لیست‌های کتاب

قصه‌های همیشگی؛ هشدار برادران گریمقصه‌های همیشگی : بازگشت ساحرهقصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانی

ورود به دنیای فانتزی در نوجوانی، قسمت دوم

6 کتاب

اسم سیندرلا برای شما اشناست ، سفید برفی چه طور؟! داستان زیبای خفته را شنیده‌اید، پری‌ها را دوست دارید؟! هیچ‌وقت دلتان نخواسته وارد دنیای یک‌ کتاب بشوید یا خودتان داستانی را به میل خودتان بنویسید؟! اگر پاسختان به فقط یک‌ سوال هم مثبت باشد، کافی است. که یعنی از خواندن این مجموعه لذت خواهید برد. دنیای جادو همیشه جذاب بوده اما قطعا برای نوجوان ها جذاب‌تر از دیگران است، اگر‌ قرار باشد در ۲۰ یا ۳۰ سالگی شیفته‌ی کتاب های فانتزی و جادویی باشید، باید از همین نوجوانی کار را شروع کنید. کریس کالفر مجموعه‌ی قصه های همیشگی(سرزمین قصه‌ها) را برای نوجوانان در ۶ کتاب در سال ۲۰۱۲ نوشته است، اما تجربه‌ی ما در باشگاه «کتابخوانی گپ» میگوید:« سن یک عدد است» مهم این است که در رگ‌های شما خون و جادو با هم در جریان باشد یا نه، تا از این مجموعه لذت ببرید. الکس و کانر بیلی، دو نوجوان، مثل همه‌ی هم سالانشان هستند، یکی سر به هوا و دیگری سر به زیر، با ذهنی پر از خیال و سوال، همین ذهن کنجکاو این دو را وارد یک بازی خطرناک میکند، سر از ناکجا آباد در می‌آورند و ناگهان باید بزرگ شوند تا زنده بمانند... نگران نباشید قرار نیست وارد یک دنیای ترسناک و مرگ‌آور شوید، دنیای کالفر پر است از هیجان، تجربه‌های جدید، دوستان تازه، خطر، دلهره، دشمنان ترسناک و پایان‌های خوش، البته گاهی نه همیشه... و البته پایان های شگفت انگیز...پایان‌هایی که مثل قلاب ماهیگیری به سمت شما می‌آیند و راه گریزی نیست جز این که قلاب را بگیرید و وارد جلد بعدی شوید‌. کالفر بارها شما را تا لبه‌ی پرتگاه خواهد برد، هل خواهد داد تا به قعر دره بروید، بعد خودش نجاتتان میدهد و شما را بالا میکشد تا برای پرتاب بعدی آماده شوید... من لقب خداوند پایان های شگفت انگیز را به کافر دادم، کسی که برای خواندن جلد بعدی داستان هایش نمیتوانید حتی نفس بکشید. شخصیت های کالفر، خیلی آشنا و در عین حال غریبه هستند، ما سفید برفی را میشناسیم، اما بعد بیدار شدن از طلسم چه بر سرش آمد؟ سیندرلا بعد از ازدواج با پرنس چه کرد؟ وقتی رز از طلسم خواب رها شد، دنیایش چه طور بود؟ شنل قرمزی بعد از نجات مادربزرگ کجا رفت؟ هنوز کاپیتان هوک با پیتر و بچه‌ها در جنگ‌ است؟ رابین هود و گروه مردان شاد چه طور؟ کالفر امده تا پاسخ سوالات شما را بدهد، آماده اید، تا از نوجوانی وارد دنیای فانتزی شوید... بفرمایید این شما و این قصه‌های همیشگی

3

جی. آر.آر تالکین خالق ارباب حلقه هاارباب حلقه ها ۲؛ دو برجارباب حلقه ها؛ بازگشت شاه

لیست کتاب های فانتزی

32 کتاب

ژانر فانتزی یکی از محبوب‌ترین و پرطرفدارترین شاخه‌های ادبیات، سینما و بازی‌های رایانه‌ای است که با خلق دنیاهایی فراتر از واقعیت، مخاطب را به سفری جادویی و خیال‌انگیز می‌برد. در این ژانر، قوانین طبیعی جهان ما اغلب کنار گذاشته می‌شوند تا جای خود را به جادو، موجودات افسانه‌ای، قهرمانان خارق‌العاده و نبردهای حماسی بدهند. 🌍 ویژگی‌های اصلی ژانر فانتزی دنیاسازی (Worldbuilding): خلق جهان‌هایی خیالی با جغرافیا، تاریخ، فرهنگ و قوانین خاص خود. عناصر جادویی: حضور جادوگران، طلسم‌ها، اشیای جادویی و نیروهای ماورایی. موجودات افسانه‌ای: اژدها، الف‌ها، دورف‌ها، شیاطین، فرشتگان و دیگر موجودات خیالی. قهرمان‌محوری: شخصیت‌هایی با سرنوشت ویژه که اغلب درگیر نبردی میان خیر و شر هستند. روایت حماسی: داستان‌هایی با مقیاس بزرگ، مأموریت‌های خطرناک و تحول شخصیت‌ها. 📚 زیرژانرهای فانتزی زیرژانرتوضیحفانتزی حماسی (Epic Fantasy)داستان‌هایی با دنیای وسیع و نبردهای بزرگ؛ مانند «ارباب حلقه‌ها»فانتزی تاریک (Dark Fantasy)ترکیب فانتزی با عناصر ترسناک و دلهره‌آور؛ مانند «بازی تاج و تخت»فانتزی شهری (Urban Fantasy)جادو در بستر شهرهای مدرن؛ مانند «هری پاتر»فانتزی تاریخیترکیب تاریخ واقعی با عناصر جادویی؛ مانند «نام باد»فانتزی طنزروایت‌های فانتزی با رویکرد طنزآمیز؛ مانند آثار «تری پرچت» 🎥 فانتزی در رسانه‌های دیگر ژانر فانتزی نه‌تنها در ادبیات، بلکه در سینما، تلویزیون، بازی‌های رایانه‌ای و حتی موسیقی نیز حضور پررنگی دارد. فیلم‌هایی مانند هری پاتر، ارباب حلقه‌ها و نارنیا، و بازی‌هایی مانند The Witcher و Skyrim نمونه‌هایی برجسته از این ژانر هستند.

2

داستان دو شهرآبشار یختصویر دوریان گری

خدانگهدار، هزار و چهارصد و سه!

66 کتاب

خب... وقتشه ببینم چقدر خوندم امسال... پیتر پن و داستان دو شهر رو از انتشارات دیگری خوندم... (پیترپن قدیانی و داستان دو شهر‌ افق) و خب بهترین‌ها هم که ...🥲 نامِ باد و کوئوت عزیز😁، شاه‌دزد، سیپیو و رفقاش که دلم براشون تنگ می‌شه:)💔 آبشار یخ و سولویگ و همراهانش که تا ابد دوستشون خواهم داشت🥲، بازی تاج و تخت و دسیسه‌چینی‌ها، و استارک‌های دوست داشتنی، راب، جان ‌که در حقش ظلم شد، آریا و ادارد...😭💔 حتی دنریس... که البته باید بگم سریالش رو هم دیدم و تنها سریالی بود که کامل شد... و علیرغم اینکه خیلی‌ها با کتابش حال نکردن، جز بهترین‌ها بود برای من!🥲 ربکا و مندرلی که بخشی از قلبم میون اتاق‌های بسیار اون عمارت بزرگ مونده... سایه‌ی باد و گورستان کتاب های فراموش شده و خولین کاراکسی که سرگذشتش هنوز باعث می‌شه قلبم بگیره:) دنیل، بئاتریس، کتابفروشی سمپره و خیابان‌های بارسلون... نارنیا و دنیای جادویی‌ش و کمد ... و چهار خواهر و برادر و کایرپاراول! ... مهمان دراکولا و فضای گوتیک و زیبایی که داشت... بارتیمیوس؛ و شهر لندن و کیتی و ناتانیل که دلم همیشه براشون تنگ می‌شه و حس می‌کنم دوباره پیششون برمی‌گردم و داستان عجیبشون رو باز هم می‌خونم... قصه‌های همیشگی، دوقلوهای بیلی و قصه‌های پریانی که همیشه دوستشون خواهم داشت... و این دومین باری بود که می‌خوندمش و قطعا باز هم می‌خونمش... کانر و گلدی‌لاکس عزیزم🥲🥲 آخرین روز خانم بیکسبی و اون همه هیجان و استرس... و هابیت خوانی‌ش برای شاگردهاش... زیبا صدایم کن و زیبایی که دلش می‌خواست با پدرش خوشحال زندگی کنن... داستان دو شهر؛ و شخصیت‌های خاکستری‌ش... انتقام، سیدنی کارتن... نیکلاس نیکلبی و اون همه بدبختی‌ای که تحمل کرده و دلم براش کباب شد..🥲 و عقل و احساس، و جین آستینی که در پردازش شخصیت‌هاش کم نمی‌ذاره، الینور و ماریانی که هنوز پایان داستانشون برام عجیبه... مانولیتوی عزیزم و مامان عجیب غریب و دست به کتکش...😂 بچه‌های خانم پرگرین؛ و ماجراجویی‌هاشون، جیک، اما، میلارد، اینوک، و ... سیلماریلیون، و سرزمین میانه‌ای که تاریخچه‌ای شگفت‌آور داشت... ارباب‌حلقه‌ها، یاران حلقه و نوروز ۱۴۰۳ و زمستونش که باهاشون سفر کردم... سم و آراگورن عزیز... پیتر پن و رویاهای کودکی‌ ای که فراموش شدن... دوریان گری، مردی که زیبا بود؛ ولی نه از درون... و همه و همه‌ی این‌ها، سال ۱۴۰۳ من رو تشکیل دادن. از همه‌ی این شخصیت‌ها ممنونم که باعث شدن توی روزهای مزخرف هزار و چهارصد و سه دووم بیارم!... و آره خلاصه؛ کتاب‌های امسال عجیب و خاص بودن. و دلم برای این کتاب‌ها تنگ خواهد شد. و انشاءالله که سال ۱۴۰۴ به شدت بهتر خواهم خوند...🙂 راستی گفتم حدود پنجاه تا کتاب هم خریدم ؟😁😁

27

قصه‌های همیشگی؛ آخرین نبردقصه‌های همیشگی؛ سفر به سرزمین سرگردانیقصه‌های همیشگی؛ اکسیر جادویی

کتاب اول، ورود به سرزمین قصه ها

6 کتاب

همه کتابخونا با خوندن یک کتاب وارد یک سرزمین خاص و منحصر به فرد شدن که باعث شد چشماشون برق بزنه و بخوان یک بار دیگه تجربه اش کنن و همین باعث خوندن کتابای دیگه شد. همون کتاب باعث شد ما کتابخون بشیم. اون کتاب همیشه برامون خاص و مقدس باقی میمونه. برای من اون کتاب خاص طلسم آرزو بود. بزارید براتون یک قصه تعریف کنم: یک روزی بود و روزگاری بود. یک دختربچه ای بود که درسش خوب بود ولی کتاب نمیخوند. اون همیشه به همه سوالا جواب می داد و معلم شون خیلی دوستش داشت و این باعث حسادت بقیه شد. بعضی بچه ها تو روش میگفتن تو مغروری. اون تنها بود. درست همون وقتی که میخواست تو خودش گم بشه یک کتاب مثل یک نور تو تاریکی نجاتش داد. اون سفر کرد و با شخصیتای اون کتاب زندگی کرد. از ته دل عاشق کتاب خوندن و اون حس خوبش شد. بعدش شخصیتای کتاب دوستش شدن و اون با اینکه هنوزم بهش میگفتن مغرور و خودشیرین ولی حالا خودشو بیشتر دوست داشت و حس می کرد عوض شده. و بعدش شد یک کرم کتاب:) این داستان من بود. من با خوندن طلسم آرزو، الکس رو شناختم که یک نسخه ی موطلایی از من بود. چنان به وجد اومدم و چنان با شوخی های کانر خندیدم که حد نداره. الکس و کانر منو با خودشون بردن به اون سرزمینی که تو رویاهای اونا بود و بعد شد رویای من. بهتون پیشنهاد می کنم حتما این مجموعه کتاب رو بخونید. راستی... کتاب اول شما چی بود؟

7