من گنجشک نیستم

من گنجشک نیستم

من گنجشک نیستم

3.2
79 نفر |
14 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

2

خوانده‌ام

173

خواهم خواند

12

شابک
9789642130252
تعداد صفحات
88
تاریخ انتشار
1397/12/26

نسخه‌های دیگر

توضیحات

        
راوی داستان مردی است که همسرش هنگام زایمان به دلیل خون ریزی فوت کرده و فرزندش نیز مرده به دنیا آمده است . اکنون او تعادل روحی خود را از دست داده و در مجتمعی درمانی در طبقه نهم بستری می باشد . او به دنبال رمز و راز مرگ و نیستی است و قابل توجه است که بقیه شخصیت های داستان های آقای مستور هم در این تیمارستان وجود دارند مثل امیر ماهان یا کلا شخصیت های جست و جوی مین
قسمت های زیبایی از کتاب
خیلی زود عاشق هم شدیم . مثل بیشتر عشق ها ، تقریبا بی دلیل .
هیچ مرگی دنیا را به آخرین نقطه اش نخواهد رساند . اما را اما شاید برساند .
گاهی فکر می کنم آدم های زیادی هستند که من میتوانم با آن ها عمیقا احساس نزدیکی کنم اما افسوس که نمی شناسمشان .
عاشق هر کس که شدی دیگه نمی تونی فراموشش کنی . واسه همینه که به نظر من عشق یعنی هیولا .

      

لیست‌های مرتبط به من گنجشک نیستم

یادداشت‌ها

Hossein

1401/8/3

          << من گنجشک نیستم>> به پایان رسید. حال عجیبی دارم؛ حالی ما بین یاس و امیدواری. کتاب حاضر از آن دست از حکایت هایی است که ساعت ها پس از به پایان رساندنش خیره ات می کند و تا مدت ها در فکرت جا خوش می کند. << من گنجشک نیستم>> تاباندن نوری بر روی افرادی است که مدت هاست فراموششان کرده ایم، انسان هایی که دست تقدیر باعث شده تا برای فراموش کردن عزیزترین نزدیکانشان به ساختمانی که روبه روی پادگان گلابدره است پناه ببرند. ساختمانی که "کوهی" (مدیرش) چنان با قانون های سفت و محکم خود آن را اداره می کند که در مخیله افرادش هم نمی گنجد؛ او تماس فیزیکی و حتی فکر کردن به جنس مخالف را برای این افراد منع کرده است. یکی از همین افراد "ابراهیم" است که مدتی پیش همسر و کودک درونش را از دست می دهد و خود با دستانش کودکش را به خاک می سپارد. تاثیر این مرگ باعث تولد فوبیای مرگ درون ابراهیم شده و با تشنج های گاه و بی گاهش زندگی را در بیرون و به دور از نظارت برای او غیر ممکن ساخته است. <<من گنجشک نیستم>> حکایتی تلخ ، اما خواندنی مستور است که تصویر انسانی را نمایش می دهد که نمی توان تحت هیچ شرایطه خاطره ها و احساساتش را از او گرف
        

0