_لا اله الا هو_

کوتاه اما عجیب و دلچسب؛
کم ولی سنگین؛
بسی دوست داشتنی و تأمل برانگیز؛
با خودت فکر میکنی رسیدن و شدن به آدمیت چقد ساده است اما قدم که بر میداری سخت میشه ولی در همون حال فانوس های خدا راه رو برات روشن می‌کنه...
الهی که نور الهی به قلبامون رسوخ کنه و لونه کنه:)
          

            در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن 
شرط اول قدم آن است که مجنون باشی
فکر نمیکردم یه روزی یک روایت سه چهار خطی از یک آدم بتونه باهام کاری بکنه که دلم چند ساعت گریه بخواد
حقیقتا این این کتاب کم بود تشنه م کرد برای بیشتر دونستن و خوندن از ایشون و با خط به خط کتاب عمیقا حسرت خوردم که ایشون رو درک(چه حضورا و چه فکرا) نکردم 
خلاصه که قد ما آدم کوتاها به بلندای وجود و حقیقت این آدما نمیرسه ولی مگه جز طلب و امید به لطف خدا از اول چاره ای هم بوده؟ :) 

          

            اولین کتابی که در مورد آیت الله قاضی (ره) خواندم
کتاب خوب و خوشخوانی بود.
داستانک هایی از زندگی آقای قاضی (ره)، از به دنیا آمدن تا رحلت و تشییع پیکر و بیان بعضی اتفاقات بعد از رحلت
فهرست منابع داشت، داستانک ها عنوان داشت. هدف از نگارش کتاب هم توسط نویسنده در ابتدای کتاب بیان شده است.
آزادگی قلم  نویسنده در روایت زندگی آقای قاضی (ره) را دوست داشتم. هم در مورد علاقه مندان و ارادتمندان ایشان نوشته بود هم  در مورد جریانی که با ایشان یا خط فکریشان چندان موافق نبود و گاهی مسائلی پیش می آمد یا حتی جریانی که ایشان را تکفیر می کردند.
معتقدم کتاب، کتاب سنگینی بود در عین حجم کم، نمی شد یک ساعته خواند. نیاز داشتی بین خوانش داستانک ها چند ساعتی کتاب را زمین بگذاری، برای من که اینطور بود.خواندن آیت الکرسی در تعقیبات نماز را از آیت الله قاضی یاد گرفتم و با خواندن این کتاب شروع کردم.