این هم از سومین جلد هری پاتر ، و تا اینجا بهترین جلد این مجموعه از بین این سه تایی که تا الان خوندم... داستان عالی شروع میشه و خوب و غیر قابل پیش بینی تموم میشه...
نمیخوام لو بدم ولی همین که داستان درگیر تکرار نمیشه خودش یک پوئن بسیار مثبته...
بذارید یک مثال از سینما و تلوزیون بزنم براتون...
نمیدونم سریال جذاب " پیکی بلایندرز " رو دیدید یا نه... وقتی شروع میشه سریال ، ما اسیر فضای به شدت جذاب ، کاراکتر های جذاب تر و موسیقی خیلی خوب سریال میشیم و دوست داریم که سریال رو تا انتها ببینیم... قاب بندی های جذاب و قصه پر هیجان ما رو تا انتها نگه میداره...
تامی شلبی ، کاراکتر اصلی اون سریال ، هر فصل با یک دشمن قدر دست و پنجه نرم میکنه... دشمنی که هر دفعه ما میگیم ، اینبار دیگه کار شلبی ها تمومه اما یهو ورق به نفع تامی برمیگرده... از یه جایی به بعد دیگه میدونیم تامی از این بحران هم قراره به سلامت بگذره...
این اتفاق رو تعمیم میدم به هری پاتر... در قسمت اول و دوم کتاب هری با دشمن های خطرناکی رو به رو میشه و به سلامت عبور میکنه اما در این قسمت ما به زیبایی از خانوم رولینگ رو دست میخوریم...
اینبار سیریوس بلک اومده تا قواعد بازی رو عوض کنه...

شما با یه شاهکار قصه گویی طرفید... پس بخونید و لذت ببرید...