مستوری

مستوری

مستوری

صادق کرمیار و 1 نفر دیگر
3.4
41 نفر |
16 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

79

خواهم خواند

17

شابک
9789649735573
تعداد صفحات
371
تاریخ انتشار
1399/7/19

توضیحات

کتاب مستوری، ویراستار حاتم ابتسام.

لیست‌های مرتبط به مستوری

لولیتادخیل عشقمستوری

هرگز نخواهم خواند!

4 کتاب

به نظرم بهخوان باید یه قفسه هم اضافه کنه با همین عنوان. مگه چندتا کتاب می‌تونیم تو عمرمون بخونیم که این وسط بعضیاش بی‌فایده باشه؟ این لیست رو به مرور تکمیل می‌کنم. قطعا شماره ۱ این لیست لولیتاست. اسم ناباکوف رو زیاد می‌شنیدم. بنابراین رفتم سراغ معروف‌ترین اثرش. ۴،۳ صفحه خوندم. طبیعیه که یه نفر رمانی اروتیک که راویش یک مرد پدوفیل با مشکلات جنسیه رو نخونه، هرچقدر هم که تکنیک‌های رواییِ اون قوی باشه... شماره دو هم فعلا باشه دخیل عشق. یک رمان مذهبیِ عجیب در مورد یک خانم پرستار آسایشگاه جانبازان که عاشق یکی از جانبازها شده. چون شوهرِ جانباز دوست داره! کتاب توی طیف همون کتاب‌های شهداییه که خودتون می‌دونید و نیاز به توضیح نداره... بعضی وقت‌ها گول نویسنده و آثار قبلیش رو نباید خورد. احتمالا اگر این کتاب رو بخونید شک می‌کنید که آیا نویسنده این کتاب و کتاب نامیرا یکیه یا دو نفرن؟ داستان کلیشه. شخصیت‌ها کلیشه و تیپِ خالی. دوبار تلاش کردم برای خوندنش، هر دوبار ناموفق... ۴۰صفحه از کتاب را خواندم. به شدت بدون کشش. تقریبا با ایده کلیشه‌ایِ خانواده محافظه‌کار و پسر شجاع در دوران تظاهرات قبل از انقلاب. نخونده می‌تونم بگم برادر شخصیت اول شهید میشه!

8

یادداشت‌ها

K.K

1403/4/18

          صادق کرمیار، انصافا که "مستوری" را با نگارشی متفاوت از تمام کتاب های زندگی‌نامه و حتی رمان های مربوط به دفاع‌مقدس در دست خوانندگان قرار داده است. 
شروعی جذاب و جوان پسند، داستانی درباره ی زندگی‌ای پر پیچ‌و‌خم، بیانی روان و گیرا، استفاده از لغاتی گسترده‌تر، و در نهایت استفاده از شیوه‌ای جدید و نو در نگارش داستان، از نکات مثبت و قابل اشاره این اثر است.
درباره زاویه‌دید داستان، اینکه داستان از زبان اول‌شخص بیان می‌شود و این شخصیت بر همه‌ی وقایع و اتفاقات، اشراف کامل دارد، بر جذابیت داستان، افزوده است.
هدف اصلی داستان، پرداختن به زندگی و خاطرات شهید مهدی زین‌الدین است که در ابتدای داستان، نویسنده اشاره ای به این موضوع نمی کند و خواننده در اواسط داستان به این خاطرات می‌رسد. همین موضوع باعث می شود که ژانر کلی داستان، دفاع مقدس نباشد و خوانندگان با سلایق مختلف، با اشتیاق این رمان را مطالعه کنند.
اما یکی از نکات قابل توجه، این است که داستان پایان چندان جالبی ندارد و شاید نویسنده می‌توانست پایان جالب تری را برای این رمان خواندنی در نظر بگیرد.
        

1

          کتاب #مستوری اثر استاد #صادق_کرمیار از اون کتابهایی بود که با شک دست گرفتم چون نقدهای خوبی ازش نشنیده بودم. ولی دوستی که کتاب رو بهم امانت داد گفت: با دنیای خودت کتاب رو بخون و تحت تاثیر نظر دیگران نباش.
دیدم حرف درستیه.
تا چهل پنجاه صفحه اول واقعا زبان و زاویه دید کتاب برام سخت بود. اما خودم رو مجبور کردم که تا آخر کتاب رو بخونم. صفحه هفتاد هشتاد که رسیدم دیدم نمیتونم کتاب رو زمین بذارم. یه کتاب نمایشی تمام عیار. انگار که دارم فیلم تماشا میکنم با کلی کات از یه صحنه به صحنه دیگه بدون ایجاد سردرگمی. هرچقدر هم به آخر کتاب نزدیک میشه تعداد کات ها و سرعت کتاب بالا میره و نفس گیر  میشه. 
این کتاب درباره مدیر گردن کلفت یه شرکت بزرگه. داستان مدیری که اختلاس کرده و داستان خانواده اش و افرادی که از گذشته تا حالا یک جوری به این آدمها وصل بودن.
و لابلای صفحات کتاب داستان #مهدی_زین_الدین یکی از فرماندهان جنگ رو هم میخونیم. یکی از نقدهای کتاب این بود که نویسنده به شهید زین الدین به اندازه کافی نپرداخته. ولی به نظر من با اینکه شهید زین الدین یک شخصیت فرعیه تو این کتاب به اندازه کافی درباره ابعاد شخصیتیش میشنویم بدون اینکه این کتاب، #کتاب_زندگی شهید باشه. و بدون اینکه از کتاب بیرون بزنه.
البته به کتاب نقدهایی دارم که اینجا مجالی برای پرداخت به اون نیست.
یک #راوی #پست_مدرن بار #روایت #داستان رو به دوش میکشه که همین موضوع در اوایل کتاب باعث سخت خوانی کتاب میشه.
از وقتی که براش گذاشتم پشیمون نیستم.
        

4

          از آنجا که از سه ستاره دادن واهمه دارم، دو ستاره می دهم امّا این به معنای آن نیست که از خواندن کتاب راضی نبودم. راستش را بخواهید، مستوری آن چنان که باید مرا در خودش غرق نکرد. بیش از هر چیز به ساختاری برای نمایش و فیلم شبیه بود تا داستان. چرا، کنجکاوی برای پیدا کردن علّت ها و سرنخ هایی که در طول داستان ذهنم را به خود مشغول کرده بودند، مرا پای کتاب نگه داشته بود. امّا از یک جایی به بعد تنها ورق می زدم تا هرچه زودتر تمام شود. نویسنده گفت و گو نویس قهّاری است امّا به همان اندازه از کنار پرداخت صحنه ها گذشته و ریتم تندی به داستان بخشیده. از طرفی تعداد زیاد شخصیت ها مرا سردرگم می کرد و ربط دادن ماجراها و آدم ها به یکدیگر بیش از پیش بر حیرتم می افزود. ابهری که بود؟ مازیار از کجا پیدا شد؟ نوروزی چه جور شخصیت و شکل و شمایلی داشت؟ بخشی از این انتقادات به سبک نوشتن مؤلف بر می گردد که نمایشی است. ممکن است این سبک برای بقیه محبوب باشد امّا برای من نه آنچنان که باید. به یاد بیاوریم سبک نوشتن احمد محمود را، با آن لحن گرم و گیرایش! با این حال از خواندن کتاب پشیمان نیستم. رزق من بود.
        

3