یادداشت
1402/12/25
در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن شرط اول قدم آن است که مجنون باشی فکر نمیکردم یه روزی یک روایت سه چهار خطی از یک آدم بتونه باهام کاری بکنه که دلم چند ساعت گریه بخواد حقیقتا این این کتاب کم بود تشنه م کرد برای بیشتر دونستن و خوندن از ایشون و با خط به خط کتاب عمیقا حسرت خوردم که ایشون رو درک(چه حضورا و چه فکرا) نکردم خلاصه که قد ما آدم کوتاها به بلندای وجود و حقیقت این آدما نمیرسه ولی مگه جز طلب و امید به لطف خدا از اول چاره ای هم بوده؟ :)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.