لیست‌های کتاب

خاطرات جنگ خوکدوئلغنچه ها را بچین بچه ها را به گلوله ببند

کتاب‌های که یواشکی سر کار خواهم خواند🥸

13 کتاب

به نسبت شغلم واقعا ادم سرشلوغی هستم و خب تصمیم گرفتم توی وقت‌های که به زحمت توی مدرسه گیرم میاد برای تمدد اعصاب کتاب بخونم. نشری که انتخاب کردم نشر خوب بود. به چند دلیل: اول_ من تعداد زیادی کتاب میخواستم که بتونم یکجا بخرم و خیلی بهم فشار مالی نیاد، یه گشت ریزی که انجام دادم دیدم نشر خوب این دوتا ویژگی رو باهم داره. دوم_ واجب بود کتابها جیبی باشن حتما، که توی جیب مانتوی کاریم جا بشن 🤌✨ سوم_نمیخواستم کتاب شناخته شده که دست همه هست بخونم، چیزای جدیدی میخواستم که قفل یه سری مراحل ذهنی برام باز بشه. چهارم_ اولین کتابی که از این نشر خوندم دیار اجدادی بود، ترجمه و محتوای کتاب قانعم کرد که می‌تونم تجربه مثبت و خوبی با این نشر داشته باشم. پنجم_ من ادمی نیستم که مستقیم یقه دانش آموزام رو بگیرم و بگم کتاب بخوووون( واقعا وقت نمی‌کنم) پس به جای بالا منبر رفتن، می‌تونم کتاب به دست برم سرکار تا ببینن و کنجکاو بشن( البته نباید ازم بپرسن چون من مثل آب خوردن اسپویل میکنم🥸✨) پ‌ن: خوندن کتاب کوتاه یکی از طاقت فرسا ترین کارهای زندگیمه، پس میخوام برام آسون‌تر بشه.

168

خنده سرخسفر به انتهای شبدر جبهه  غرب خبری نیست

ادبیات ضدجنگ

75 کتاب

قرار است وجود خود را بفروشم. قرار است نیست شوم، غرق در شومی و پلیدیِ جنگ. می‌خواهم خود را فدا کنم. از وجودم چیزی نخواهد ماند. نمی‌دانم این کار را چرا انجام می‌دهم، می‌دانم وجودم زخم خواهد دید. شاید زخمش هیچگاه التیام نیابد. اما انجامش می‌دهم. چرا؟ ضروری است؟ برای روحم تحمل این زجرِ مطالعه‌ٔ ادبیات ضدجنگ ضروری شده است. چرا؟ معمولا شرح علتِ امورِ ضروری کارِ سختی است. علتی ندارم برایش. توجه‌ام به آن جلب شده است، قوای ذهن‌ام را اشغال کرده است و وجودم معطوف به آن شده است. پس انجامش می‌دهم و زجر می‌کشم. اینجا لیستِ آثار ادبیات ضدجنگی که پیدا کرده ام را قرار می‌دهم (مشخصا ترجمه‌ها و آثار فارسی را. چون هدفم فهم جامعهٔ ایران است). حتما برای هرکدام از این کتاب‌ها که بخوانم، مرور خواهم نوشت و سعی خواهم کرد تکه تکه تصویرِ کلیِ ادبیات ضدجنگی را که می‌خواهم معطوف به فهمِ جامعهٔ ایران باشد را تکمیل کنم. اصلا ادعا چیه؟ باور دارم که ادبیات تصویری از جامعه را نشان می‌دهد، این بدان معنا نیست که تصویرِ تمام جامعه در ادبیات منعکس می‌شود (هیچ اثر و روایتی نمی‌تواند همه‌چی را به تمامه در خود بازنمایی کند) و این گزاره بدان معنا نیز نیست که ادبیات چیزی جز بازنمایی جامعه نیست، یعنی کارکردهای دیگری نیز برای متنِ ادبی قابل تصور است. در کنار این، باور ندارم که برای فهمِ جامعه نوعی متن‌بسندگیِ ادبیات‌پایه مکفی و از قضی حتی ممکن است؛ یعنی ادبیات مفری برای فکر در باب جامعه است و فهمِ جامعه طبیعتا و قطعا منحصر در متنِ ادبی نیست. پس، متنِ ادبی به فراتر از خود (تاریخ و جامعه) ارجاع دارد و از این حیث منطقی است که برای فهمِ جامعه بتوانیم ادبیات را فراخوانی کنیم. در این لیست، که تا اینجا بدونِ جست‌وجوی روشمند و صرفا با پرسان پرسان گشتن، سرچرخاندن و بُر خوردن میانِ کتاب‌ها تشکیل شده است، سعی کردم به جوانب مختلفِ چیزی که بهش "ادبیات ضدجنگ" می‌گیم توجه داشته باشم. در نهایت هیچ ادعایی ندارم و با تمام وجود گشوده هستم به هر اتفاقی که در این مسیر بیافتد. هیچ چیز را مفروض نخواهم گرفت جز اینکه "جنگ سراسر پلیدی است و چیزی در جنگ پرتویی از روشنایی ندارد." این لیست را بسیار ادیت/ویرایش خواهم کرد. حتما اگه نکته‌ای هست، اثری را جا انداخته ام، اثری را به اشتباه در لیست قرار داده و خلاصه هرچه بود خیلی خوشحالم می‌کنید بهم اطلاع بدید. اگر در این مسیر به هر کدام از کتاب‌ها رسیدم که دوست داشتید همخوانی کنیم، البته باید جدی و ضربتی باشید، بهم خبر بدید. شاید بتونیم هماهنگ کنیم و هم‌فهمی کنیم با کتاب‌ها. جا دارد از همهٔ کسانی که در مورد این دغدغه باهاشون حرف زدم و توی پیدا کردن آثار بهم کمک کردن تشکر کنم. مشخصا از علی آقای عقیلی‌نسب عزیز که واقعا زیادی کمکم کرد. دمت‌گرم مرد 🙏✌️ پی‌نوشت: لیست ابتدایی است و هرچی ایراد است برگردهٔ منه و حتما بهم اطلاع بدید. خوشحال می‌شم.

93