برای کسانی که بفکر شروع کسب و کار هستند، یا در ابتدای کار کردن قرار دارند، توصیه می‌کنم.
قسمت‌هایی از کتاب من رو به وجد می‌آورد و تپش قلب می‌گرفتم. 
این کتاب رو سال ۹۳ خوندم.
        

          اگه کتاب کیمیاگر رو دوست دارین، حتما از این کتاب خوشتان خواهد آمد.
        

          این کتاب حکایت جوان ناامیدی ست که در جستجوی پول فراوان به پیرمرد ثروتمندی  برمی خورد که رازهای دولتمند شدن را به او می آموزد

 راه حل این کتاب برای ثروتمند شدن در اصل همون استفاده از قانون جذب هست. به این صورت که با نوشتن مبلغ مورد نظرتون روی یک تکه کاغذ اولین قدم رو به سوی دولتمند شدن بر میدارین و قدم های بعد از اون تکرار جملات مثبت و تاکیدی و ایمان داشتن به بر اورده شدن آرزوهاتون هست
به نظرم داستان کتاب به اون شکلی که باید تاثیرگذار نبود اما در کل ارزش یک بار خوندن رو داشت. امتیازم به کتاب 2.5 ستاره هست 

حد و مرزهای ذهنی ات را بگستر تا حد و مرزهای زندگیت را بگستری
        

          یه کتاب بی نظیری  چن بار خوندم و تا حدودی اجرایش کردم آدم رو متحول میکنه
        

          به لحاظ داستانی که به گمانم نمی شود ارزش خاصی برای اینگونه روایتها که پر از پند و اندرز و اشاره مستقیم است، قائل شد و از لحاظ مفهومی نیز آثاری که بر پایه روان شناسی کاربردی بوده و برای تمام انسانها جدای از خصوصیات فردی، اجتماعی، اخلاقی و... شان نسخه واحدی می پیچند، گمان نمی کنم ارزش چندانی داشته باشند.  البته که این کتاب با اقبال زیادی روبروست و در کنفرانسهای انگیزشی پرکاربرد است.
        

          یک کتاب مختصر و مفید درباره موفقیت و ثروتمند شدن.اینکتاب ۶ ماه پیش خوندم.چون حجمش کم بود و مطالبش هم داستانی بود همه کتاب رو یادم میاد هنوز.
        

          از نظر داستانی که خیلی ضعیفه و اصلا جذابیتی نداره اما محتوای کتاب بد نیست و اخیرا تو اینستاگرام زیاد تبلیغ میشه اما به شکلی غیر منطقی ، مدام میخوان بگن معجزه‌ای رخ خواهد داد ...بله معجزه در زندگی هممون به شکلی هست و رخ میده اما نه همیشه و با این طرز فکر بیشتر ناامید خواهی شد تا امیدوار و مثبت اندیش.... 

با بخش هایی از کتاب خیلی موافق نیستم اما در کل کتاب خوبیه...با مشخص کردن اهداف و نوشتنشون با جزئیات زیاد موافقم چون مجبور میشی به چیزی که میخوای فکر کنی و اهدافت را شفاف ببینی و وقتی اهدافت واضح باشن برات هم انگیزت بیشتر میشه و میدونی چی میخوای و هم از مسیر اصلی منحرف نمیشی و وقتتو تلف نمیکنی و اولویت هات مشخص میشن...این کار باعث میشه تا حد زیادی انگیزه حفظ بشه... 

اما اون بخش که میگه زندگی همان چیزی را به ما میدهد که میخواهیم را قبول ندارم هیچ کس بی پولی و سختی و بیماری نمیخواد اما دچارش میشه و حقیقتا ما به این دنیا نیومدیم تا در تمام طول زندگی زمینی که داریم آرامش مالی و جسمی داشته باشیم، تنها کسی به آرامش میرسه که روحش به قدر کافی رشد پیدا کرده باشه پس با جملات انتهایی کتاب موافقم که تمرکز و تفکر و رشد روحی باعث میشه نگاه و برخورد ما با رنج ها متفاوت بشه... 

جملاتی از کتاب: 

اگر ندانی به کجا میروی احتمالا به هیچ جا نخواهی رسید
جادوی هدف کمیت یافته 

اگر یک میلیون دلار داشته باشی باز هم به کاری که الان داری انجام میدهی ادامه میدهی؟ 

هر آنچه که میخواهی را با جزئیات بنویس و چیزی را از قلم نینداز

همواره به خاطر بیاور در اوجی معین دیگر هیچ ابری نیست اگر زندگیت ابری است به این دلیل است که روحت آنقدر که باید بالا نرفته است. 

بسیاری از افراد از روی خطا با مشکلات زندگیشان به پیکار برمیخیزند  آنچه باید بکنی این است که یکباره و برای همیشه خودت را فراسوی مشکلاتت بالا بکشانی...
        

          این کتاب روی مولفه های ذهنی مختلفی برای دولتمند شدن مانور داده بود از جمله تمرکز، ایمان، ضمیر ناخوداگاه، قدرت حل مسئله و .. که من به شخصه خیلی از نحوه ی انتقال مفهوم تمرکز به مخاطب خوشم اومد.
همچنین در نیمه ی دوم کتاب به کرات در مورد اینکه نباید بذاریم پول ارباب ما بشه یا اینکه باید اینو درک کنیم که خوشبختی درونی نسبت به ثروت اولی تره توضیحات ارزشمندی داده.
پایان قشنگی هم داشت طوری که بی اختیار کتابو میبندین و با لبخند به جلو خیره میشین و کل کتابو یه بار دیگه توو ذهنتون مرور میکنین :)
        

          هر چه ذهنت نیرومندتر باشد، مشکلاتت ناچیز خواهدنمود. این منشا آرامش درون است، این یکی از بزرگترین کلیدهای کامیابی است. 
        

          آموزنده با ترجمه روان 
        

          کتابی معمولی است و البته به خاطر اینکه در  قالب ملاقات جوانی جویای ثروت و پیرمرد ثروتمند بیان میشه جذابش کرده. خوندن این کتاب برای کسانی که در ابتدای مسیر رشد و موفقیت هستند خالی از لطف نخواهد بود 
        

          عالیییی
        

          اگه از بین هزاران صفحات کتاب‌هایی که میخونیم حداقل چند جملش رومون اثر بذاره و باعث رشدمون بشه اون مطالعه ارزشمند بوده
و این کتاب جز همون کتاب ها بوده برای من
وقتی این کتاب رو خوندم حدودا ۱۳ ساله بودم
ولی بعضی جملاتش درمورد بیزنس یا کلا توسعه فردی  تاثیر  عمیقی روی من داشت که اثرش رو الان در ۲۰ سالگی میتونم ببینم
شاید هم چون اولین کتاب درحوزه انگیزشی و رشد فردی بوده که خوندم تاثیر عمیقی داشت روی من 
اما بهرحال ارزش یکبار مطالعه رو داره
        

          داستانی تقریبا کوتاه اما جذاب و پر از نکاتی که در بحث های مالی کمکتان میکند در قالب یک حکایت جالب.
        

          حکایت دولت و فرزانگی
نویسنده: مارک فیشر
مترجم: گیتی
برای رشد و بلوغ فکری مفید لازم.... کاش زودتر باهاش آشنا میشدم تا خیلی از باور هایی غلط رو باخودم اینمه سال حمل نمیکردم و سبک تر میومدم. 
        

          قشنگه و دلشنین و صد البته آموزنده اما بهتره که این کتاب رو تو برهه ی نوجوانی خواند.  به نظرم هر کتابی عین قرص تایم خاصی داره اما در کل واقعا اثر ژرف و اثرگذاریه با حجم کم اش
        

          خیلی دوس دارم مطالب کتابو باور کنم و حتی قبول کنم و تو زندگی به کار ببرم ولی نمیشه 
چرا؟
چون دارم اوضاع داغون اقتصاد و فقر رو تو ایران میبینم 
اینکه افکارمون باعث ثروتمند شدن یا فقرمون میشه با اوضاع این روزای ایران اصلا نمیخونه ، اصلا تو کتم نمیره .
این کتاب روانشناسی زردِ محضه
        

          بارها و بارها اسم این کتاب رو شنیده بودم و هربار بی‌توجه از کنارش رد می‌شدم. اما الان دقیقا تو زمانی که نیاز به خوندنش داشتم، خیلی عجیب و ناگهانی انگار خودش رو بهم رسوند. و ای کاش زودتر می‌خوندمش. تمام جملات این کتاب رو باید چندین بار خوند و علامت زد. حتی برای یکبار هم شده حتما مطالعه‌ش کنین
        

          اگه یه کتاب بتونه فقط با چند صفحه، یه دریچه توی ذهن آدم باز کنه... برای من، اون کتاب «حکایت دولت و فرزانگی» بود.
نمی‌دونم چرا، ولی وقتی ۱۲ سالم بود و این کتابو خوندم، حس کردم یکی داره باهام حرف می‌زنه.
نه از بالا، نه با کلمات سخت و قلمبه 
یه جور صمیمی، عمیق، آروم. انگار می‌گفت:
 "اگه هنوز بهش نرسیدی، نه اینکه نتونی... فقط راهشو پیدا نکردی."
داستانش ساده‌ست، اما ساده بودنش یه جور حکمت پنهان داره.
این کتابو نباید فقط خوند، باید باهاش فکر کرد.
باید گذاشت توی دل آدم بمونه، مثل یه بذر کوچیک که بعدها شاید بشه یه جنگل.