یادداشت مسعود آذرباد
1401/7/27
دن براون در آثارش دغدغه مذهب را دارد. مذهب و مسائلی که در گذر روزگار با آن مواجه شده است یا قرار است بشود. این کتاب هم مانند باقی مجموعه رابرت لنگدان است. رابرت لنگدانی که استاد نشانهشناسی دانشگاه هاروارد است و خوره رمزگشایی و حل معماهای پیچیده درباره مذهب و تاریخ و هنرش. این بار هم رابرت پایش به موزه گوگنهایم شهر بیلبائو باز میشود تا در یک مراسم خصوصی از سوی یک دوست صمیمی، شرکت که تا با شلیک یک گلوله همه چیز روی هوا میرود! عارضم به حضورتون به نسبت به جلدهای بعدی که خب این کتاب پایینتره. هم از نظر پرداخت فنی اون حس و حال قوی و اون پرداخت معماها را نداریم هم از نظر محتوایی یک دوگانه کاذب درست کرده است. البته این دوگانگی در فضای شیعی اصلا اهمیت و موضوعیت ندارد. حالا آن دوگانگی چیست؟ مذهب و علم، مذهب و تکامل. انگار که این دو باهم تضاد ذاتی دارند. دن براون هم در رمان خاستگاه روی همین مسئله دست گذاشته است. البته این چیز جدیدی نیست. نویسندگان و هنرمندان زیادی بودهاند که از این موضوع در آثارشان استفاده کردهاند و دن براون شقالقمر نکرده است. بلکه همان حرفهای کلی و تکراری را زده است که تاکنون از زبان بقیه شنیدهایم و تهش هم به جمله «دین من انسانیت است» میرسیم. نویسنده خیلی زور زده که جانبدارانه رفتار نکند و نسبت به مذهب و علم یکجور برخورد کند اما آن انسانگرایی محوری انسان غربی زورش به مذهب چربیده و یک جاهایی متلکهای داستانی خوبی به مذهب انداخته است. آش آنقدر شور شده است که حتی ناشر و مترجم هم در مقدمه کتاب رویکرد ضدمذهب کتاب را تلطیف کنند. البته خاستگاه با همه این عیبهاش در ارائه اطلاعات ریز و جزئی و دراماتیزه شده موفق عمل کرده است و این دو ستارهای که دادهام، بابت همان اطلاعات اسپانیاشناسی فراوان کتاب است. از این جهت خب نمیشود به کیفیت کار نویسنده خرده گرفته است. پیشنهادی جدیام اینکه همان جلد اول رو بخونید، از همه بهتره.
(0/1000)
1402/4/13
0