کتاب فوق العاده ای بود . از زمانی که خریدمش ، تو کمد مونده بود و فکر نمی‌کردم از مطالعه ش اینقدر لذت ببرم.
حال و هوای کتاب ، خیلی ساده و صمیمانه ، آدم رو به کربلا و روزهای زندگی جناب جون و ابی عبدالله هدایت میکرد
نکاتی پیرامون خادمی برای اهل بیت داشت که واقعا خاص بود.
نه که مطالب صرفا جدیدی داشته باشه ، بلکه نگرش و زاویه دیدش به مسایل ، بسیار جالب و چشیدنی بود.

کتاب کوچیک ، باریک و کم حجم بود
و عموم صفحاتش فقط بصورت نصفه پر شده بود. 
و در هر صفحه ، به یک مطلب خاص می‌پرداخت 
توضیحات کم ، جمع و جور ، اما گویا...

فکر می کنم این کتاب انقدر شیرینه که هرکسی می‌تونه ازش لذت ببره ( من انقدر لذت بردم که قبل تموم شدنش ، کتاب های دیگه ی نویسنده رو هم سفارش دادم ) 
اما شاید هرکسی حوصله خوندنشو نداشته باشه...
البته کسانی که هیئتی هستن ، یا هیئتی رو میگردونن ، یا عضو تشکیلات هیئتی هستن ، یا با خادمین اهل بیت سر و کار دارن ، 
یا اگر مداح و سخنران هستن ، حتما باید این کتاب رو مطالعه کنن. 👌🏻


امیدوارم خیلی زود مطالعه ش کنید و ازش لذت ببرید و به اعماق اون گودال عجیب تاریخ فرو برید و به رمز و راز های هستی پی ببرید.

        

                بسم الله 🍃
این کتاب یک سیر داستانی کلی داره و به ۱۴ بخش هم تقسیم میشه.
داستانک ها ، ۱۴ اتفاق مهم از زندگی امیرالمومنین رو روایت میکنن.
شاید اون ها رو از اینور و اونور زیاد شنیده باشیم ، اما جمع بندیش در قلب یک داستان جالب بود.

خوندنش بسیار آسونه و حسی که به خواننده میده یه حس لذت بخشه.♥️

در کل ، یک کتاب کوچیک ، کم حجم ، با نثر روان ، فونت درشت ، 
و قیمت بسیار مناسبه.
و برای هدیه دادن بسیار بسیار چیز خوبیه 👌🏻😁🤓

برای کسانی که #عاشق #امیرالمومنین هستن ، هر کتابی ، هر داستانی ، هر چیزی در مورد معشوق ، به وجد میاردشون.
منم درست در نزدیکی ایام ولادت مولا علی ، از چاپ این کتاب توسط بیان معنوی مطلع شدم و سریع و با شوق بسیار خریدمش.🥺😍
و از مطالعه ش بسیار لذت بردم...♥️


بخونید و وجودتون و با نام علی (ع) صیقل بدید...
        

                تا الان که نزدیک صفحه ی ۳۰۰ کتاب هستم ، بسیار لذت بخش ، لطیف و جذابه..
و چیزهایی رو در خودش داره که شاید هرجایی نشه پیداش کرد...
        

                واقعا کتاب آموزنده ، لذت بخش ، آرامش بخش ، و حرکت دهنده ایه 
مخصوصا کسایی که می‌خوان مدیریت یه هیات و دست بگیرن 
        

                بسم الله 🍃

این کتاب تموم که...
نه! تموم نشد...
حس و طعم قشنگ و زنده ش همیشه زیر زبونم و تو ذهنم جاریه، و کنار دستم میمونه تا هروقت که کم آوردم و دنبال لذت حلال بودم، باز کنم و کمی به قصه هاش نگاه کنم..

داستان، داستان خاصی نیست..
همون طور که روی کتاب نوشته، خاطرات ریز و درشت یه آدم دهه شصتیه، که اتفاقا خیلی ساده نوشته‌شده...
اما با هنر نوسنده، و با استفاده از کلمات خیلی عامیانه، بسیار شیرین شده...

و باید بگم کتاب، بسیار روح داره!
زنده ست...
اونقدر زنده که وقتی میخونی میتونی باهاش پرواز کنی..
بری به خاطرات نویسنده، و خودتو تو اون شرایط و محیط فرض کنی...
و حتی بوی باغ و بستان و نخل های کرمان رو حس کنی...
و همچنین سفر کنی به کودکی و نوجوانی خودت، تک تک خاطرات تو بیاد بیاری، چه خوب چه بد ، و یه لبخند عمیق رو لبت پدیدار شه..
و همچنین ، به این فکر کنی که چطور برم جلو که ۱۰ سال دیگه که به امروز فکر میکنم، غرق شادی و لذت بشم...

هرچند قسمتی از این کتاب که با #زلزله_بم عجین شده، دل آدم و میسوزونه، اما خب، زندگی همینه...
شاد و غمگین، خوب و بد، بالا و پایین ، سفید و سیاه، همه در کنار هم معنا پیدا میکنن...
اگر سیاهی رو نبینی، سفیدی اونقدر به چشمت نمیاد..

خلاصه که اگر خواستید چند روز یا چند ساعتی، طعم شیرین زندگی زیر زبونتون بیاد، این کتاب و مطالعه کنید...

ممنون از آقای نویسنده برای نوشتن خاطراتشون.

        

                بسم الله 🍃

یک بار سال پیش ، تا اواسط کتاب پیش رفتم ، اما روحم متصل نشد به کتاب و رهاش کردم...
این بار ، اواخر ماه رجب ، با وجود شرایط خیلی خاصی که داشتم ، گفتم شروع کنم و ان شاءالله خدا کمک می‌کنه تموم میشه...
و الان ، حس میکنم وقتش الان بوده و پارسال اصلا نباید میخوندم‌..

🍃🍃🍃

کتاب بسیار گیرا ، جذاب ، پر از احساسات معنوی خیلی خیلی خاص ، و خواندنی بود! 
و قطعا هر کسی حداقل یک بار در زندگی باید مطالعه ش کنه و از این احوالات ویژه بهره ببره!

🍃🍃🍃

اما آیا همه ، در هر سطح و شرایط و زمانی میتونن این کتاب و بخونن؟ 
بنظر من جواب »خیر« هست!

کتابی مثل این کتاب ، که در بعضی قسمت هاش ، نامه ها و سفارشات و توصیه های خاص اساتید و علمای بزرگ تاریخ اومده ، قطعا و حتما نیاز به پیش زمینه داره!
کسی که اهل مطالعه ، خصوصا مطالعه دینی نیست ، و در حالت عادی مراقبت خاصی حتی در واجبات نداره ، فکر می کنم صلاح نباشه امثال این کتاب رو بخونه!

علی الخصوص ، کسانی که کمالگرایی خاصی در این موضوع دارن ، و میخوان هر دستور معنوی که داده شده رو اجرا کنن!
در حالیکه دستورات وارده ، در شرایط خاصی ، توسط استاد به شاگردانی داده شده که تمام زندگی شون تحت نظر استاد بوده و تلاشی در این راه داشتن که کار هر کسی نبوده و نیست!
شاگردانی به اون شکل ، تحت نظر استادی به اون شکل!

اگر کسی میخواد حتی کمی از شمّه ی اون احوالات رو دریافت کنه ، اول تمام تلاش شو برای پیدا کردن یک استاد اخلاق عالی بکنه ، و اگر هیچ جوره استاد پیدا نکرد ، به اونچه از واجبات و اندکی مستحبات که بلده باید عمل کنه ، و اونچه که بلد نیست ، بهش خواهد رسید
 و در و دیوار استادش میشن...
و البته با تمام وجود غرق در مولا علی بشه و خودشو تماما به 
حضرت بسپره 🙂

برای مطالعه ی کتاب های خاصی مثل این ، و رسیدن به درجه ای که بتونید کمی از دستورات رو عملی کنید ، نیاز به سِیر مطالعه ، از ابتدایی ترین سطوح و تحت نظر استاد و مربی ، و سِیر مراقبات باز هم از ابتدایی ترین سطوح دارید!
و باید مرد راه باشید و خیلی چیزها رو به جون بخرید 🙂

ان شاءالله توفیق مطالعه ی این کتاب خیلی زود برای 
همه حاصل بشه 🤲🏻
🍃🍃🍃

پ.ن: 
البته این به این معنی نیست که همه ی اینا در مورد خودم صادقه! ☺️

پ.ن:
از نویسنده ی محترم کمال تشکر رو دارم و امیدوارم توفیقات شون در نجف اشرف روزافزون باشه و موانع راه سلوک شون ، خیلی زود رفع بشه...
و التماس دعا 🤲🏻‌

الحمدلله رب العالمین 🍃
        

                بسم الله 🍃

امروز، ۲۹ خرداد ۱۴۰۱ ، این کتاب تمام شد.

نمیدونم بگم بخونیدش حتما یا نه ؛ 
خوندنش واقعا برای همه نیازه و باید خوند، و بعد از خوندن این کتاب هم آدم قبلی نخواهید بود..
نگاه تازه ای به دنیا پیدا خواهید کرد ، نتیجه گیری هاتون متفاوت خواهد شد، و صدالبته آرام تر خواهید شد، 
و اگر به اندازه کافی از کتاب تاثیر بگیرید، دیگه از هیچ چیزی تو دنیا ناراحت و غمگین نخواهید شد و تا حدی اون شادی درونی رو حتی در بطن مسائل زندگی، پیدا خواهید کرد.

اما...
شاید خوندنش برای شما، اونقدر لذت بخش نباشه، هرچند کتاب شیرینیه؛
ولی بخاطر مطرح کردن واقعیت های خلقت، و شرح دادن واقعیت ارتباط ما با خدا، شاید کمی دردناک باشه.

در طول مطالعه ش، با خودم فکر میکردم که من واقعا تا این حد میتونم #عبد باشم ؟!
واقعا همچین ارتباطی با خدا رو طالبم؟

🍃🍃🍃

همیشه از خدا به ما چیزهایی گفتن، که ما خیلی نمی‌تونیم به انسجام برسیم از شنیده هامون، و نمی‌تونیم بطور قطعی بگیم که خدا چجوریه؟!
تو ذهن مون هم خدای منسجمی نداریم..
اما این کتاب کمک می‌کنه به این انسجام..
به اینکه بدونیم بالاخره رابطه و نسبت ما با خدا چیه؟ و خدا نسبت به ما چجوریه؟
و وظیفه هامون در برابر خدا چیه؟
و اصلا چرا این وظایف رو داریم؟
قدرت اختیارمون در این دنیا چقدره؟!

ولی با همه ی اینا، خوندنش کمی جرات لازم داره، به این خاطر که پذیرفتن این واقعیت ها و حقایق، شاید کمی سخت باشه..
هرچند که لذت وصف ناپذیری داره فهمیدنش..
و شاید برای آدم ضعیفی مثل من سخت بنظر اومده..

اگر خواستید مطالعه کنید، ترجیحا قبل از ماه #رجب شروع کنید...

اگر واقعا دوست دارید نوع ارتباط خودتون با خدا رو کشف کنید، و بدونید که تکلیف تون تو این دنیا چیه ، و میخواید راز مگوی خلقت رو کمی متوجه بشید، بسم الله...
حتما این کتاب رو بخونید.

و البته که کتابیه که باید بیش از یک بار خونده بشه ! 🙂

و البته تر اینکه این قسمتی از نظر من نسبت به این کتابه.. یه نظر کلی!
        

                بسم الله 🍃

این کتاب هم به اتمام رسید!
در طول مطالعه ش، زیاد ازم پرسیده شد که نظرم درباره ش چیه و پیشنهادش میدم یا نه..

در کل میتونم بگم کتاب خوبی بود!
خوش حس..
جذاب و شیرین..
پر نکته...
متن روون، ساده، و جذابی داشت..

شخصیت پردازی هاش هم فوق العاده بود..
و من واقعا شیفته ی شخصیت خانم مارچ شدم🤭
و میشه گفت از ترکیب شخصیت مگ و جو خوشم اومد..

من فیلم و کارتونش رو ندیدم و بوسیله این کتاب با این اثر آشنا شدم...

علت اینکه این مدل رمان ها(خارجی) رو میخونم، اینه که حقیقتا به ذهن کمک می‌کنه..برای نوشتن...
 آشنایی با متون خوب و مختلف، آشنایی با آثار پر فروش جهان، آشنایی با دورانی که نویسنده درش زندگی می‌کرده و دغدغه ش بوده..
و خب، لذت بردن!
نمیشه کتمان کرد لذتی که خوندن این مدل رمان ها داره!
من واقعا تو فضای داستان غرق میشم و ازش لذت میبرم...

و خب یه علتم برای خوندن کتابهایی مثل این، یا بینوایان (که واقعا تکه)، دیوید کاپرفیلد، و اینها، اینه که حضرت آقا سالها پیش کتاب های اینچنینی رو معرفی کردن و گفتن که بخونید!
 قطعا بی‌دلیل نبوده...

البته که من کتاب های ارزشی زیاد میخونم نسبتا و از خیلی هاشون لذت میبرم و اینها رو جهت تفریح مطالعه میکنم؛
و معتقدم آدم نباید کلا تو اینها غرق بشه..
نه که بد باشه، ولی بهرحال ارجحیت با کتاب هاییه که بنیه ی اعتقادی و فکری آدم رو تقویت می‌کنه..

این کتاب هم، خوندنش خوبه.
به نوجوون های بالای ۱۶،۱۷ سال پیشنهاد میدم..
هرچند از اون سن به بعد برای همه جذابه🤭
البته به پای بینوایان نمیرسه، اما خب در نوع خودش اثر خوبیه.

اون تاکیدی که بر استقلال زنان داره رو دوست داشتم.
نه خیلی تند و نه غیر منطقی..
درسهای اخلاقی ای که داخل داستان هست می‌تونه آدم رو به فکر فرو ببره؛
یه جاهایی کتاب رو بستم و به خودم فکر کردم..

شخصیتی که از هر کدوم از دخترها خلق کرده، و خواننده رو تا انتهای داستان باهاشون همراه میکنه، واقعا جذابه.

در کل، کتاب خوبیه...😉
        

                بسم الله 🌴

بالاخره ارتداد هم تمام شد...
مطالعه این کتاب،  همزمان شد با تماشای یه سریال خارجکی، که تلاش یه سری آدم عدالتخواه رو در مقابله با فساد جهانی به نمایش کشیده بود...
و خوندن این کتاب رو برام چند برابر مجسم تر و هیجانی تر کرد...
🌴🌴🌴
با #ارتداد سوختم...
داغ های فراموش شده م تازه شد...
یادم اومد شب هایی رو که نمیخوابیدم از فکر به اوضاع بشریت...
ارتداد بهم یادآوری کرد...
نهضت رو...
نهضتی که باید در خواب و بیداری لباس رزم به تن کنم و لحظه ای ازش غافل نشم...
نهضت مبارزه با... خیلی چیزا!

یادآوری کرد که مراقب فکر و ذهن و روحم باشم...
》و #تدریج درد استخوان سوزیست...《
🌴🌴🌴
ارتداد به یادم اورد، که چرا باید همیشه درگیر نهضت باشم..
اصلا نهضت چیه؟
بهم یادآوری کرد که من دقیقا با چی باید بجنگم و دقیقا با چی سر جنگ دارم...
و این همون چیزیه که مدتهاست محتاجشم...
بهم یادآوری کرد که..
هر از چند گاهی باید ریکاوری بشم...
باید خاک روبی بشم...
ارتداد شوک بزرگی برای من بود...
و شاید فرصتی دوباره ، که برای بار چندم، از خودم به خدا رجعت کنم...
و این نقطه ی شروعی دوباره ست...
🌴🌴🌴
با ارتداد، از قلب تهران پهلوی، به قلب تل آویو برید...
و در این بین، چیزهایی رو مرور کنید و بیاد بیارید...
شاید خوشایند خیلیا نباشه...
همون طور که بعد از انتشار قسمتی از بعضی صفحاتش ، مورد عنایت برخی قرار گرفتم...
چون بیاد میاره که : اکثرهم لا یعقلون...
با ارتداد درگیر بشید و بعد از این درگیری، راهتون رو از ابتدا شروع کنید...
🌴🌴🌴
از نویسنده محترم کتاب متشکرم،
و امیدوارم باز هم قلم بدست بگیرن..

        

                بسم الله 🍃

من همیشه عاشق سفر بودم؛
نه در حد نشستن تو یه وسیله نقلیه و رسیدن به جایی و اسکان در هتلی، و بعد هم بازگشت، بدون اینکه توی چالش خاصی بیفتم و یا فقط چند جایی رو ببینم و طبق ساعات از پیش تعیین شده عمل کنم؛
سفری رو دوست دارم که پیش بینی نشده باشه، یا حداقل پر از چیزهای جدید باشه.
 یا بهتره بگم فرصت تماشا و تفکر داشته باشه!

و اولین جمله ای از این کتاب که جذبم کرد این بود:
"از آن هایی هستم که بین سفر رفتن و خواندن کتابی درباره ی سفر، قطعا اولی را انتخاب میکنند"
🍃🍃🍃🍃

اگر بخوام از دیدگاه خودم، بعنوان کسی که چند جلدی کتاب خونده، درباره ی این کتاب بنویسم، باید بگم:

شاید نثرش برای برخی ها که دنبال یک اثر ادبی خاص هستن، کمی کسل کننده باشه، بالاخره شرح روزانه ی مسافرت یک فرده که با حس خودش اونو نوشته.
اما باید بگم منو واقعا جذب کرده!

نگرش این کتاب، به واقعیت های یک کشوری مثل ژاپن، حقیقتا همون نگرشیه که خودم هم دنبالش هستم.
یک نگرش عمیق، واقع گرایانه، و البته جزئی نگر!

بعد از چند صد ساعت سریال دیدن و بررسی ویدیو های یوتیوب گردشگر های مختلف، و کمی مطالعه و تحقیق، 
اونهم اکثرش درباره ی شرق، باید بگم این کتاب ذهنم و حقیقتا جمع کرده و یه نظم خوبی به افکار و نگرشم داده، نزدیک به همون چیزی که میخواستم!
و شاید اگر روزی تونستم سفری داشته باشم، با همین دیدگاه، کتابی از چیزهایی که دیدم بنویسم...

قالب کتاب، یک سفرنامه ی معمولیه، اما در باطن به چیزهایی پرداخته که واقعا تکون دهنده ست و باید بگم نویسنده، خیلی خوب، گریزی به مطالب کتب قبلیش زده.

نمیدونم افراد دیگه ای که میخوننش چه حسی خواهند داشت، اما برای من جزء به جزء این کتاب مهم بوده و با دقت هرچه تمام تر خوندمش، حسش کردم، و روش فکر کردم. 

اون صفحه ای که زیرش یادداشتی نوشتم،
اوج این کتاب بود برام، چرا که به چیزهایی پرداخت که از چند سال قبل، مهمترین دغدغه ی من شده، و حتی رشته تحصیلی و شغل آینده مو هم بر این اساس برنامه ریزی کردم!
و خوندن دوباره ی مطالبی در این باب، هم بهمم ریخت کمی، و هم انگیزه ی مجددی به جانم تزریق کرد.

در کل باید بگم، واقعا کتاب خوبیه!
و با توجه به موضوعش، کاش هر ایرانی ای یکبار این کتاب رو مطالعه کنه!

🍃🍃🍃🍃

با تشکر از نویسنده، بابت امضای تک به تک کتاب ها، این اشتباهی که صورت گرفته و این کتاب به اسم فرد دیگه ای خریداری شده(چون نمیدونستم که به اسم افراد امضا میشه) هم خاطره ی جالبی شده
 برام😅

ممنون از کسی که برای روز تولدم، این کتاب رو طبق علاقه م برام خریده.

        

                بسم الله 🍃

و یک کتاب دیگه هم به ظاهر تمام شد...
اما...
دنیای خیلی خیلی خیلی جدیدی به روم باز کرد...

اگه بخوام خلاصه ش کنم،
این کتاب چنتا چیز مهم، خیلی مهم، بهم داد...

_انگیزه ی خیلی عمیق برای ادامه بهم داد...
_ امیدواری برای آینده ایجاد کرد..
_ بهم گفت که کجای کارم اشتباه و کجاش درسته
  مثل یه دوست  خیلی صادق و دانا و قابل اعتماد...❤
_ بهم گفت که برای ادامه بهتره چی کار کنم و با چه نگاهی جلو برم
_ بهم عزت نفس داد که تو کارت درسته، فقط اینجوری بهترش کن😊
_ و از همه مهمتر ، برای منی که عاشق و شیفته و شیدای شخصیتی مثل حضرت امیرالمومنین هستم، نکات بسیار بسیار لطیف و زیبایی داشت که منو بیش از پیش عاشق این شخصیت کرد، از جنبه ی عقلی...
_و بهم یاد داد که اهل استاد و مربی بودن یعنی چی و در برابر استاد باید چطور رفتار کرد...
_و اصلا مفاهیم وارد شده توی دین برای چیه و با چه منطقی باید پذیرفتش...

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

کاش میتونستم به همممه بگم این کتاب رو بخونن، و یا به همه کسایی که میشناسم هدیه ش بدم...
اما نمیدونم با وجود روون بودن و  لطیف بودنش، در ظرفیت همه هست که بخوننش یا نه....

ولی کاش همه میتونستن لطافت و آرامش این کتاب رو بچشن...

حتی اگر خیلی اهل مطالعه هستید، این کتاب رو صرفا برای یادآوری و تذکر و جذب لطافت، مطالعه کنید...

🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃

شک ندارم که خدا هم به تو می اندیشد...
علی جانم❤
        

                بسم الله 🍃

در مورد این کتاب خیلی حرف دارم؛
از اواسطش، حرف ها و فکر ها شروع شد تا الان که تمام شد.
اما به چند جمله بسنده میکنم.

این کتاب با تصویر سازی خیلی خوبش، بهم کمک کرد تا خیلی آروم و بی تنش، با حسرت هام روبرو بشم، و به این فکر کنم که باید یه چیزهایی رو بپذیرم.
اینکه من هرچی هم تلاش کنم، هرچی هم حسرت بخورم، باید اینو بپذیرم که همه ی چیزهای متفاوتی که من می‌خوام، در من و در این زندگی کوتاه جا نمیشه..
کمک کرد تا طور دیگه ای نگاه کنم، 
اینطور که: بشینم فکر کنم، تصور کنم، اگر مثلا فلان جور زندگی می کردم، اگه فلان کارها رو میکردم، آیا واقعا خوشحال بودم؟ آیا واقعا احساس بهتری داشتم و هیچ حس کمبودی نداشتم؟ 
آیا واقعا اگه اینجوری پیش نمیومدم و الان جای دیگه ای و در شرایط دیگه ای بودم، احساس خوشبختی داشتم؟!
آیا تعریف خوشبختی رو درست میدونم؟!

🍃🍃🍃

حسرت خوردن هام در حالیه که همین الان راه درازی در پیش دارم، و در هر روز میتونم تصمیم هایی بگیرم و کارهایی کنم که این حسرت ها حذف بشن..
و اگه بخوام رک باشم، من الان خوشحالم، از مسیری که اومدم، از آینده ای که برای خودم متصورم.
اشتباهاتی قطعا داشتم، لحظاتی قطعا بوده که احساس پوچی، حقارت، حماقت و... داشته باشم، اما خودمونیم، همه چی که دست من نیست، هست؟! 
برای بار هزارم به این نتیجه رسیدم که « تو همه ی تلاشی که میتونی و بذار ، نتیجه رو بذار به عهده ی تقدیر، یا هرچی که بشه اسمشو گذاشت»؛
و بازهم به این نتیجه رسیدم که این حسرت خوردن ها، می‌تونه این احساس خوب الآنم و به نابودی بکشونه.

امیدوارم در پس این نتیجه ها، کارهای خوبی بکنم..
چرا که معمولا، خیلیامون، در مقام عمل، حتی از جامون حرکت هم نمی‌کنیم.

حسرت ها چیزهای عجیبی هستن،  هم میتونن مارو به نقطه اوج برسونن، هم میتونن نابود مون کنن، همه ش به خودمون بسته س🙂

🍃🍃🍃

معمولا خوندن کتاب و مقاله و رسیدن به یک حقیقت از لحاظ عقلانی، کافی نیست برای حرکت کردن...
حتما باید از درون بجوشه، از درون حرکتی صورت بگیره، تا در عمل کاری انجام بشه.
اما خوندن این، کمک زیادیه، به هرکسی که در حسرت یک زندگی خوب، فقط داره روزگار و میگذرونه و روز به روز بیشتر تحلیل میره؛
و به هر کسی که از زندگی و اتفاقات زندگی شاکیه و از زندگی خسته شده و حتی به تمام کردن زندگیش فکر می‌کنه...

کمکی که این کتاب می‌کنه، برای اینکه مخاطب بتونه زندگی شو طور دیگه ای تصور کنه، خیلی موثره در ایجاد احساس امید، احساس شادی، و احساس سرزندگی...
و ایجاد انگیزه برای تغییر و حرکت...

بخونید و ازش لذت ببرید و حالتونو خوب کنید🙂
        

                بسم الله 🍃

این کتاب رو شروع کردم ، تو روزهای سرگردونی و شک و ابهام...
تو روزهایی که داشتم درون خودم دنبال چیزی می‌گشتم ، چیزی که اسمش اطمینان خاطره، انگیزه ست ، نگرانی برای آینده ست..

موضوع کتاب رو مدتها پیش خونده بودم و سیو کرده بودم که بخونم؛
تو اون روزها که دلم ، میخواست با چیزی آروم بشه و حس توانایی پیدا کنه ، رفتم سراغ این کتاب و گفتم شاید این همون چیزی رو بهم بگه که نیاز دارم بشنوم.

خوندم؛ حداقل تا اواسط کتاب ، حس ناتوانی و ضعف و ناامیدی نمود بیشتری داشت برام، اما از اواسطش ، کمکم رو به بهبود رفت.

اونجایی که شخصیت اصلی داستان ، با همه چی کنار میاد و مهمتر از اون ، به چیزی میرسه که جز با گذروندن اون نیمه ی تلخ ، بهش نمی‌رسید.
چیزی که ارزشش از هر چیز باارزشی بیشتره...
چیزی که ، به این راحتی نه قابل درکه ، نه قابل توضیح دادن...

این کتاب ویژه ی خانم هاست!
خانم هایی با دنیایی پیچیده و پر ماجرا..
خانم هایی که درگیری های وجودی ، و اهداف زندگی شون ، اونقدر عظیمه که راه زندگی شونو پر از سنگلاخ می‌کنه...
اما اونها با تمام توان مسیر رو میرن و به نور میرسن...

این کتاب درگیری های یک خانوم رو در طی مسیر زندگیش به رخ می‌کشه..
یه خانوم موفق و با اندیشه ی بلند ، که کمکم یاد میگیره در زندگی مشترک ، و زندگی مادرانه ، باید چطور برخورد کنه و چطور فکر کنه ،
و چطور از پس خودش بر بیاد ، که این مهمترین بخش ماجراست!

اگه زنی هستی ، که از نقش همسری خسته ای و همه چی برات تکراری شده و دیگه نه انگیزه و نه اندیشه ای برای ادامه داری؛

اگه در نقش یک دختر خانواده ، و عروس یک خانواده ، خسته ای و نمیدونی که در برابر برخورد های نه چندان خوشایند ، چه برخورد و برداشتی داشته باشی ؛

اگه مادری هستی ، که از نقش مادرانه ت کلافه و بیزاری ، و نمیدونی چطور نقش مادری رو در کنار نقش مستقلانه ی خودت بعنوان یک خانوم در این جامعه ، داشته باشی ؛

و اگه اونقدر درگیر افکار منفی و حالت افسردگی شدی که حتی حال نداری کمی به خودت برسی یا کاری برای خودت بکنی؛

لازمه این کتاب رو بخونی..!

نه چون بهت میگه چی کار کنی و چی کار نکنی ، 
بلکه چون آرومت میکنه ، خودتو با خودت رفیق می‌کنه ، و برداشت دوستانه تری از خودت بهت میده...

✅و مسئله ی مهمش اینه که این کتاب با پیش زمینه ی تفکر دینی نوشته شده..

ممکنه کمی حوصله ت سر بره اواسط کتاب ، یا حس بدی داشته باشی ، اما تحمل کن و بخون و آرامش انتهاش رو لمس کن 😉