هری پاتر و زندانی آزکابان
آزکابان زندان جادوگرهاست. یکی از بزرگ ترین قاتلان زندان از آنجا که زندانی مخوف می باشد، فرار کرده است. او سیریوس بلک است. کسی که به جیمز پاتر، پدر هری خیانت و محل زندگی جیمز و لی لی پاتر را برای لرد سیاه افشا کرد، در حالیکه خودش بهترین دوست جیمز بود. او اکنون در اطراف مدرسه هاگوارتز پرسه می زند و قصد کشتن هری را دارد. هری پاتر نیز در سومین سال تحصیلی خود در هاگوارتز قصد دارد که سیریوس بلک خائن را پیدا و انتقام پدر و مادرش را از او بگیرد ولی...
برترین آثار تبدیل شده به فیلم و سریال ادبیات داستانی کتاب نوجوان فهرست برترین رمان ها در بریتانیا پرافتخارترین کتاب ها مجموعه داستان های هری پاتر داستان فانتزی جایزه ی کاستا بوک ویت برد فهرست برترین داستان های سفر در زمان ادبیات معاصر ادبیات نوجوان دهه 1990 میلادی کتاب هایی که به بیشترین زبان های دنیا ترجمه شده اند جایزه ی برام استوکر رمان جایزه ی لوکس فانتزی ادبیات انگلیس
بریدۀ کتابهای مرتبط به هری پاتر و زندانی آزکابان
نمایش همهلیستهای مرتبط به هری پاتر و زندانی آزکابان
نمایش همهیادداشتهای مرتبط به هری پاتر و زندانی آزکابان
جلد یه هری پاتر به غایت از جلد دو بهتر و جذاب تر بود برام. من چون هری پاترها رو دارم با نگاه کشفِ ماجرای اینکه " چطور رولینگ انقدر خوب نوشته و انقدر طرفدار داره کتابش؟" میخونم یه سری از نکاتم از کتاب رو مینویسم شاید به درد کسی بخوره که علاقه مند به ادبیات فانتزیه، مگر نه نمیخواد بخونیدش. ۱. تکنیک غافل گیری در این جلد: تو کل داستان آدما منتظر یه اتفاق ترسناک باشن، آخرش بفهمن اصلا قضیه اونی که اونا فکر میکردن نبوده و فردی که مقصر میدونستنش کاملا بی گناهه و مظلومِ داستان گناهکاره. ۲. دنیای جادویی جدید در این جلد: زمان برگردان، جانورنمایی، هاگزمید، نقشه جادویی ۳. موجودات جادویی جدید مهم: گرگینه، هیپوگریف، دیوانه سازها، لولوخرخره ۴. محبوب ترین و منفورترین شخصیت جلد۳ برای من: محبوبترین: پرفسور لوپین منفور ترین: عمه دورسلیها ۵. نقطه قوت این جلد: اضافه شدن مفاهیم جدیدتر و عمیقتر به ماجرا بالاتر بردن دوز ترس در داستان که باعث هیجان بیشتر شد. همیشه نگران یه حمله از زندانی آزکابان بودیم. به تصویر کشیدن مقاومت و تمرینهای پیاپی هری برای مقابله با ترسش. _ترسیم فضای کلاس های با جذابیت بیشتر در این کتاب. ۶. نقاط ضعف کتاب: کتاب نزدیک ۵۰۰ صفحه بود و یه جاهایی خیلی الکی کش میومد! میشد تو ۳۰۰ صفحه جمع بشه. _ اخر قصه ، بنظر میرسید ایده زمان برگردان از سر ناچاری استفاده شده و برای به پایانِ خوش رسوندنِ ماجرا. ولی در خوانش اول بسیار جذاب بود. ۷.نکات جانبی: بنظرم خیلی روانشناسی بود این کتابش، مفهوم مواجهه با ترس ها، از بین رفتن شادی ها، اینکع ادم بدون شادی هاش یه جسم بی روح میشه و اثر خاطرات تلخ کودکی تو بزرگسالی از حرف های جالب روانشناسانه ش بود.
با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش میشود.
0