انتشار
1399/4/8

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        در رمان حاضر، که با زاویه دید سوم شخص نگاشته شده، چند دوست در فضای پیش از انقلاب به اجرای نمایش نامه ای درباره حر در فضای مسجد می پردازد، اما در همان حال متوجة حضور نیروهای گاردی در مسجد می شوند. افسر با مشاهدة جمعیتی که در مسجد برای دیدن تعزیه حضور دارد، به دلیل نداشتن مجوز بچه ها برای اجرای تئاتر به مخالفت آنها می پردازد. اسماعیل که یکی از عوامل اجرای نمایش است با افسر دست به گریبان شده و بلندگوی افسر را بر سرش می کوبد و پس از آن پا به فرار می گذارد. او طی فرار از شاخه ای سقوط می کند و در گودالی که در قبرستان نزدیک مسجد کنده شده فرود می آید. در بخشی از داستان آمده است: «اسماعیل همراه شاخه سقوط کرد. با پهلو افتاد در حفرة گور ویرانه ای که پر از گل و برفابه بود. صدای ناله اش را شنید و بعد صدای قارقار چند کلاغ را، سست شد، خواب آلود. کم کم درون مه فرو رفت. حفرة گور نرم و راحت بود؛ مثل گهواره، مثل آغوش مادر. به آرامش رسیده بود».
      

یادداشت‌ها

          امیرحسین فردی قلم خوشی داره. دوست داری بخونی و از تعریف‌کردن‌ها، توصیف‌ها و خرده داستان‌هاش لذت ببری. اما رمان‌نویس خوبی نیست. دو رمان اسماعیل و گرگ‌سالی رو خوندم. البته اول گرگ سالی رو خوندم. اون موقع نه فردی رو می‌شناختم و نه خبر داشتم ادامه داستانی دیگه‌اس. برای همین بدون هیچ پیش‌فرضی شروع کردم. گرگ‌سالی شروع جذاب و هیجان‌انگیزی داره. هرچند به خاطر همون جلد دوم بودنش هیچ عقبه‌ای از شخصیت اصلی نداره و یه بی‌خبری مثل من یک‌دفعه وسط ماجرا پرت شده.

در مورد گرگ سالی قبلا نوشتم و حالا همون حرف‌ها رو می‌تونم برای "اسماعیل" تکرار کنم. فردی تصویرسازی‌های با قوتی داره و همونا باعث میشه وقتی نمی‌دونی چرا داری این کتاب رو می‌خونی باز به مطالعه ادامه بدی. از این جهت الگوی خوبی برای نویسندگیه.
از طرفی یه شخصیت رو خوب پرورش داده و ما پابه‌پاش جلو میایم. احساسات و درونیات یه پسر نوجوون در حال بلوغ رو وقتی زن همسایه یا پوستر زن هندی تو پستو رو می‌بینه، خوب نشون داده، شیدایی‌اش وقتی اولین عشق زندگیش رو مدت‌ها از دور رصد می‌کنه خوب وصف کرده، تغییر حالاتش از بی‌هدفی به یه آدم کنشگر و انقلابی قابل درکه و یهویی و تجویزی نیست. نحوه تعریفش از سال‌های قبل انقلاب، طرح رویکردهای مختلف مبارزین و معترضین اون دوره بدون گلدرشتی و بیانیه‌خوانیه.

اما کنار همه اینا کلی اطاله کلام داره و بعضی خرده روایت‌ها اصلا لزومی نداشت گفته بشن یا می‌شد خیلی خلاصه‌تر بشن. من دو فصل کتاب رو تندخوانی کردم و فقط کلمات رو از زیر چشمم عبور می‌دادم تا داستان بره جلو و به یه اتفاقی برسه. این دو فصل همه توصیف احساسات اسماعیل تو دوران عاشقی بود. تقریبا یه فصل هم شرح اردو بردن بچه‌های مسجد بود و حذف کاملش هیچ لطمه‌ای به داستان نمی‌زد. 
و در نهایت، بعد از صحنه پرکشش تعقیب و گریزش با ساواک، و زمانی که انتظار یه اتفاق قطعی داری، داستان یهو تموم میشه. کاش حداقل جایی اون انتهای کتاب می‌نوشتن ادامه‌اش فلان کتابه. وگرنه این‌طوریه که نزدیک ۳۰۰ صفحه خوندی و پا در هوا موندی و این یه ایراد بزرگه.

سر گرگ‌سالی نوشته بودم: توصیه می‌کنم؟ و با قطعیت جواب داده بودم: نه! به نظرم اینجا هم همین رو باید بگم.
        

8

          رضا امیرخانی تو یه محفل دوستانه -انجمن نویسندگان دانشگاه امام صادق علیه السلام- می گفت: ادبیات داستانی پایداری و جنگ داریم؛ چون مردم جنگ رو ندیده بودند و قصه گفتن از اون معنی داشت. ولی مردم خودشون تو انقلاب بودند! خودشون همه داستان انقلاب رو می دونستند! لازم نبود کسی براشون داستان انقلاب رو تعریف کنه! به همین دلیل ادبیات داستانی انقلاب اسلامی تولید نشد.
این جمله ها نقل به مضمون بود. به هر حال ضرورت کار هنری و داستانی برای بازتولید یک واقعه تاریخی آن هم به عظمت انقلاب اسلامی با تاثیر رنسانس گونه اش بر کسی پوشیده نیست.
درد بدی است! ادبیات داستانی کافی برای انقلاب اسلامی، به قدر شور و عظمت کار مردم انقلابی 39 تا 57 تولید نشده است. هنرمندان، نویسندگان و ... نتوانسته اند رسالت تاریخی خود را ایفا کنند.
از معدود کتب ادبیات داستانی تولید شده برای بازگویی داستان انقلاب اسلامی، برخی با نگاه منفی خود همه چیز را زیر سوال برده اند. برخی نیز خیلی خوب و قشنگ بوده اند ولی الگوی انقلاب آنها الگوی انقلاب اسلامی- انقلاب خمینی- نبود. کتاب مرد بهاری داوود امیریان از این نمونه است. خیلی عالی بود. ولی داستان انقلاب آن بیشتر شبیه انقلاب در کشورهای کمونیستی بود که کارگران و مردم فرودست متحد می شوند و سلطه و استکبار ظالم را به زیر می کشانند. ادبیات داستانی انقلاب اسلامی ما باید الگوی انقلاب امام خمینی را داشته باشد. چیزی که رگه های آن را به خوبی در کتاب اسماعیل نوشته امیرحسین فردی می بینیم.
کتابشناسی:
کتاب رمان اسماعیل، اثر امیرحسین فردی، تهران، انتشارات سوره مهر-مرکز آفرینش های ادبی، کارگاه قصه و رمان-، چاپ سوم، 1387، تعداد صفحات: 278.
        

1