بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

ایمان عباسیان

@iman_abbasian

46 دنبال شده

45 دنبال کننده

                      کتاب خوار 🍉
ن ویسنده 🥸
                    
im_im_on
iman.abbasian_

یادداشت‌ها

باشگاه‌ها

آفتاب‌گردان 🌻

290 عضو

قرآن کریم: ترجمه خواندنی قرآن به روش تفسیری و پیام رسان برای نوجوانان و جوانان

دورۀ فعال

چالش‌ها

این کاربر هنوز در چالشی شرکت نکرده است.

فعالیت‌ها

            فکر میکنم که بعد از تقریبا دوسال سراغش رفتم. چیز خاصی درموردش نمیگم چون که معمولاً این‌جور کتاب‌ها چیزی فراتر از عشق و جنون و دوری و فراق و این چیزها نمیگن. البته این رو بگم که این درمورد کتاب‌هایی که با عنوان ادبیات کلاسیک شناخته میشن نیست. خلاصه؛ من عاشق اینم که یکی برام داستان بگه، داستان بخونم، داستان گوش بدم، داستان بگم. از این برام جذاب‌از اینه که جزئیات داستان رو بخونم؛ حالا بلندی‌های بادگیر این ویژگی‌ها رو داشت، من خودم رو به جای راوی داستان گذاشتم که یک پیرزن خدمتکار داره براش داستان و سرگذشت اربابان اون نواحی رو میگه! گاهی به هیجان می‌اومدم، گاهی اعصابم خراب میشد، گاهی حوصله‌م نمیکشید که ادامه بدم، اما این عشق به خوندن داستان! و جزئیات من رو سمت خودش کشوند و به نظرم بلندی‌های بادگیر این چیزایی که گفتم رو داره. ارزش خوندن داره؟ بله؛ پشیمون نمیشید از خوندنش و ممکنه لذت هم ببرید. قبل از این که این متن رو بنویسم، یه نگاهی به نظرات دوستان انداختم، دیدم نظرات متفاوته، یکی گفته نخونید، یکی گفته بخونید، اما من میگم حتما بخونید، اگر عاشق داستان هستین.  عشق، جنون، سردرگمی، عاشق، معشوق، پول! همه این‌ها توی بلندی‌های بادگیر هست. بخونید بخونید و بخونید!
          
زیبا... دلاورانه... عاشقانه.... طنزانه.... و یک عالمه آموزنده،

شاید این کلمات بخش کوچکی از توصیف بلند و بالای این کتاب باشه،
منی که تا 180 صفحه قصد کنار گذاشتن این کتاب رو داشتم، چنان میخ و محو محتوای مسحور کننده اون شدم که هیچ گاه نخواهم تونست اونو فراموش کرد،

بارها و بارها در حین خوندن این کتاب و در گزارش های اون میگفتم کاش این کتاب، کتاب درسی ما می‌بود، کاش بجای این همه دین و زندگی و ادبیات اینو جایگزین میکردند،

این کتاب، دایرةالمعارف چگونه زندگی کردن، چگونه زیستن، چگونه حکومت کردند و در یک کلام راه و رسم انسان بودن است،

گرچه نویسنده براساس باورهای مسیحیت خودش این کتاب رو نوشته و بسیاری از مطالب اون با منابع اسلامی اصیل ما هم مطابقت داره و از این نظر در جای جای کتاب حس میکردم مشغول مطالعه نهج‌البلاغه هستم (حس شخصی)

و البته یک انتقاد هم نسبت به کتاب داشتم و اونم این بود که نویسنده از هیچ فرصتی برای تخریب اسلام و مسلمانان نگذشته بود و این مطلب رو بنده نتونستم به تفسیر و توضیح قاطعی در موردش برسم چون احتمال دادم که آنچه نویسنده از اسلام و مسلمین دیده واقعا همانگونه بوده که نوشته و اصلا اسلام اصیل بهش نرسیده (از وحشی‌گری های اعراب بعد از پیامبر کم وبیش همه مطلعیم.

از طنز داستان هرچی بگم کم گفتم
البته این طنز به معنای کرکر خنده نیست ولی شاید برای شما باشه و همین ی مسئله جذابیت و گیرایی داستان رو دو چندان میکنه و البته داستان از تعلیق های زیبا و گیر کم نداره چیزی و شما رو پای کتاب نگه میداره، 

یکم از فراز و فرودهای داستان بگم بهتون
داستان در جلد اول بیشتر به داستان های متفرقه پرداخت شد ولی رفته رفته در طول داستان جذابیت اون بالا میره،
ماجرای پهلوان پنبه ای هست که به نیت کمک به مظلومان و مورد ستم قرار گرفتگان جامه رزم‌آوران به تن می‌کند و در این راه ماجراها پشت سر می‌گذارد و به هر شکلی که از دستش بربیاد سعی بر کمک میکنه ولو مورد ضرب و شتم قرار میگیره و یا در این راه ناملایمتی میبینه.

جلد دوم ماجراها اکثرا معطوف به خود پهلوان میشه ولی نکات و درس‌های آموزنده اون و همچنین طنز داستان بیش از پیش میشه و خب من جلد دوم رو بیشتر پسندیدم. 🤪

چقد نوشتم
ببخشید دیگه
گفتم شاید بکار اونایی که قصد خوندنش رو دارند بیاد،

برید بخونید
لذت ها نهفته است در آن 🤪🤪😇
            زیبا... دلاورانه... عاشقانه.... طنزانه.... و یک عالمه آموزنده،

شاید این کلمات بخش کوچکی از توصیف بلند و بالای این کتاب باشه،
منی که تا 180 صفحه قصد کنار گذاشتن این کتاب رو داشتم، چنان میخ و محو محتوای مسحور کننده اون شدم که هیچ گاه نخواهم تونست اونو فراموش کرد،

بارها و بارها در حین خوندن این کتاب و در گزارش های اون میگفتم کاش این کتاب، کتاب درسی ما می‌بود، کاش بجای این همه دین و زندگی و ادبیات اینو جایگزین میکردند،

این کتاب، دایرةالمعارف چگونه زندگی کردن، چگونه زیستن، چگونه حکومت کردند و در یک کلام راه و رسم انسان بودن است،

گرچه نویسنده براساس باورهای مسیحیت خودش این کتاب رو نوشته و بسیاری از مطالب اون با منابع اسلامی اصیل ما هم مطابقت داره و از این نظر در جای جای کتاب حس میکردم مشغول مطالعه نهج‌البلاغه هستم (حس شخصی)

و البته یک انتقاد هم نسبت به کتاب داشتم و اونم این بود که نویسنده از هیچ فرصتی برای تخریب اسلام و مسلمانان نگذشته بود و این مطلب رو بنده نتونستم به تفسیر و توضیح قاطعی در موردش برسم چون احتمال دادم که آنچه نویسنده از اسلام و مسلمین دیده واقعا همانگونه بوده که نوشته و اصلا اسلام اصیل بهش نرسیده (از وحشی‌گری های اعراب بعد از پیامبر کم وبیش همه مطلعیم.

از طنز داستان هرچی بگم کم گفتم
البته این طنز به معنای کرکر خنده نیست ولی شاید برای شما باشه و همین ی مسئله جذابیت و گیرایی داستان رو دو چندان میکنه و البته داستان از تعلیق های زیبا و گیر کم نداره چیزی و شما رو پای کتاب نگه میداره، 

یکم از فراز و فرودهای داستان بگم بهتون
داستان در جلد اول بیشتر به داستان های متفرقه پرداخت شد ولی رفته رفته در طول داستان جذابیت اون بالا میره،
ماجرای پهلوان پنبه ای هست که به نیت کمک به مظلومان و مورد ستم قرار گرفتگان جامه رزم‌آوران به تن می‌کند و در این راه ماجراها پشت سر می‌گذارد و به هر شکلی که از دستش بربیاد سعی بر کمک میکنه ولو مورد ضرب و شتم قرار میگیره و یا در این راه ناملایمتی میبینه.

جلد دوم ماجراها اکثرا معطوف به خود پهلوان میشه ولی نکات و درس‌های آموزنده اون و همچنین طنز داستان بیش از پیش میشه و خب من جلد دوم رو بیشتر پسندیدم. 🤪

چقد نوشتم
ببخشید دیگه
گفتم شاید بکار اونایی که قصد خوندنش رو دارند بیاد،

برید بخونید
لذت ها نهفته است در آن 🤪🤪😇