نانامریم برادران حقیر و 1 نفر دیگر4.2106 نفر |56 یادداشتخواهم خواندنوشتن یادداشتبا انتخاب ستارهها به این کتاب امتیاز دهید.در حال خواندن15خواندهام249خواهم خواند70توضیحاتمشخصاتنسخههای دیگرکتاب نا، نویسنده مریم برادران حقیر.لیست صد کتاب قبل از صد سالگی - زائری زندگی نامهبریدۀ کتابهای مرتبط به نانمایش همهفاطمه زهرانامریم برادران حقیر4.256صفحۀ 58برتری اسلام را باید از محیط سخن به میدان عمل رساند.01علی علیزادهنامریم برادران حقیر4.256صفحۀ 18502fatemeنامریم برادران حقیر4.256صفحۀ 5705حسن دانشگرنامریم برادران حقیر4.256صفحۀ 53اسماعیل مدتی به سفر رفت و وقتی برگشت، خواست که محمد باقر آنچه از درس شیخ محمدرضا نوشته برایش بیاورد؛ محمد باقر مطالب را جوری منظم و دستهبندی شده نوشته بود که نشان میداد نتیجه فهم و درک خودش است. در کلاس، آن طور که برداشت میکرد مینوشت نه آن طور که استاد میگفت.02یادداشتهای مرتبط به نامحمدرضا زائری1400/08/16 خاندان صدر با سابقهای نهصد ساله از علم و اجتهاد، شخصیتهای درخشان و برجستهای در خود پرورده و به جامعه عرضه کرده که طی قرنها در سه کشور ایران و عراق و لبنان درخشیدهاند و در این میان برخی از آنان مانند امام موسى صدر و پسرعمویش شهید سید محمدباقر صدر، چهرههایی استثنایی و خاص بودهاند و شهرت جهانی یافته اند. چند سال قبل وقتی تصویری از نصب مجسمهی نیم تنهی شهید سید محمدباقر صدر در یکی از مراکز علمی، سیاسی بسیار مهم روسیه منتشر شد، بسیاری از مخاطبان فعال در فضای مجازی که تنها این نام را بر اتوبانی در تهران دیده بودند با دیدن آن تصویر تعجب کردند و دچار شگفتی شدند، زیرا نمیدانستند که یک عالم مجاهد و شهید چگونه در فضای علمی خارج از ایران و عراق به چنین جایگاه و مقبولیتی رسیده است. متأسفانه -باید اعتراف کنیم- شهید سید محمدباقر صدر که با مظلومیت و مصیبتی دردناک زیر شکنجههای صدام به شهادت رسید، امروز هم بعد از چهل سال همچنان مظلوم و غریب است. او که در سن جوانی از نظر علمی به آن موقعیت باورنکردنی و اعجاب آور رسید، از چنان قدرت فکری و ارتقای علمی برخوردار بود که میشد او را به عنوان نابغه شرق و اسطوره علمی جهان اسلام معرفی کرد. دو کتاب «فلسفتنا» و «اقتصادنا» در همان سالهای نخستین عمر او شهرت فراوانی در کشورهای مختلف برای او رقم زد و پیشنهادهای وسوسه انگیزی برای مهاجرت و حمایتهای مالی در پی داشت. وقتی کتاب مهم و پرآوازه او «الاسس المنطقیة للاستقراء» انتشار یافت برخی مدعی بودند که ترجمهی آن به زبانهای خارجی میتواند بر پارهای از دیدگاههای علمی در حوزهی ریاضیات و منطق و علوم تجربی مادی اثر بگذارد و جریانساز باشد، اما در همان نخستین قدم به دلیل پیچیدگی محتوا و مضمون فنی کتاب هیچ کس از پس ترجمهی انگلیسی اش برنیامد. آیت الله خوئی -استاد مؤلف- در بارهی این کتاب گفته بود تنها کتابی است که با اولین خوانش آن چیزی درنیافتم و مجبور شدم دوباره آن را از ابتدا بخوانم. وقتی هم با نگاه خاص و رویکرد متفاوت خود کتاب «الفتاوى الواضحة» را منتشر کرد، با چنان استقبالی مواجه شد که برخی از جوانان اهل سنت اعلام کردند در مسایل شرعی شان به جای پیشوایان فقهی خود به این عالم نجفی مراجعه میکنند. او علاوه بر دغدغههای تأسیسیاش که در طرح بانکداری بدون ربا ظهور یافت و الگوی بسیاری از بانکها در کشورهای مختلف شد، و علاوه بر اهتمامات اجتماعیاش که در فعالیتهای مختلفی چون راهاندازی مدارس و تشکیل حزب تمثل پیدا کرد، تمرکز جدی هم بر تدوین مبانی نظری رویکرد دین به جامعه داشت که فرصت جمعبندی و نشر آن را نیافت و تنها برخی شاگردانش بعدها برگهایی از یادداشتهای اولیه او با عنوان «مجتمعنا» را منتشر کردند. بقیهی کتابها و آثار او نیز هرکدام داستان و ماجرایی دارند؛ از آنچه در حدود دوازده سالگی نوشته و بعدها به چاپ رسیده تا برخی یادداشتهای حساس باقیمانده از روزهای حصر خانگی قبل از شهادتش. زندگی عجیب و شخصیت خاص سید محمدباقر صدر فارغ از همهی حاشیهها و حوادث بیشمار خود به تنهایی آنقدر اهمیت دارد که صدها کتاب از آن نوشته و دهها فیلم از آن ساخته شود. در میان آثار معدودی که به زندگی و افکار او پرداختهاند، کتاب «نا» با بیانی دقیق و نثری هنرمندانه بیش از همه در ارائهی تصویری کامل و فراگیر از این دانشمند شهید توفیق داشته است. هم داستانهایی از دوران کودکی و تحصیل او را روایت کرده و هم بازتابی از فضای روابط عاطفی او با همسرش را در لابلای طرح اندیشه ها و افکار بلند وی در پیش چشم خواننده قرار داده است. هم علو طبع و بلندی همت والای او را در کرامت و عزت نفس به خوبی تصویر کرده و هم مشقتهای مرارتبار زندگی ساده و فقیرانهاش را نشان داده و کسی را معرفی کرده که در جایگاه مرجعیت و زعامت، بچههایش حسرت خوردن میوه داشتهاند و او به آنان که قدری پول توجیبی میخواستهاند تا بتوانند در مدرسه موز بخرند، میگوید: آیا همهی بچههای مدرسه شما موز میخورند؟ بهتر است شما همراه آن چند نفر اقلیت باشید که در زنگ تفریح گرسنه میمانند! در همین حال بیآنکه تلخی های زندگی و شهادت دردناک ایشان و خواهر شهیدش خواننده را آزار دهد، به نرمی و ظرافت از همه این دردها و مصیبتها نیز میگوید و حتى آخرین صفحات کتاب را با لطافتی سوگناک اما شکوهمند به پایان میرساند. عکسهای کمتر دیده شده از آن شهید به همراه شجرهنامهی خانوادگی و سالشمار زندگی او از پیوستهای کتابند که در لابلای صفحات، اطلاعات کاملتری را به خواننده منتقل میکند. (به تاریخ ۱۳۹۹/۸/۲۹ از سری یادداشتهای «صد کتاب قبل از صدسالگی!» در روزنامهی شهرآرا) 127امید نادری1401/05/09 داستان زندگی شهید صدر فقیهی که در جوانی مجتهد شد هم دوره امام خمینی و هم عقیده با او در جهاد. شهید صدر در عراق قیام کرد و مثل گذشته که اهل کوفه حسین را تنها گذاشتند ایشان را تنها گذاشتند ولی امام در ایران تنها نماند و پیروز شد 013محمد خزائی1400/11/18 سید محمدباقر صدر از شخصیتهای کمنظیر تاریخ تشیع است. نبوغ سرشار و مجاهدت خستگی ناپذیراز او شخصیتی جذاب ساخته و در کنار آن اتفاقات بسیار زندگی او زمینهای است فوق العاده برای داستانپردازی چیزی که ابدا «نا» از عهده آن برنیامده است. این کتاب شبیه یک فست فود پخته نشده است که نه تنها شخصیت یاران و اطرفیان سیدمحمدباقر در آن به خوبی ترسیم نشده است که شخصیت خود سید محمدباقر هم بسیار کلی و بدون عمق است. در تمام کتاب تنها بیان میشود که محمدباقر بسیار باهوش است، محمدباقر بسیار مهربان است و محمدباقرمدام مشغول است و این سه مولفه ده ها بار تکرار میشود؛ بدون آنکه مخاطب این مسئله را واقعا از لابلای اتفاقات درک کند. البته نثر روان کتاب و جذابیت ذاتی محمدباقر صدر جذابیتی نسبی به کتاب داده که آن را تا حد زیادی خواندنی میکند، اما در مجموع نمیتوان به این کتاب مختصر گفت کتاب خوب و کاش این کتاب باعث نشود که راه نوشتن دوباره درباره زندگی محمدباقر صدر بسته شود. 17فهیمه امین زاده1400/11/23 کتابی عالی با متنی روان و جذاب که شما را با شهید صدر و خاندان صدر برای قدم اول آشنا میکند . 08مریم قانعیان1401/04/12 نا کتابی ست که مظلومیت شهید محمدباقر صدر را در زمان حیات زمینی و پس از مرگش آشکار کرد . گرچه این کتاب به جزئیات شخصیت شهید صدر نپرداخته ولی به طور کلی نویسنده در شناساندن ایشان به مخاطب و بیان جایگاه و منزلت علمی و مراتب اخلاقی شان توانمند بوده و کتاب تا حد زیادی مورد پسند مخاطب قرار گرفته . 08زهرا برفی1401/04/13 شهید صدر آنقدر در میان ما گمنام است که هر روایت مکتوبی میتواند نوری تازه باشد و درکی نو از زندگی این مجتهدِ مبارز به ما ارائه کند. این کتاب با حجم کم و روایت منسجمش، حتماً بهترین گزینه برای دیدار با زندگی و زمانه شهید سیدمحمدباقر صدر هست. 06علی علیزاده1402/11/22 همیشه میگویم بالاخره یک کتاب وقتی میخرم، روزی به کارم میآید و نگاهم را تغییر میدهد. متعدد رخ داده است. این کتاب حالا جزو همین دسته از کتاب ها شد. روایتِ کوتاهِ زندگی از یک مرد بزرگ تاریخ شیعه، اسلام و جهان. این کوشش و تلاش بیحد و اندازه شهید صدر، خود یک الگویی است برای من و دیگران. و البته نوع سبک زندگیِ این طلبهی علم و دین درس آموز است. قطعا شخصیت شهید صدر را نمیتوان در این سطور محصور کرد و همگی آلکن هستند از بیان آن. اما گوشه ای از دریای معرفت این عالم وارسته، هر متنی را اعتبار و وزن میدهد. اگر متن به جزییات الکی و ادبیات پردازی بیمورد کمتر پرداخت میکرد قوام بهتری داشت. و همینطور جای این ادبیات پردازی، کاش قدری در پانوشت ها به شخصیت ها و کتاب هایی که نام برده شده اشارات مفصلی داشت که خواننده گیر نکند در اینکه «این چه کتاب است»، «این شخصیت کیست» و... مثل اول کتاب-یک شجره نامه مصور- کلی به ذهنیت و پیدا کردن روابط افراد با یکدیگر کمک کرد و خواننده حالا راحت تر میتوانست بخواند امام موسی صدر و دیگران کی هستند. حالا که کتاب تمام شده، غم، اندوه, افسوس و حسرت کل جانم را فرا گرفته. و نمیدانم چطور میشود ادای دین کرد... به فال نیک میگیرم تلاقی اسم مدرسه امسالم با خواندن این کتاب و علاقه مند شدن به عالم مجاهد. بعد نوشت؛ ۱- باتوجه به نکات و بیانات رهبر انقلاب، میتوانست در کتاب به اشاره شود. ۲- تعریف و تمجید های شهید صدر از امام خمینی غفلت بزرگ کتاب بود. ۳- انگار روایت زنانه (از دید یک خانم و لطافت) از شهید مواجه هستیم. 04زهرا 🌱1402/12/04 این کتاب را سه چهار بار تا نصفه خواندم و رها کردم تا اینکه بعد از مدت ها به پیشنهاد دوست عزیزی در حلقه کتابخوانی کتاب نا شرکت کردم. جلسه اول مرا مجاب نکرد دوباره آن را بخوانم اما بعد از جلسه دوم تصمیم گرفتم یک بار دیگر فرصت بدهم و دوباره شروع به خواندن کردم و فهمیدم مشکل از من بود، نه کتاب و دو روزه تمام شد! نا زندگینامه شهید سید محمدباقر صدر هست که از مکتوب های به دست رسیده جمع آوری و نگارش شده است و در تعریف ایشان همین بس که صدام گفته بود نمیگذارم تاریخ دوباره تکرار شود و سید صدر، امام صدر شود! از آنجایی که کتاب ابعاد مختلف زندگی ایشان را بیان کرده است، خواندن آن به همه توصیه می شود 00محدثه سلمانی1402/05/19 سر و کله شهید صدر اولین بار توی سوگلی کتاب هام"هفت روایت خصوصی" پیدا شد. اونجایی که محمد باقر به امام موسی صدر میگن پسرت رو نمی فرستی حوزه علمیه؟ و بعد توی فصل های بعدی وقتی همه خواهرها از عزیز دردونه بودن فاطمه خانم صدر می گفتن ایشون جواب می دادن اون ناز کشیدن ها برای این بوده که بعدا بریم عراق و سختی بکشیم. سال 95 توی عراق عکس های شهید صدر رو می دیدم و دوست داشتم باهاشون بیشتر آشنا بشم. هنوز یک هفته از سفر کربلامون نگذشته بود که مجله همشهری آیه مطلب کوتاهی رو درباره شهید صدر و بنت الهدی چاپ کرد. کتاب نا رو توی سایت موسسه امام موسی صدر دیدم و به رسم رایج کرونا اینترنتی خریدمش. صدرها خونواده غریبی ان؛ تربیت شون، نگاهشون به دنیا، اراده بی پایانشون برای تغییر و صبر بی پایانشون در راه وظایف الهی واقعا بی نظیره. پدر امام موسی، خود امام موسی، فاطمه خانم خواهر امام موسی، بی بی مادر بسیار صبور و بزرگوار امام موسی(که الحق باید کتاب نوشت درباره بزرگی و صبوری و مجاهدت این خانم بی ادعای مومنه)، رباب خانم خواهر دیگر امام موسی، شهید صدر و بنت الهدی صدر، هرکدومشون رو نگاه می کنی هزار هزار درس آدمیت می گیری و حیرون می مونی که این همه صفات حسنه از کجا میاد. کتاب های زیادی درباره امام موسی نوشته شده که هرکدوم کوزه ای از بحرِ اون وجود بابرکته. اما درباره شهید صدر تنها کتابی که دیدم و خوندم همین کتاب نا ست. اسم کتاب خیلی قشنگ و با مسماست. خانوم برادران توی مقدمه کتاب می گن که زندگی شهید صدر رو تا اونجایی که می تونستن و باعث رنجیدگی خونواده نازنین صدر نمی شده انعکاس دادن؛ متاسفانه بعدها ناگفته های این کتاب رو جسته گریخته شنیدم و ای کاش نشنیده بودم و نفهمیده بودم. نوشته خانوم برادران بخش های مختلف زندگی شهید صدر از جمله زندگی خانوادگی، فعالیت های سیاسی، زندگی شخصی و فقاهت شهید صدر رو در بر داره و از هرکدوم به ما سرخط هایی میده اما به نظر من تاکیدش روی زندگی شخصی و حوادت بیشتره. جا داره که کتاب های دیگه ای با تمرکز روی وجه های دیگه زندگی شهید مخصوصا وجوه فقاهت و سیاست نوشته بشه. شرح رفاقت و دوره خوش طلبگی امام موسی و شهید صدر رو می خوندم و آه می کشیدم و لبخند می زدم، لبخند به دل دریای دو ناخدای کشتی امت و آه از سرنوشت هردو بزرگوار.کتاب با شرح شهادت شهید صدر و بنت الهدی صدر و بی خبری خانواده شون تموم میشه و درباره سالهای بعد حرفی نمی زنه. کتاب به رنگ صبر که درباره فاطمه خانم همسر شهید صدر نوشته شده می تونه تکمیل کننده این کتاب باشه. 06حامد خسروشاهی1402/04/05 کتاب "نا" داستان زندگی نویسنده کتابهای اقتصادنا و فلسفتنا (اقتصاد ما و فلسفه ما) است؛ شهید سید محمدباقر صدر. یک روایت داستانی به قلم امتحان پسداده مریم برادران. کسی که رفته و همصحبت زنان خانواده صدر شده و اتفاقا همین روایتهای زنانه است که اواسط کتاب را شیرین میکند و تو را دنبال خود میکشاند. پای امام موسی صدر و امام خمینی به داستان باز میشود و در فراز و فرود زندگی یک نابغه به پایان تراژیک میرسد؛ کسی که اغلب ما (ما که نه، پدران ما😊) فقط همین پایان را میدانیم. نمیدانم که این پژوهشگاه شهید صدر که در این چندسال گذشته اهتمام کرده برای احیای میراث این متفکر بزرگ مال کجاست و کارکنانش که هستند، اما کارهای تمیزی کرده است که یکی هم سفارش روایت داستانی از زندگی این شهید است. خدا برکت به کارشان دهد. 02احمدرضااعلایی1402/02/13 تنها کتابی بود که وقتی صفحه ی آخرش را خواندم آن قدر گریه کردم که همسرم فکر کرد عزیزی را از دست دادم. واقعا از دست دادم. با تمام وجود احساس کردم جگرم آتش گرفت آن زمان که پیکر مظلوم سید باقر را چند باره نبش کردند تا پنهانش کنند. آن زمان که خواهرش سیده مظلوم را مانند مادرش بی نشان قبر کردند. وقتی به عراق فکر می کنم دلم میگیرد. از مردمانش و از علمایش. چه راحت سید را رها کردند همان طور که جدش علی را. 012مهدی اکبرینژاد1401/09/02 فردا اولین روز از اولین حلقه کتاب خوانی هستش که شرکت کردم، و قراره با خوندن این کتاب شروع کنیم خیلی هیجان زده ام، اما متاسفانه یه خرده سرما خوردم 🤒🤧😷 016محمدجواد واحدی1403/01/08 از شهید سیدمحمدباقر صدر رحمه الله فقط نام و نشانش را بلد بودم. دورادور، جسته و گریخته، از اساتید و گاه از بعض آقایان هم حجره ای و هم درسی شنیده بودم که شهید صدر، بیش از مطالعه فکر میکند. این برایم جالب آمده بود و در عالَم نوجوانی مرا به فکر واداشت که: مگر میشود فکر کرد و عالم شد؟ پس چه کسی این همه کتاب سنگین علمی را گردن میگیرد؟ فکر نکرده بودم که این فکر، پشتوانه میخواهد که شهید صدر، در نوجوانی اش اندوخته، و همچنین در محضر بزرگانی چون حضرت آیت الله خویی رحمه الله زانو زده است. همچنین نمیدانستم ایشان هم مباحثه ای، دوست صمیمی، پسرعمو و شوهرخواهر امام موسی صدر میباشد، که در عراق و لبنان فعالیت های موثر و دشمن شکنی انجام دادند که آخر سر موجب ناپدید شدن امام موسی صدر، و محاصره ناجوانمردانه منزل سیدمحمدباقر صدر و در نهایت شهادت وی شد (شاید شهادت هردو، الله عالم). خیلی حرف است که کفایه را دو ماهه بخوانی! کفایه مرحوم آخوند خراسانی از کتبی است که فهم عبارات آن بسیار صعب و مشکل است. عبارات آن معروف است به تلگرافی، یعنی نیاز به دقت نظر عمیقی دارد تا بتوان متن را فهمید، بعد به سراغ مطلب آن رفته، سپس وارد دعواهای علمی و نقد و پردازش آن شد.استادی که مدعی تدریس کفایه باشد، یعنی هفت خان را رد کرده و برای خودش یلی است. شهید صدر با این کتاب بیشتر برایم عزیز شد. سیدصدری که قبل از ۴۰ سالگی، یعنی در جوانی، آیت الله خویی بزرگ، فقیه، اصولی و رجالی نامدار زمان، بگوید کتاب "الاسس المنطقیه للاستقراء"، دقیق ترین و پیچیده ترین کتاب سیدصدر را دو مرتبه خواندم تا متوجه شدم. و در حالت بیماری، در بیمارستان به احترام سیدی که شاگرد اوست، خود را به سختی انداخته و احتراما نیم خیز شود، قطعا نوبر زمانه خویش است. با اینکه این کتاب در شناخت شهید صدر بسیار ما را کمک میکند، اما هنوز قدر شهیدصدر به درستی شناخته نشده است و هنوز در مظلومیت به سر میبرد. شاید نیاز به گذشت چند ده سال دیگر باشد تا از او، مانند شیخ انصاری و آخوند خراسانی یاد شود و کتب او متن بی بدیل دروس سطوح عالی حوزه علمیه شیعه شود. محمدجواد واحدی _ ۸ فروردین ۱۴۰۳ 01فاطمه نباتیان1402/04/11 برای من که این چهار یا پنجمین کتابی بود که از زندگی شهید صدر میخواندم، "نا" چیزی بود مثل بقیه. حتی برای انتشارش با وجود سابقهی درخشان نویسندهش چندان ذوقی نداشتم. خاصه که وقتی منتشر شد هنوز به رنگ صبر را تمام نکرده بودم. کتاب رسید و با کمی تعلل شروعش کردم و همه چیز خیلی معمولی داشت پیش میرفت، تا اینکه رسیدم به فصل چهارم. و خب فصل چهارم روایت همان گمشدهی من بود که در صدر یافته بودمش و دوستش داشتم. چه شروع خوبی داشت و چقدر جملهها و دغدغهها انگار حرفهای خودِ خودِ ما بودند در این روزگاری که همه چیز از اصالت تهی شده و رنگ به روی هیچ صبغةاللهی باقی نمانده است. نا، "ما"یی که گمش کردهایم را خوب روایت میکند و محمدباقر صدری که ما شدن دغدغهاش بود و نهایتا قربانی همین ما نشدن شد از دریچهی این کتاب با خواننده خیلی خط و ربط پیدا میکند. خواندن فصلهای آخر کتاب و کلا ورق زدن برگهای آخر زندگی شهید صدر همیشه و همیشه بسیار سخت و دردناک است و هر بار حسرت عمیقی به جانم مینشاند. با این حال، حیات شهید صدر و اندیشهای که او تلاش کرد پرمایه و ریشهدارش کند، هنوز هم برای ما حرف دارد و هنوز هم برای هر انسانی سخن دارد. 29فهیمه حدیدی1402/11/27 متن کتاب دل نشین است، روان و آمیخته با ادبیاتی خاص. اما بسیار مختصر استو پر از جاهای خالی و سوال های پاسخ نداده شده . این دومین کتابی است که درباره شهید محمدباقر صدر می خوانم اما تقریبا بیشتر اطلاعات آن برایم جدید بود. با این حال آنقدر که با هفت روایت خصوصی و زندگی آقا موسی ارتباط ذهنی و قلبی گرفتم ، نتوانستم شهید صدر را درک کنم. نبوغ ایشان کاملا ملموس است ، اما منطق و سبک زندگی شان برایم حقیقتا پیچیده بود. روند انتهای کتاب از شروع آن سریع تر پیش می رفت ، اختصار خوشایند نبود. البته نویسنده اشاره کرده بود که قصد آزردن راویان کتاب را نداشته و نمی خواهد وارد جزئیات روزهای سخت شود. بلافاصله بعد از اتمام این کتاب ، کتاب "به رنگ صبر" را به دست گرفتم. ابتدا از حجم زیادش و نوع مصاحبه ای بودنش کمی تردید داشتم که شاید سخت خوانباشد. اما بی نهایت دلچسب و روان بود. متن نوشته ها آینه ی صحبت کردن و روحیات فاطمه خانم صدر_ همسر محمدباقر صدر و خواهر آقا موسی_ هستند.پیشنهادم به همه کسانی که قصد دارند کتاب نا را مطالعه کنند یا مطالعه کرده اند این است که به رنگ صبر را به عنوان تکمیل کننده پازل نا و پاسخِ جاهای خالی اش تهیه کنند ، حتی برای هدیه دادن هم بسته جذابی خواهد بود! 310باران هاشمی1403/01/30 روون و جالب، برای کسایی مثل من که هیچ شناختی از ایشون ندارن، کتاب مفیدی میتونه باشه 04مینا لطیفی ده چانه1402/02/15 این کتاب مرا به خاندان صدر علاقه مند کرد. از هم نشینی با خاندان صدر لذت بردم. در حال خواندن هفت روایت خصوصی هستم. 014عبدالمهدی1401/10/04 بسم الله الرحمن الرحیم در حال خواندن آخرین صفحات. صدرنا. إن شاءاللّٰه. صدر در یک معنا به معنای آغاز است. صدرنا : آغاز ما. آغازی که تمام نشود جوریکه او دوست داشت. و برایش تلاش میکرد. و برای خدا زندگی . بعد از نا سراغ دیگر کتب شهید صدر برویم. تا با ایشان آشنا شویم. سایت شهید صدر mbsadr.ir 09زینب احرامیان1402/12/14 هم متن کتاب قشنگه هم شهید محمد باقر صدر از توابغ و فرهیخته ترین و جذاب ترین شخصیت های تاریخ شیعه هستند . حیف که صدام ملعون خیلی زود دنیا رو از برکت وجودشون محروم کرد 11کوثردشتی1401/09/12 اگر میخواهید به صورت کلی، گزارش و اطلاعاتی فشرده راجعبه شهید صدر و خانواده، فعالیتهای شهید، فرق شهید صدر با امام موسی، ارتباط ایشان با امام خمینی(ره) و انقلاب اسلامی ایران و شمهای از سبک زندگی شهید دریافت کنید، این کتاب انتخاب خوبی است. قسمتهایی از کتاب هم از لطافت داستان و ظرافتهای زبان فارسی برای جاذبه بیشتر استفاده شده ولی بیشترین انگیزه برای ادامه دادن کتاب، شوق آشنایی بیشتر با شهید است. من توفیق داشتم که در حلقه چهارم کتاب مدرسه مبنا، این کتاب را همراه عزیزان دیگری مطالعه کنم. 013بیشتر