کـمیـل کـمالـی

کـمیـل کـمالـی

@sarbur

225 دنبال شده

52 دنبال کننده

xsarburx
xsarburx
پیشنهاد کاربر برای شما

یادداشت‌ها

        از اون کتاباس که میتونی به همه توصیه کنی که بخونن 
و واقعا هم به هرکسی یه چیزی اضافه میکنه.‌..
بنده به خاطر اینکه این رمان رو در دانشگاه کنفرانس دادم
گفتم هر آنچه به بقیه گفتم در اینجا هم بگم شاید به درد
عده قلیلی خورد...

نقات قوت
۱_حالت داستان مانند فیلم میمونه به خاطر اینکه نویسنده این کتاب قبلا فیلمساز بودن به خوبی تونستن موضوعات و مباحث درون کتاب رو move بدن به طوری که تقریبا گیج نشی😅🌱
۲_کتاب رو که میخونی میفهمی نویسنده علم گسترده ای در موضوعات مختلف داره که هرچند به عمق چند میلی متره ولی قابل ستایشه🌹
۳_صحنه های درون داستان رو توضیح میده جوری که بتونین مجسم کنید اونو که نه اونقدر زیاده که دلتون رو بزنه و نه اونقدر کم که تو خماریش بمونید🥴
۴_از شگرد نویی استفاده کرده که برای من جذاب و مفید بود اونم اینکه 
جملاتی رو میگه که شاید موقع مطالعه نفهمید ولی هرچی میگذره بیشتر متوجه میشین و این برای من جذاب بود😄
۵_از رمان هایی بود که شمارو قطعا به فکر فرو میبره و اصلا از اون ژانر هایی نیست که فقط هیجان آنی به شما بده و بعد از تموم شدنش تأثیر آنچنانی نداشته باشه ، خودم ساعت ها به جملاتش فکر کردم🙂
۶_ و در آخر اینکه شما اصلا جملات کلیشه ای رو نمیبیند و هر آنچه حداقل به شخصه دیدم نو و جدید بود ☺️


نقاط ضعف
در حدی نیستم که نسبت به این کتاب پر طرفدار در بیست سال اخیر نقد آنچنانی وارد کنم و نظرات رو هم که نگاه میکردم نقد ها فقط سلیقه ای بود و نقد اساسی به آن صورت مشاهده نکردم غیر از اینکه
یکی از دوستان می‌گفت محافظ کارانه نوشتن که تا حدودی درسته ولی بنظرم به ریشه داستان خدشه ای وارد نمیکنه.

و من الله توفیق
      

34

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

لیست‌ها

این کاربر هنوز لیستی ایجاد نکرده است.

فعالیت‌ها

2

5

          این کتاب را در اوایل دهه ۸۰ خواندم
جالب‌تر آن‌که علت گرایشم به آن اثری بود که خوانش این کتاب در شناخت تشیع بر غیرمسلمانان گذاشته بود.
شیندم که نویسنده محترم این کتاب را به خواهش یکی از هم‌مباحثه‌ای غیر مسلمانش برای ایجاد شناخت از شیعه در جامعه اروپایی نوشته بوده است.
تا آن‌جا که می‌دانیم اساسا تصویری درست و خدشه‌ناپذیری از شیعه در دنیای جدید وجود ندارد و بهترین حالت اسلام‌شناسان  و مستشرقان حتی اگر نظر مثبتی در خصوص اسلام داشته باشند، شیعه را یک مکتب انحرافی می‌دانند که ایرانیان یا برخی اسلام ستیزان دیگر برای مبارزه با خلافت مرکزی بنا نهاده‌اند.
این کتاب با بیان ساده خود که حاوی نظرات بدیع و دقیق یک اسلام شناس تمام عیار است در نوع خودش یک سنت‌شکنی است؛ چه اینکه علمای بنام حاضر نیستند چنین کتبی بنوسیند و خرقه به این می بیالایند!
شناخت تاریخ شیعه، درک علل انقلاب و مخالفت‌های مدنی شیعه با روایت غالب از اسلام، مساله غلات، فرق اسماعیلیه و باطنیه، زیدیه و قوفیه در کتاب به خوبی شرح داده است.
حسن دیگر این کتاب این است که ضمن برخورد دقیق و موشکافانه شامل نگاشت تاریخی و تحلیل کلامی از شیعه در اسلام در عین حال مختصر و روان است.
        

26

          بنده خدایی می‌گفت: «پرم به پر هر کدام‌تان که بگیرد؛ یقه تان را میگیرم مینشانم‌تان پای اتک آن تایتان.» حالا من میخواهم بگویم اگر پرم به پر هرکدام‌تان بگیرد؛ علاوه بر اینکه مینشانمتان پای اتک آن تایتان😌؛ مجبورتان میکنم مغالطات را هم بخوانید😁.

ما یک استاد منطق داریم فامیلش همتی است. استاد همتی از آنهایی ست که همه ازش حساب میبرند. ما هم که به برکت علاقه ی وافرمان به فلسفه و منطق، شیفته و مرید این استاد شدیم. این استاد همتی یک اخلاق بدی دارد (این را توی یادداشتم بر کتاب سیری در نهج البلاغه هم گفتم) آن هم این است که هر ترم، هر درسی با ایشان داشته باشیم، مجبورمان میکند علاوه بر کتاب درسی‌مان، یک کتاب هم غیر از سرفصل های درسی بخوانیم و خلاصه کنیم. این ترم هم که منطق ۲ (صناعات خمس) را داشتیم، مجبورمان کرد کتاب مغالطات دکتر خندان را بخوانیم و خلاصه کنیم. بماند که «مغالطه کردن» و «مغالطات» و «تشخیص مغالطه» توی کلاس ما دیگر شبیه یک میم (meme) شده بود...

خواندن این کتاب را میشود به همه ی آدمهای بالغ پیشنهاد کرد، حتی آنهایی که مطلقا از منطق چیزی سر در نمی آورند. یحتمل ادعای این حرف بزرگتر از دهان من باشد اما میتوانم بگویم که زیربنای فکری یک آدم و نگرش عقلانی اش؛ به دو مرحله تقسیم میشود: یکی قبل از خواندن مغالطات و دیگری بعد از خواندن مغالطات.
استاد همتی هی میگفت اینطور حرف هارا در مدح این کتاب و ما باور نمی‌کردیم. ولی بعد خواندنش بود که فهمیدیم عجب! چقدر دور و بر ما مغلطه و مغلطه‌گر ریخته و ما خبر نداشتیم؛ از سخنران های خیلی معروف گرفته تا بحث های بی سر و ته خانوادگی، از من‌و‌تو و بی‌بی‌سی تا همین صدا و سیمای خودمان.

فقط به زعم من این کتاب یک اشکال داشت _که شاید به خواندن من برمیگردد_ آن هم اینکه تعداد زیاد مغالطات باعث شده بود خیلی هایشان شبیه هم به نظر بیایند؛ البته با توجه به اینکه آقای خندان هر کدام را متناسب با جایگاه استفاده شان تقسیم کرده بودند (مثلاً "مغالطه در هنگام ادعا کردن" یک قسم است، "هنگام مخالفت با یک ادعا" یک قسم است و "هنگام دفاع از ادعای اولیه" هم یک قسم)؛ این کار معقول به نظر می‌رسد.
دیگر اینکه اسامی بعضی هایشان چیزی نبود که زیاد در خاطر آدم بماند. ما چون هول هولی کتاب را خواندیم و خلاصه کردیم؛ فرصت نداشتیم روی هر کدام فکر کنیم، مثالش را اطرافمان پیدا کنیم، اصلا اسمش را درست یاد بگیریم و بعععد برویم سراغ مغالطه ی بعدی. همین ها باعث شد که توی بحث هایمان سر کلاس می‌فهمیدیم که یکی دارد یک جای حرفش را مغالطه می‌کند؛ اما یادمان نمی آمد حرفش را دقیقا به کدام مغالطه میشود گره زد. و در نهایت خودمان دچار مغالطه ی «این که مغالطه است» می‌شدیم😐؛ مغالطه ای که وقتی یک آدم نمی‌تواند اشکالی به حرف طرف مقابلش بگیرد، به جایش فقط میگوید این حرف مغالطه است بدون اینکه دلیل و مدرکی برای مغالطه بودن حرف طرف مقابل ارائه دهد.

پ.ن ۱ : توی مقدمه ی کتاب، دکتر خندان می‌گوید هر وقت موقع صحبت کردن با کسی متوجه مغالطه ای لا به لای حرف هایش شدید، صریح و مستقیم نگویید که مثلاً این مغالطه را کردی. چون آوردن لفظ «مغالطه» خودش یکجور بار منفی دارد. به جای گفتن این لفظ فقط اشکالش را که مصداق آن مغالطه میشود بیان کنیم.

پ.ن ۲ : چقدر مغالطه مغالطه شد، خودم عصبی شدم😂.
        

33

13

سلام علیکم عذرخواهی بابت تاخیر در پاسخگویی خودم مدیریت میخونم منتها تو درس عمومی برای زبان فارسی ۱ در دانشگاه استادمون گفت هرکس باید یه کتاب ارائه بده این کتابم به نام ما در اومد یادش بخیر...

34

4