بریدۀ کتاب

مهدیار

1402/06/21

بریدۀ کتاب

صفحۀ 85

پس راز نیکبختی این است؛ که هر روز چنان زندگی کنی که گویی آخرین روز زندگی توست... و با انجام کاری که می‌خواهی، آن روز را به کامل‌ترین نحو زندگی کنی‌. اگر چند ساعت بیشتر فرصت نداشتی چه می‌کردی؟ چون واقعاً تعداد این ساعات اندک است. گویی همواره زمانی که به راستی فرصتی اندک مانده است این را در می‌یابیم. اما آن وقت خیلی دیر است. "پس باید جرأتش را داشته باشی که بی‌درنگ عمل کنی" با این اندیشه زندگی کن: بدون جرات به انجام رساندن آنچه می‌خواهم نمی‌میرم. نمی‌خواهم با این اندیشه مخوف بمیرم که جامعه فریبم داد. با این اندیشه که جامعه از من سوء استفاده کرد و رویاهایم را به باد فنا داد. "نباید با این احساس مهیب بمیری که ترس‌هایت عظیم تر از رویاهات بود" و هیچگاه درنیافتی که به راستی از چه لذت می‌بری...

پس راز نیکبختی این است؛ که هر روز چنان زندگی کنی که گویی آخرین روز زندگی توست... و با انجام کاری که می‌خواهی، آن روز را به کامل‌ترین نحو زندگی کنی‌. اگر چند ساعت بیشتر فرصت نداشتی چه می‌کردی؟ چون واقعاً تعداد این ساعات اندک است. گویی همواره زمانی که به راستی فرصتی اندک مانده است این را در می‌یابیم. اما آن وقت خیلی دیر است. "پس باید جرأتش را داشته باشی که بی‌درنگ عمل کنی" با این اندیشه زندگی کن: بدون جرات به انجام رساندن آنچه می‌خواهم نمی‌میرم. نمی‌خواهم با این اندیشه مخوف بمیرم که جامعه فریبم داد. با این اندیشه که جامعه از من سوء استفاده کرد و رویاهایم را به باد فنا داد. "نباید با این احساس مهیب بمیری که ترس‌هایت عظیم تر از رویاهات بود" و هیچگاه درنیافتی که به راستی از چه لذت می‌بری...

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.