یادداشت سیده حُسنا
دیروز
"فوقالعاده بود" جمله ای که بعد از خوندنش چندبار تکرار کردم. سومین کتابی بود که از صادق کرمیار میخوندم و از الان به بعد جز نویسنده های مورد علاقه من شدند، خیلی جالبه که مردان نامرئی را هم دقیقا توی دهه محرم سال قبل رزقم شد که بخونم و وای از روایت های متفاوتی که از ایشون میخونم >>>> همه چیز به اندازه است درست مثل یک غذای فوقالعاده که نمک و زعفران و فلفل و بقیه چیزاهایست به اندازه باشد خوشمزه میشود و البته که دستپخت آشپز هم بی تاثیر نیست قلم نویسنده که حرف ندارد ، نمک و فلفل و زعفران کتاب هم دقیقا به اندازه است: لحظه های شهادت بزرگ مردان خدا ، لحظه های شادی هایی در عین سادگی مخصوصا قسمت عقد توی هلیکوپتر حمید و فرزانه >>>>>> و روایت هایی از امروزِ ما جنگی که خودمان نمیدانیم اما هست جنگی که رزمندگانش گمنامند... ماجراهایی از اقتصاد ، تولید داخلی و وای از این هولدینگ های- (بگذارید زبانم باز نشود) ماجراهای آخر کتاب و پلیسی شدنش هم که دیگر نگویم مثل فیلم پلیسی خیره بودم به کتاب . همه چیز در این کتاب بود و به اندازه بود و من خیلی دوستش داشتم خدا قوت آقا کرمیار واقعا خداقوت
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.