کتابی کوتاه با داستان شیرین و قشنگ . 
ارزش یک بار خوندن رو حتما داره . 
        

          داستان خیلی ساده و خیلی مینیمالی بود. اما در از معنای زندگی...
        

          من این کتاب رو پیشنهاد نمیکنم و دوسش نداشتم. برای بچه ها که اصلا مناسب نیست چون خشونت داشت.
        

          قطعا ارزش خوانش دارد.
        

          ارزش یکبار خوندن رو داره. برای آشنا شدن با فضای فکری نویسنده و ارزش های رایج آن زمان.
        

          لاقل برای مخاطبان امروز، کتاب عمیقا کلیشه ای و ثقیل بود و چپینگی از سرورویش می ریزد! حتی برای کسی که دلبستگی به چپ داشته باشد هم امروز فقط ماهی سیاه کوچولو می تواند برای پرورش افرادی منعزل از سنت امیدوار کننده باشد. جز پایان کتاب، حقیقتا نمادهای کتاب خیلی سطحی بودند و جذابیتی نداشتند. 
اگه کتاب برای کودکان نوشته شده باشد که سخت شکست خورده است؛ خشونت از سرورویش می ریزد و امروز که مد، ضدیت با خشونت است. شاید همان "مانیفست جریان چپ" بودن بیشتر برازنده اش باشد.
        

          ولی خب من اگه روزی صاحب اولاد شم نه واسه‌‌ش می‌خونم و نه می‌خرم. کتاب کودک نیست این که!
        

          🔻موجود در فیدیبو پلاس 
کتاب واقعا جذاب و کوتاهیه توی بیست دقیقه میشه خوند 
داستانی امید و انگیزه بخش داره 
از جلدش فک میکنید بچگونس ولی اصلا نیست 
ماهی کوچولو گفت : من میخوام بدونم آخر این رودخونه ب کجا میرسه و چه چیزایی وجود داره
ماهی ها گفتند : تو دیوانه شده ای ، دنیا همین رودخانه است ، مگر جای دیگری هم وجود دارد؟
        

          در  نگاه اولیه یک داستان خیلی ساده است و کودکانه است اما این کتاب می‌خواهد به ما بگوید که ما باید بجبش داشته باشیم و در یک تفکر و یک جا نمونیم و تفکر و ذهن ما باید آزاد باشد 
        

          متاسف شدم که چرا زودتر نخوندمش واقعا زیباست 
شرح حال خیلی از ماها که بدجور تو گیر و دار زندگی موندیم و جرات تغییر و حرکت نداریم
        

          دبیرستانی که بودم معلم تفکر خلاقمون این داستان رو برامون خوند و یه کلاس کامل رو به تحلیل این داستان گذروندیم. یادمه اون‌موقع عاشق این ماهی سیاه کوچولو، ذهن پرسشگر، شجاعت و پشتکارش شدم. این کتاب جزو کتاب‌های تاثیرگذار زندگیمه و دوسش دارم. 
        

          این کتاب زیبا و جالب را در نوجوانی خواندم و لذت بردم و بر روان صمد بهرنگی درود فرستادم. ضرب المثلی در زبان فارسی داریم با این مضمون: 

«خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو!...»

که من ابدا آن را قبول ندارم. برعکس من این نمونه را می پذیرم که:

«خواهی نشوی همرنگ، رسوای جماعت شو!...»

گاهی اوقات اگر به تصمیم درست و سخن منطقی و راهمان ایمان و اعتقاد کامل داریم؛ باید سخن افرادی را که ما را دلسرد می کنند و از راه باز می دارند، نشنیده بگیریم و برای رسیدن به هدف درست، تمام تلاشمان را به کار بگیریم.
ماهی سیاه کوچولو؛ همان کسی است که به گفته های دلسرد کنندۀ دیگران گوش نمی دهد و تلاش می کند تا به هدفش دست یابد و در این راه البته با مشکلات و دردسرهای زیادی روبرو می شود.
ناگفته پیداست، اگر کسی بخواهد قدم در راهی که بدان ایمان دارد بگذارد، باید منتظر بسیاری از دردسرها باشد و به قول معروف؛ «هر که طاووس خواهد، جور هندوستان را باید بکشد!»
این ماجرا در هر جامعه و هر روزگاری صادق است. ماهی سیاه کوچولو نماد روشنفکران و روشنگرانی است که راه را در تاریکی دیده و شناخته اند و برای دیگران هم راه را می نمایانند و بیش از آنکه به خود بیندیشند، در فکر دیگرانند.
        

          این کتاب رو برای بچه‌هاتون نخونین
باتشکر
        

          محشر فقط همینو میشه گفت
        

          قشنگ بود. یه داستان تمثیلی برای مبارزه با ظلم و نجات همنوعان و کشف دنیای بزرگ.
با اینکه نگاه صمد، مادی بوده، و توی مبارزه اعتقادی به دنیای بعد از مرگ نداشته، این داستانش خوب بود.

«ماهی سیاه کوچولو» را از طاقچه دریافت کنید
https://taaghche.com/audiobook/81997
        

          گشتن داخل دریا همراه ماهی سیاه کوچولو با هیچ چیز قابل تعویض نیست.هیچ چیز...
        

          زیبا و مختصر و مفید
این کتاب و قلعه حیوانات ژانرهایی دارند مشابه 
        

          یکی از زیباترین داستانهای کوتاهی بود که خوندم. ارزش یکبار خوندن رو داره. 
        

          با سلام
این کتاب رو مطالعه کردم مهم‌ترین نکته‌ای که می‌تونم بهش اشاره کنم اینه که این داستان داره تقلا می‌کنه که به ما یادآور بشه زمان خیلی کوتاه هست و اگر از این زمان کوتاه نکنیم و از حاشیه امن خودمون بیرون نیاییم و نریم سراغ آرزوهامون قطعاً بازنده ماجرا خواهیم بود 
ماهی کوچولو عامل موفقیتش این بود که جرات کرد و حرکت کرد . و این پیام داستانه که حرکت کنید
من وقتی این کتاب رو خوندم ناخودآگاه به یاد فیلم فارست گامپ افتادم که در اون فیلم، شخصیت فارست با یک کلید واژه خیلی خوب آشناست و  با همون کلید واژه می‌تونه بره و به آرزوهای خودش دست پیدا کنه و اون کلید واژه دویدن هست. 

بهرحال پیام این قصه مشخصه. مثل فیلم در جستجوی نمو