معرفی کتاب خاستگاه اثر دن براون مترجم حسین شهرابی

خاستگاه

خاستگاه

دن براون و 1 نفر دیگر
3.8
29 نفر |
11 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

49

خواهم خواند

29

شابک
9786001823077
تعداد صفحات
768
تاریخ انتشار
1399/6/11

توضیحات

        بیلبائو، اسپانیا... رابرت لنگدان، استادِ نمادشناسیِ دانشگاهِ هاروارد، به موزه ی گوگنهایم می رود تا در برنامه ای مهم شرکت کند: اعلامِ کشفی که «علم را زیر و زبر خواهد کرد». میزبانِ برنامه ادموند کِرش است، آینده شناسِ میلیاردری که اختراعاتش و پیش بینی های دقیقش او را به شخصیتی مشهور در سرتاسرِ جهان مبدل کرده است. کرش که سال ها پیش از اولین دانشجویانِ لنگدان در هاروارده بود قرار است پیشرفتِ بزرگی را در دنیای علم و دنیای فلسفه رقم بزند... پیشرفتی که جوابِ دو پرسشِ بنیادیِ بشر را درباره ی دلیلِ وجودی اش خواهد داد.وقتی برنامه شروع می شود، لنگدان و چندصد مهمانِ برنامه محصورِ اجرای زیبا و خلاقانه ی کرش می شوند؛ اما از همان ابتدا پیداست که ماجرا به حتم جنجالی تر از آن خواهد شد که تصور می کردند. برنامه ای که با دقتی بی اندازه چیده شده بود و پیش می رفت، ناگهان به آشوب مبدل می شود. چیزی نمانده که کشفِ ارزشمندِ کرش از دست برود. جانِ لنگدان به خطر می افتد و مجبور می شود از بیلبائو فرار کند. اما باید خود را به آب و آتش بزند تا هم از ماهیتِ کشفِ کرش مطلع شود و هم کشفِ او را علنی کند.لنگدان به دهلیزهای تاریکِ تاریخ و ادیانِ بنیادگرا پا می گذارد و مجبور است از دستِ دشمنانی بگریزد که انگار در همه جای اسپانیا حضور دارند و خاستگاهِ قدرت شان کاخِ سلطنتیِ اسپانیاست... دشمنانی که دست به هر کاری می زنند تا او و ادموند کرش را ساکت کنند. لنگدان باید راهش را از میانِ دنیای نمادهای هنرِ مدرن بگشاید و از کشفِ حیرت انگیزِ کرش پرده بردارد: از کجا آمده ایم؟ به کجا می رویم؟
      

لیست‌های مرتبط به خاستگاه

یادداشت‌ها

آزفنداک

آزفنداک

4 روز پیش

📌 عنوان ک
          📌 عنوان کتاب : خاستگاه
📌نویسنده : دن براون 
📌ترجمه: حسین شهرابی 

🌱« اگر یک کامپیوتر بتواند آینده‌ی بشر را پیش‌بینی کند و پاسخی علمی به منشأ زندگی بدهد، آیا هنوز نیازی به ایمان، فلسفه و معنویت خواهیم داشت؟ »


در این کتاب، لانگدن به دعوت ادموند کرش، آینده‌پژوه میلیاردر و خلاق، به موزه‌ای در بیلبائوی اسپانیا می‌ره. کرش قراره دو پرسش بنیادین بشر رو پاسخ بده:
1. از کجا آمده‌ایم؟
2. به کجا می‌رویم؟
اما پیش از اینکه کرش کشفش رو علنی کنه، در برابر چشمان حضار ترور می‌شه. حالا لانگدن به همراه مدیر موزه، آمبرا ویدال، وارد سفری پرخطر می‌شن تا پیام کرش رو منتشر کنن. در این مسیر، آن‌ها با الگوریتم‌های پیشرفته، رمزنگاری‌ها، هوش مصنوعی قدرتمندی به نام «وینستون» و گروه‌های افراطی مذهبی روبه‌رو می‌شن. 


🟢 نقاط قوت :

- داستان حول محور دو پرسش اساسی ذهن انسان از کجا آمده‌ام و به کجا می‌روم پرداخته شده. 
- دوباره شاهد یک اثر جذاب و آمیخته از علم ، مذهب ، فناوری ، تاریخ و هنر از دن براون بودم با این تفاوت که اینبار تمرکز روی نمادشناسی و تاریخ نیست و موضوع اصلی آینده پژوهی است . این چنین اطلاعات تاریخی ، هنری و فناورانه در یک کتاب واقعاً عجیب و شگفت آوره. و البته از استاد دانشگاهی مثل دن براون که خودش تاریخ هنر خونده بعید نیست .
- در این کتاب باز هم ادغام علم و مذهب را داریم . چیزی که امضای کار دن براون هست.
- کتاب در سال ۲۰۱۷ منتشر شده ، زمانی که هوش مصنوعی اینقدر معروف نشده بود اما این نویسنده ، در کتاب داره با استفاده از تکنیک همیشگی خط زمان تاریخی ، هوش مصنوعی و فناوری را هم معرفی می‌کنه.
- پایان کتاب عجیبه! فوق العاده عجیب. من خودم monte را از قبل‌تر از آن تشخیص داده بودم به نسبت ویژگی هایی که دیدم و هویتش را تشکیل می‌داد ولی همه چیز فراتر از توقعم رقم خورد.
- در سیر داستان سعی میشه که برای هر شخصیتی یک سرنوشت مشخص رقم بخوره. پس اگر دنبال کتابی با پایان باز هستین ، انتخاب خوبی نخواهد بود.
- استفاده از مکان و لوکیشن های واقعی برای فضاسازی هرچه بهتر

🔴 نقاط منفی :

- استفاده زیاد از عبارات علمی-فناورانه. برای کسی که پیش زمینه ای از فیزیک و شیمی نداشته باشه ارتباط برقرار کردن با قسمت آخر کتاب و مفاهیم سخته.
- به نسبت اثر فاخر دن براون راز داوینچی ، معماها خیلی کمتر هستند و اثر ضعیف تری به حساب می‌آید.
- شخصیت پردازی ها عمیق نیست. منی که راز داوینچی را خواندم با رفرنس به شخصیت لنگدان در آن کتاب ، انتظارات مختلف از او داشتم .
- برای کسی که اولین بار هست اسامی مکان ها را می‌شنوه توصیفات خوبی ارائه شده که خب چون تعدد لوکیشن ها زیاد هست گاهی مخاطب دیگر رغبت نمیکنه همه را مطالعه کند. افزودن تصویر می‌تواند به تجسم کمک کند.

✨#مقداریـحرف :
❌ حاوی مقداری اسپویل است!!!!
 بحث اخلاق در هوش مصنوعی ، موضوعی که در جوامع امروزی واقعاً مهم است و شاید باید اینطور با آن برخورد کنیم که جز تفاوت های اندک انسان و هوش مصنوعی به حساب میاد!
و از آن گذشته ، اگر به نقشه زمانی ادموند فکر کنیم آیا تلفیق و ادغام  انسان و فناوری قراره وینستون های جدید بسازه؟ اون موقع دیگه احساسات را باید کنار گذاشت و شاهد فضای خشک مکانیکی و منطق شد؟ طول حکومت این موجودات چقدره؟ ادموند چرا از بعد اون چیزی نگفت؟ قلم دن براون داستان را به حالتی تموم میکنه که ذهن افراد مختلف برآورد های متفاوت از آن داشته باشند و این از توانمندی او سرچشمه میگیره. 
به راستی که قوانین فیزیک از کجا میان ؟ با کشته شدن ۳ شخصیت بزرگ مذهبی چه اتفاقاتی رقم میخوره در دنیای ساخته شده دن براون ؟

امتیاز من به کتاب : 
۳.۹ از ۵

#دیدگاه
        

0

          دن براون در آثارش دغدغه مذهب را دارد. مذهب و مسائلی که در گذر روزگار با آن مواجه شده است یا قرار است بشود. این کتاب هم مانند باقی مجموعه رابرت  لنگدان است. رابرت لنگدانی که استاد نشانه‌شناسی دانشگاه هاروارد است و خوره رمزگشایی و حل معماهای پیچیده درباره مذهب و تاریخ و هنرش. 
این بار هم رابرت پایش به موزه گوگنهایم شهر بیلبائو باز می‌شود تا در یک مراسم خصوصی از سوی یک دوست صمیمی، شرکت که تا با شلیک یک گلوله همه چیز روی هوا می‌رود!
عارضم به حضورتون به نسبت به جلدهای بعدی که خب این کتاب پایینتره. هم از نظر پرداخت فنی اون حس و حال قوی و اون پرداخت معماها را نداریم هم از نظر محتوایی یک دوگانه کاذب درست کرده است. البته این دوگانگی در فضای شیعی اصلا اهمیت و موضوعیت ندارد. حالا آن دوگانگی چیست؟ مذهب و علم، مذهب و تکامل. انگار که این دو باهم تضاد ذاتی دارند.
دن براون هم در رمان خاستگاه روی همین مسئله دست گذاشته است. البته این چیز جدیدی نیست. نویسندگان و هنرمندان زیادی بوده‌اند که از این موضوع در آثارشان استفاده کرده‌اند و دن براون شق‌القمر نکرده است. بلکه همان حرف‌های کلی و تکراری را زده است که تاکنون از زبان بقیه شنیده‌ایم و تهش هم به جمله «دین من انسانیت است» می‌رسیم.
نویسنده خیلی زور زده که جانبدارانه رفتار نکند و نسبت به مذهب و علم یکجور برخورد کند اما آن انسان‌گرایی محوری انسان غربی زورش به مذهب چربیده و یک جاهایی متلک‌های داستانی خوبی به مذهب انداخته است. آش آنقدر شور شده است که حتی ناشر و مترجم هم در مقدمه کتاب رویکرد ضدمذهب کتاب را تلطیف کنند. 
البته خاستگاه با همه این عیب‌هاش در ارائه اطلاعات ریز و جزئی و دراماتیزه شده موفق عمل کرده است و این دو ستاره‌ای که داده‌ام، بابت همان اطلاعات اسپانیاشناسی فراوان کتاب است. از این جهت خب نمیشود به کیفیت کار نویسنده خرده گرفته است.
پیشنهادی جدی‌ام اینکه همان جلد اول رو بخونید، از همه بهتره.
        

15

          این کتاب در یک جمله می‌خواهد با القای اینکه نظریه تکامل می‌تواند به صورت کامل شکل‌گیری حیات کنونی در زمین را توضیح دهد و‌ آن را نیز مبتنی بر مکانیزم‌های تکاملی غیرهوشمند تصادفی معرفی می‌کند به مخاطب بنمایاند که بر این اساس هیچ نیازی به وجود خالقی هوشمند برای شکل‌گیری این حیات وجود ندارد!
در کنار شخصیت دانشمندی که این القائات را بیان می‌دارد یک کشیش هم هست که جواب‌های قانع‌کننده در بیانات به ظاهر علمی دانشمند ندارد و در نهایت دین باید خود را با یافته‌های علمی هماهنگ کند و یکی از مهمترین یافته‌های علمی قطعی هم این است به حسب ظاهر که نظریه تکامل نشان می‌دهد که حیات روی زمین نیازی به خالق هوشمند ندارد!

اما این کتاب اقرار نمی‌کند که نظریه تکامل در توضیح تکامل ماکرو و ماژور مثل خر در گل مانده و هیچ پاسخ منطقی و علمی برای توضیح چگونگی شکل‌گیری تکامل‌های ماکرو و ماژور ندارد!! و در این مقیاس نظریه تکامل یک قصه تخیلی بدون اعتبار علمی است!!


توضیح اجمالی اینکه
تکامل ماکرو و ماژور به تکامل‌هایی می‌گویند که یک گونه‌ی ساده‌تر به گونه‌ای جدید و متفاوت و پیچیده‌تری تبدیل می‌شه

مثلا در طبیعت مشخص شده که دوزیستان قبل از پستانداران به وجود آمده‌اند.
تکامل می‌گوید پستانداران حاصل تکامل ماکرو و ماژور دوزیستان هستند.

چرا این حرف کاملا از نظر علمی نامعتبر است؟
در ادامه توضیحاتی تقدیم می‌شود:

نظریه تکامل که یکی از اصلی‌ترین پایه‌های کل تمدّن مدرن است یک حرف اصلی دارد.
می‌گوید به وسیله‌ی مکانیزم‌های کاملا خود‌به‌خودی و غیر هوشمند طبیعی، ، شکل‌گیری کل این ساختار پیچیده‌ی حیات کنونی کاملا علمی و دقیق قابل توضیح است و ما هیچ نیازی به خالق هوشمند نداریم، بلکه حیات بعد از شکل‌گیری از ساده‌ترین مدل‌های خودش در سطح زمین در میلیون‌ها سال قبل مبتنی بر این مکانیزم‌های خود‌به‌خودی و تصادفی به مرور باعث تکامل نسخه‌های اولیه و پیدایش انواع پیچیده‌تر حیات شده است.
در بحث تکامل در مقایس میکرو (تکامل‌های جزئی درون‌گونه‌ای) این نظریه شواهد به نسبت معتبری دارد که آن را تأیید می‌کند. یعنی مبتنی بر مکانیزم‌هایی نسبتاً ساده اطلاعات اولیه بهینه‌سازی می‌شود و تکامل جزئی و سازگاری بیشتر در طی زمان به وجود می‌آید که به بقای هر نوع از انواع موجودات در حیات کمک می‌کند.
اما!!!
گیر بزرگ نظریه تکامل که از اساس ادعای اساسی‌اش را مبنی بر عدم نیاز به هرگونه خالق هوشمند برای شکل‌گیری کل ساختار فعلی حیات در سطح زمین به طور کامل به چالش می‌کشد و از حیث اعتبار ساقط می‌کند، عجز ذاتی نظریه تکامل برای توصیف دقیق یا حتی نیمه دقیق تکامل ماکرو یا تکامل کامل بین‌گونه‌ای است.
مکانیزم های تکاملی، در هیچ نرم‌افزار رایانه‌ای برای ایجاد اطلاعات جدید استفاده نشده‌‌اند!
تمام مکانیزم‌های تکاملی که در نرم‌افزارهای کامپیوتری استفاده می‌شوند، فقط بهینه‌کننده‌اند، بدون این که بتوانند اطلاعات با ماهیت کاملاً جدیدی و هماهنگ تولید نمایند.
چرا؟
چون اساساً این مکانیزم‌ها ذاتاً فاقد توان تولید حجم عظیمی از اطلاعات جدیدِ پیچیده و هماهنگ هستند. یعنی حتی با انباشت میلیون‌ها میلیون بار مکانیزم‌های تصادفی تکاملی روی دی‌اِن‌اِی ساده‌ی اولیه‌ی یک باکتری، هیچ‌گاه امکان تولید حجم عظیم اطلاعات جدید و پیچیده و هماهنگی که در ساختار دی‌اِن‌ای یک گونه متفاوت (مثلا موش) وجود ندارد!
اما طرفداران نظریه تکامل، همچنان اصرار دارند که می‌تواند مبتنی بر مبانی این نظریه، تکامل کامل بین گونه‌ای را به شکلی که علم آن را معتبر بداند توضیح دهد.
در حالی که از نظر علمی
اولاً دقیقا بیشترین حفره‌های و فقدان رکوردهای فسیلی برای همین حالات انتقال تکامل بین گونه‌ای است!
در ثانی در هیچ آزمایشی تا کنون تکامل بین‌گونه‌ای رخ نداده (آزمایش‌هایی نظیر آزمایش لنسکی همگی تکامل میکرو و درون‌گونه‌ای هستند)
در ثالث در هیچ شبیه‌سازی رایانه‌ای هم حتی یک مورد تکامل کامل بین گونه‌ای و ماکرو مشاهده نشده است به رغم تلاش بسیار حتی یک مورد نبوده است که با انجام انبوهی از انواع متنوع مکانیزم‌های تکاملی ما به حجم عظیم و انبوهی از اطلاعات کامل جدید و پیچیده و هماهنگ برسیم به همان دلیل اینکه ذاتاً تمام این مکانیزم‌ها بهینه‌سازند (حتی آزمایش‌های شبیه‌سازی نظیر آویدا هم تکامل میکرو است و تغییرات تدریجی و بهینه‌سازی اطلاعات اولیه را در قالب موجودات دیجیتالی ایجاد می‌کند)
بنابر این، از نظر علمی، نظریه تکامل در توضیح و تبیین چیستی و چگونگی تکامل کامل بین‌گونه‌ای،
نه شاهد فسیلی درستی دارد
نه در آزمایش قابلیت اجرا داشته
نه در طبیعت مشاهده شده
و نه حتی در پیچیده‌ترین شبیه‌سازی‌های ابررایانه‌ها توانسته‌‌اند ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین تکامل کامل بین‌گونه‌ای با توضیحی که عرض شد (یعنی ایجاد اطلاعات کاملا جدید و پیچیده و هماهنگ جدید با مکانیزم‌های تکاملی) را ایجاد کند، ولو زمان بسیار زیادی بگذرد و میلیون‌ها میلیون‌ بار هم مکانیزم‌ها را پیاده کند؛ حتی با مکانیزم‌های پیچیده‌تر و انباشت این مکانیزم‌های تصادفی نیز چنین تکاملی مشاهده نشده است.
این نارسائی اساسی و مبنایی نظریه تکامل برای توضیح تکامل کامل بین گونه‌ای است که چندان به آن اقرار نمی‌شود.


در نتیجه چون مخاطب عام گمان می‌کند که مطالب علمی کتاب صحیح است و تکامل ایراد اساسی ندارد فکر می‌کند که روایت کتاب مقدس و قرآن در باب خلقت دفعی آدم و انواع موجودات غیر علمی و نامعتبر است و از اساس کل انگاره اعتماد به صحت قرآن زیر سوال می‌رود!
ضمن اینکه نویسنده‌ی شیاد یا جاهل هم به شکلی تکامل را ارائه کرده که گویی کاملا همه چیز را به شکل علمی می‌تواند تببین کند و توضیح دهد!
حال آنکه چنانچه بیان شد مطلقا چنین نیست!
لذا قطعا این کتاب مزخرفی شبه  علم بیش نیست!

حالا بماند که بین اسقف والدسپینو و پدر خولیان جناب پادشاه فقید روابط همجنسگرایانه آشکاری داشته (اشاره در ص560)

شالوده‌ی کتاب هم این جمله در کتاب است: یه هدف هم برای زندگی‌ام پیدا کردم، اینکه از حقیقت علم برای ریشه‌کن کردن دین استفاده کنم. (ص 77 از کتاب منتشر شده از نشر بهنام) (ص85 با کمکی تفاوت در جمله‌بندی نسبت به نسخه نشر بهنام، نسخه ترجمه نشر نسل نو اندیش هم، همین مفهوم رو آورده)


جمله در کتاب اصلی اینه:
to employ the truth of science to eradicate the myth of religion.”
"به کار گرفتن حقیقت علم برای از میان برداشتن افسانه دین."

منتها مشتی جفنگ غیر علمی رو به اسم علم جا می‌زنه
نظیر کاری که داره در کل قرائت مرسوم از نظریه تکامل ارائه می‌شه
بدون اشاره به عجز ذاتی و زبان لال این نظریه در توضیح تکامل ماکرو و ماژور! و محدودیت‌های ذاتی این مکانیزم‌ها برای تحقق این تکامل‌ها.
        

0

این یادداشت مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

          این کتاب در یک جمله می‌خواهد با القای اینکه نظریه تکامل می‌تواند به صورت کامل شکل‌گیری حیات کنونی در زمین را توضیح دهد و‌ آن را نیز مبتنی بر مکانیزم‌های تکاملی غیرهوشمند تصادفی معرفی می‌کند به مخاطب بنمایاند که بر این اساس هیچ نیازی به وجود خالقی هوشمند برای شکل‌گیری این حیات وجود ندارد!
در کنار شخصیت دانشمندی که این القائات را بیان می‌دارد یک کشیش هم هست که جواب‌های قانع‌کننده در بیانات به ظاهر علمی دانشمند ندارد و در نهایت دین باید خود را با یافته‌های علمی هماهنگ کند و یکی از مهمترین یافته‌های علمی قطعی هم این است به حسب ظاهر که نظریه تکامل نشان می‌دهد که حیات روی زمین نیازی به خالق هوشمند ندارد!

اما این کتاب اقرار نمی‌کند که نظریه تکامل در توضیح تکامل ماکرو و ماژور مثل خر در گل مانده و هیچ پاسخ منطقی و علمی برای توضیح چگونگی شکل‌گیری تکامل‌های ماکرو و ماژور ندارد!! و در این مقیاس نظریه تکامل یک قصه تخیلی بدون اعتبار علمی است!!


توضیح اجمالی اینکه
تکامل ماکرو و ماژور به تکامل‌هایی می‌گویند که یک گونه‌ی ساده‌تر به گونه‌ای جدید و متفاوت و پیچیده‌تری تبدیل می‌شه

مثلا در طبیعت مشخص شده که دوزیستان قبل از پستانداران به وجود آمده‌اند.
تکامل می‌گوید پستانداران حاصل تکامل ماکرو و ماژور دوزیستان هستند.

چرا این حرف کاملا از نظر علمی نامعتبر است؟
در ادامه توضیحاتی تقدیم می‌شود:

نظریه تکامل که یکی از اصلی‌ترین پایه‌های کل تمدّن مدرن است یک حرف اصلی دارد.
می‌گوید به وسیله‌ی مکانیزم‌های کاملا خود‌به‌خودی و غیر هوشمند طبیعی، ، شکل‌گیری کل این ساختار پیچیده‌ی حیات کنونی کاملا علمی و دقیق قابل توضیح است و ما هیچ نیازی به خالق هوشمند نداریم، بلکه حیات بعد از شکل‌گیری از ساده‌ترین مدل‌های خودش در سطح زمین در میلیون‌ها سال قبل مبتنی بر این مکانیزم‌های خود‌به‌خودی و تصادفی به مرور باعث تکامل نسخه‌های اولیه و پیدایش انواع پیچیده‌تر حیات شده است.
در بحث تکامل در مقایس میکرو (تکامل‌های جزئی درون‌گونه‌ای) این نظریه شواهد به نسبت معتبری دارد که آن را تأیید می‌کند. یعنی مبتنی بر مکانیزم‌هایی نسبتاً ساده اطلاعات اولیه بهینه‌سازی می‌شود و تکامل جزئی و سازگاری بیشتر در طی زمان به وجود می‌آید که به بقای هر نوع از انواع موجودات در حیات کمک می‌کند.
اما!!!
گیر بزرگ نظریه تکامل که از اساس ادعای اساسی‌اش را مبنی بر عدم نیاز به هرگونه خالق هوشمند برای شکل‌گیری کل ساختار فعلی حیات در سطح زمین به طور کامل به چالش می‌کشد و از حیث اعتبار ساقط می‌کند، عجز ذاتی نظریه تکامل برای توصیف دقیق یا حتی نیمه دقیق تکامل ماکرو یا تکامل کامل بین‌گونه‌ای است.
مکانیزم های تکاملی، در هیچ نرم‌افزار رایانه‌ای برای ایجاد اطلاعات جدید استفاده نشده‌‌اند!
تمام مکانیزم‌های تکاملی که در نرم‌افزارهای کامپیوتری استفاده می‌شوند، فقط بهینه‌کننده‌اند، بدون این که بتوانند اطلاعات با ماهیت کاملاً جدیدی و هماهنگ تولید نمایند.
چرا؟
چون اساساً این مکانیزم‌ها ذاتاً فاقد توان تولید حجم عظیمی از اطلاعات جدیدِ پیچیده و هماهنگ هستند. یعنی حتی با انباشت میلیون‌ها میلیون بار مکانیزم‌های تصادفی تکاملی روی دی‌اِن‌اِی ساده‌ی اولیه‌ی یک باکتری، هیچ‌گاه امکان تولید حجم عظیم اطلاعات جدید و پیچیده و هماهنگی که در ساختار دی‌اِن‌ای یک گونه متفاوت (مثلا موش) وجود ندارد!
اما طرفداران نظریه تکامل، همچنان اصرار دارند که می‌تواند مبتنی بر مبانی این نظریه، تکامل کامل بین گونه‌ای را به شکلی که علم آن را معتبر بداند توضیح دهد.
در حالی که از نظر علمی
اولاً دقیقا بیشترین حفره‌های و فقدان رکوردهای فسیلی برای همین حالات انتقال تکامل بین گونه‌ای است!
در ثانی در هیچ آزمایشی تا کنون تکامل بین‌گونه‌ای رخ نداده (آزمایش‌هایی نظیر آزمایش لنسکی همگی تکامل میکرو و درون‌گونه‌ای هستند)
در ثالث در هیچ شبیه‌سازی رایانه‌ای هم حتی یک مورد تکامل کامل بین گونه‌ای و ماکرو مشاهده نشده است به رغم تلاش بسیار حتی یک مورد نبوده است که با انجام انبوهی از انواع متنوع مکانیزم‌های تکاملی ما به حجم عظیم و انبوهی از اطلاعات کامل جدید و پیچیده و هماهنگ برسیم به همان دلیل اینکه ذاتاً تمام این مکانیزم‌ها بهینه‌سازند (حتی آزمایش‌های شبیه‌سازی نظیر آویدا هم تکامل میکرو است و تغییرات تدریجی و بهینه‌سازی اطلاعات اولیه را در قالب موجودات دیجیتالی ایجاد می‌کند)
بنابر این، از نظر علمی، نظریه تکامل در توضیح و تبیین چیستی و چگونگی تکامل کامل بین‌گونه‌ای،
نه شاهد فسیلی درستی دارد
نه در آزمایش قابلیت اجرا داشته
نه در طبیعت مشاهده شده
و نه حتی در پیچیده‌ترین شبیه‌سازی‌های ابررایانه‌ها توانسته‌‌اند ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین تکامل کامل بین‌گونه‌ای با توضیحی که عرض شد (یعنی ایجاد اطلاعات کاملا جدید و پیچیده و هماهنگ جدید با مکانیزم‌های تکاملی) را ایجاد کند، ولو زمان بسیار زیادی بگذرد و میلیون‌ها میلیون‌ بار هم مکانیزم‌ها را پیاده کند؛ حتی با مکانیزم‌های پیچیده‌تر و انباشت این مکانیزم‌های تصادفی نیز چنین تکاملی مشاهده نشده است.
این نارسائی اساسی و مبنایی نظریه تکامل برای توضیح تکامل کامل بین گونه‌ای است که چندان به آن اقرار نمی‌شود.


در نتیجه چون مخاطب عام گمان می‌کند که مطالب علمی کتاب صحیح است و تکامل ایراد اساسی ندارد فکر می‌کند که روایت کتاب مقدس و قرآن در باب خلقت دفعی آدم و انواع موجودات غیر علمی و نامعتبر است و از اساس کل انگاره اعتماد به صحت قرآن زیر سوال می‌رود!
ضمن اینکه نویسنده‌ی شیاد یا جاهل هم به شکلی تکامل را ارائه کرده که گویی کاملا همه چیز را به شکل علمی می‌تواند تببین کند و توضیح دهد!
حال آنکه چنانچه بیان شد مطلقا چنین نیست!
لذا قطعا این کتاب مزخرفی شبه  علم بیش نیست!

حالا بماند که بین اسقف والدسپینو و پدر خولیان جناب پادشاه فقید روابط همجنسگرایانه آشکاری داشته (اشاره در ص560)

شالوده‌ی کتاب هم این جمله در کتاب است: یه هدف هم برای زندگی‌ام پیدا کردم، اینکه از حقیقت علم برای ریشه‌کن کردن دین استفاده کنم. (ص 77 از کتاب منتشر شده از نشر بهنام) (ص85 با کمکی تفاوت در جمله‌بندی نسبت به نسخه نشر بهنام، نسخه ترجمه نشر نسل نو اندیش هم، همین مفهوم رو آورده)


جمله در کتاب اصلی اینه:
to employ the truth of science to eradicate the myth of religion.”
"به کار گرفتن حقیقت علم برای از میان برداشتن افسانه دین."

منتها مشتی جفنگ غیر علمی رو به اسم علم جا می‌زنه
نظیر کاری که داره در کل قرائت مرسوم از نظریه تکامل ارائه می‌شه
بدون اشاره به عجز ذاتی و زبان لال این نظریه در توضیح تکامل ماکرو و ماژور! و محدودیت‌های ذاتی این مکانیزم‌ها برای تحقق این تکامل‌ها.
        

0