بهتر انتخاب کن، بهتر بخوان

هری پاتر و اتاق اسرار

هری پاتر و اتاق اسرار

هری پاتر و اتاق اسرار

جی. کی. رولینگ و 2 نفر دیگر
4.4
198 نفر |
39 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

19

خوانده‌ام

520

خواهم خواند

48

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب می‌باشد.

دومین سال تحصیلی هری در مدرسه جادوگری هاگوارتز است. او با دوستان صمیمی اش، رون ویزلی پسری کنجکاو و هرمیون گرنجر باهوش ترین دختر مدرسه، سعی دارند پرده از معمای حفره اسرارآمیز بردارند. حفره ای که هیولایی مخوف را در خود جای داده است و رازی بزرگ در اعماق آن وجود دارد...

بریدۀ کتاب‌های مرتبط به هری پاتر و اتاق اسرار

نمایش همه

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

 هری پاتر

1402/10/07

تعداد صفحه

30 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به هری پاتر و اتاق اسرار

یادداشت‌های مرتبط به هری پاتر و اتاق اسرار

                هری‌پاتر و حفره اسرارآمیز را از همه سری کتاب‌های هری‌پاتر بیشتر دوست داشتم و دارم. حالت معمایی فضای آن و درگیری‌های هری برای یافتن هیولای حفره به‌عنوان یک پسر ۱۲ ساله واقعا بی‌نظیر بود. بخش‌هایی از کتاب بود که نفسم می‌گرفت و واقعا نمی‌شد کتاب را زمین گذاشت. اگر از من می‌شنوید کل هفت جلد هری‌پاتر را خوانده و حفره اسرار را دوبار بخوانید:)
        

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

هــــــــر
            هــــــــری پــــــاتر و زندانی آرکـــابان :

به دلیل محدودیت کلمات بهخوان ، قسمت دوم یادداشت روی جلدو دوم مجموعه میگذارم
من واقعا در هری پاتر زندگی کردم ! صحنه به صحنه در کنارشون بودم. وقتی هری در مسابقه برنده میشد من همراه با رون و هرمیون از ته دلم میخندیدم و برایش خوشحال بودم .همراه با گریه های آنها ناراحت میشدم و در زمان هیجان با ارور دادن ضربان قلبم مواجه میشدم !  این جزئیــات بود که باعث  شد هاگوارتز رو مثل کف دستم بشناسم. دخمه ی اسنیپ ، مسیر برج تا کلبه ی هاگرید . ترتیب میزهای غذاخوری گروه ها و ... . و این موارد هیچ دلیل دیگری بجز توصیف و صحنه های فوق العاده دقیق ، فراموش نکردن جزئیات و سر صبر نوشته شدن کتاب ندارد.

نویسنده ها استعداد خاصی در روایت کردن ماجرا دارند اما لنگیدن در نوشتن دیالوگ های کشش دار نقطه ضعف بعضی از آن ها است ولی رولینگ از این قاعده مستثنی است ! دیالوگ های هوشمندانه ی او کاملا روایتگر منش هر شخصیت است و انتقال احساسات قشنگ تری نسبت به متن داستان را به همراه دارد
جدای از گره اصلی که داستان به دنبال آن بود ، گره های متعدد و جدای از گره اصلی وجود داشت مثل جارو آذرخش هری ، رفتن به هاگزمید ، کج منقار و . . . 
گرچه جواب تمام این گره های فرعی تکه پازلی برای گره گشایی اصلی بودند !

در بخش اوج داستان متوجه شدم رد و بدل کردن دیالوگ های شخصیت های مقابل هم و یا به اصطلاح دوئل کردن خیلی بیشتر از روایت کردن آنچه که اتفاق افتاده می تواند قلب خواننده را به دهانش بیاورد !!

گره گشایی داستان هم حسن ختام کتاب بود . تمام دانه هایی که در سطح داستان کاشته شده بودند ، در قسمت گره گشایی برداشت شدند و این بار هم خواننده دست هایش را به نشانه ی تسلیم در برابر باور کردن دروغ های نویسنده  و غافل گیری زیاااد از مشخص شدن بعضی موارد بالا می برد  گرچه موافقم بخش مهمی از گره گشایی این کتاب یکم از سر نداشتن ایده انتخاب شده بود

و یک سری نکات ریزی هم هستند که به نظرم مطرح کردن آنها خالی از لطف نیست مثل کش دادن بیهوده ی کتاب . ریتم دو سوم اول داستان به شدت کند بود و میشد کتاب را در حجم خیلی کمتری به نتیجه رساند. یادآوری کردن رویداد های دو کتاب قبلی واقعا آزاردهنده بود و اوایل کتاب خیلی بیشتر به چشم می آمد ! نمیدانم نوشتن یک متن درباره ی کتاب شامل نقد کردن ظاهر آن هم می شود یا نه اما طرح جلد کتاب (انتشارات کتابسرای تندیس) واقعا نسبت به نسخه ی اورجینال عذاب آور هست اما نسبت به نشر پرتقال بسیاار هم مایه ی افتخاااااار !
مفهوم کتاب نسبت به دو جلد قبلی خیلی قشنگ تر بود و کاملا در خفا گفته شده بود.
همیشه میدانستم کتاب نسبت به فیلم ارجحیت دارد با اینکه فیلم این کتاب واقعا کار شده است اما بعد از خواندن هری پاتر این موضوع را با تمام پوست و جون و استخوانم درک کردم ! و شاید علت لذت نبردن زیاد از جلد اول ، دیدن فیلم قبل از خواندن کتاب بود !!

صفر و یک بودن نظرات زیاده ولی به نظرم مهم نیست که چند سالتون هست و به چه ژانر کتابی علاقه دارید اصلا کتاب خوان بودن یا نبودنتان ملاک نیست . به نظرم همراه شدن با قلم جادویی جی کی رولینگ و لذت همراهی کردن هری ارزش یکبار امتحان کردن را دارد  حتی اگر به نامه ای از طرف هاگوارتز ختم نشود !!!!