یادداشت محمدرضا خراسانی زاده

اسماعیل
        اسماعیل پسری است در روزگار پیش از انقلاب که بیشتر اوقاتش را در قهوه خانه و کوچه های محل می‌گذراند. پس از مرگ پدرش مجبور به کار کردن می‌شود و با خوش اقبالی در بانک کاری پیدا می‌کند. اما نمی‌تواند مثل بقیه فقط مشغول روزمره باشد و مدام به دنبال کشف مسائل مختلف می‌رود.
در این بین حتی عاشق دختری هم می‌شود و بعد از مدتی پایش به مسجد و کتابخوانه آن هم باز شده و این قضیه باعث می‌شود تا درهای تازه ای به رویش گشوده شود. با مسجدی ها رفیق می‌شود، کسانیکه بصورت مخفیانه مشغول مبارزات انقلابی هستند و او هم کم کم وارد تیمشان می‌شود.
در مجموع رمان خوبی است و ادامه ماجراهای این شخصیت در کتاب بعدی نویسنده یعنی گرگ سالی آمده است.
      

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.