ویلت

ویلت

ویلت

شارلوت برونته و 1 نفر دیگر
3.9
32 نفر |
12 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

3

خوانده‌ام

55

خواهم خواند

61

شابک
0000000016644
تعداد صفحات
474
تاریخ انتشار
1372/2/1

توضیحات

این توضیحات مربوط به نسخۀ دیگری از این کتاب است.

        
ویلِت، آخرین و پخته ترین اثر شارلوت برونته، رمانی است «اصیل» و نمونه? کلاسیکی از آنچه در نقد ادبی به «آشنایی زدایی» معروف است. قهرمان داستان دختری است بی چیز اما جسور که زندگی کسالت بار را برنمی تابد و با اعتقاد کامل به فضیلت های اخلاقی به کام اجتماع می رود. ویلت روایت رنج و تلاش است برای ایفای وظیفه، گریز از بطالت های روزمره، و جست وجوی عشق، و نیز کشاکش آدمی با سرنوشت ناشناخته. شارلوت برونته ما را به سفری می برد برای کشف زوایای پنهان خیال و اندیشه? زنانه.

      

دوره‌های مطالعاتی مرتبط

ویلت

تعداد صفحه

30 صفحه در روز

پست‌های مرتبط به ویلت

یادداشت‌ها

          این یادداشت قصد دارد چهار اثر شارلوت برونته را در یک نگاه مورد بررسی قرار داده و با هم مقایسه کند.


شخصیت پردازی:

ظاهرا زن قهرمان از نظر شارلوت برونته، شخصیتی شبیه خود او دارد، زیبایی و قوت جسمی ندارد. از نظر روحی ظریف و ضعیف است اما در داستان تلاش می‌کند به رشد و قوت دست پیدا کند. ثروت خانوادگی ندارد اما از نظر اصالت، با اصل و نسب است ولی جفای روزگار سودی از این اصل و نصب به او نمی‌رساند. از نظر مذهبی بسیار معتقد به اصول پروتستان است و شدیدا تربیت اصیل انگلیسی را بهتر از تربیت باز و بی چهارچوب فرانسوی می‌داند. شخصیت زن ایده‌آل شارلوت برونته، آرام و نجیب است، شر و شوری ندارد، همیشه خودش و احساساتش را کنترل می‌کند و بسیار محافظه‌کار و حتی خجالتی است.  این خصوصیات در تمام شخصیتهای اصلی زن داستان‌های او (جین ایر، کارولین، لوسی اسنو و شخصیت دختر رمان پروفسور) وجود دارد. 

از طرف دیگر مرد مورد علاقه او که شخصیت مکمل زن قهرمان است هم، بر و رو ندارد و خیلی اوقات دم دمی مزاج است. (راچستر، پروفسور، موسیو پل و رابرت و برادرش در رمان شرلی) به جز راچستر در رمان جین ایر، اصولا شخصیت های اصلی مرد در رمانهای او مال و منالی هم ندارند و تلاش می‌کنند با عرق جبین، نان خود را در بیاورند. 


المان‌های داستانی: 

در داستان‌های او المان‌های مشابهی وجود دارد. مثلا حسادت شخصیت‌های دختر به کسانی که فکر می‌کنند عاشقشان او را برای ازدواج انتخاب کرده، یا بی‌اعتنایی عاشق به معشوق در بخش زیادی از داستان و پرداختن به این عشق در قسمت‌های انتهایی داستان.  
درباره شغل شخصیت‌ها، به جز رمان شرلی، بقیه دخترها همه شغلشان معلمی است. شاید چون در آن دوران هیچ کار دیگری برای تامین معاش دختران قابل تصور نبوده است. البته از این لحاظ، رمان ویلت و پروفسور بسیار شبیه هم است. هر دو درباره کار در شبانه‌روزی است و حتی شخصیت مدیر شبانه‌روزی در هردو کتاب بسیار شبیه به هم است.
پایان داستان‌های او معمولا به شیوه رمان‌های کلاسیک، خوب و خوش است یا تقریبا خوش، به جز رمان ویلت که تلاش کرده با باز گذاشتن پایان آن، از تلخی‌اش بکاهد.


سبک نوشتار:

 سبک نوشتن شارلوت برونته در تمام کتاب‌هایش شبیه هم است. استفاده از لفظ خواننده عزیز در همه کتاب‌ها تکرار شده، در جین ایر کمتر، و در پروفسور خیلی بیشتر. 
زاویه دید در همه کتاب‌ها به جز شرلی اول شخص است و ظاهرا در این زاویه دید خیلی قوی تر کار می‌کند. درواقع ظاهرا داستان خاطرات شخصیت اول است که برای خواننده عزیز تعریف می‌کند.
پند و اندرز‌های اخلاقی بسیار زیاد است جوری که گاهی حس می‌کنیم در حال خواندن متن کتاب مقدس هستیم و گاهی بسیار خسته کننده می‌شود. حتی توصیفات گاهی زیادی تمثیلی و شاعرانه می‌شود.
 اما از نظر توصیف احساسات شخصیت‌ها، خیلی کامل و عالی عمل می‌کند در حدی که مخاطب می‌تواند خودش را به جای هر شخصیت بگذارد و همه آن احساس‌ها را درک کند. 
این توصیفات در رمان جين ایر و شرلی در بخش احساسات عاشقانه به اوج خود می‌رسد در حدی که تا به حال در هیچ رمان عاشقانه‌ای چنین توصیفات دقیق و نابی از احساس عشق ندیده‌ام.


اگر بخواهم آثار او را در مجموع ارزیابی کنم، به ترتیب این‌گونه خواهند بود:

- جین ایر: داستان قوی و پرکشش، شخصیت‌پردازی خوب، عاشقانه قوی، پایان خوب.

- شرلی: داستان گسسته، شخصیت‌پردازی خوب، عاشقانه خوب، پایان خوب.

- ویولت: داستان گسسته و قوی، شخصیت‌پردازی متوسط، عاشقانه متوسط، پایان باز.

پروفسور: داستان پیوسته، شخصیت‌پردازی متوسط، عاشقانه کم، پایان خوب.

@macktubat
        

8

مهسا

مهسا

1403/8/26

          یادداشتی بر ویلت:

«ویلت، آخرین رمان به اتمام رسیده‌ی شارلوت برونته، در سال ۱۸۵۳ به‌شکل سه جلدی منتشر شد. این رمان که براساس تجربه‌های شخصی برونته در بروکسل است و داستان تجربه‌ها‌ی روحی سخت زن جوان و بی‌چیزی‌ را در حالی که در مدرسه‌ای دخترانه درس می‌دهد روایت می‌کند، یکی از پیچیده‌ترین آثار نویسنده‌اش محسوب می‌شود، نمونه‌ای مناسب از رئالیسم روان‌شناختیِ آمیخته با رمانس گوتیک.» 

ویلت نام مناسبی برای این رمان است. برونته این بار از کلیت یک مکان استفاده می‌کند تا بستر مناسبی باشد برای روایت دردهای قهرمان رمانش، لوسی اسنو. ادبیات شارلوت برونته در ویلت بسیار شاعرانه است، و همین روی پیچیده شدن رمان تاثیر می‌گذارد. دیگر فقط خواندن یک داستان نیست، می‌دانی این کتابی که دستت گرفته‌ای اثر ادبی فاخری‌ست. من طرف‌دار داستانم. عاشق قصه‌ام، اما این‌بار نوشتار از داستان جلو میفتد، و دیگر داستان اهمیت چندانی پیدا نمی‌کند.
لوسی، دختری ساده، خجالتی، و ریسک‌پذیر است. با خودش روراست است، به خودش مسلط است و تنهاست. این را می‌داند، و پذیرفته است که تا ابد همین‌گونه باشد؛ اما داستان بیش از این است. داستان، روایت درد‌های لوسی است. روایت ناامیدی‌های پس از امیدواری است. روایت ناخوشی‌های پس از خوشی. تم گوتیکی که برونته در ویلت آورده، به رمانش جذابیتی تازه بخشیده است، با این‌حال هرکسی از آن لذت نمی‌برد. تقابل دو آیین پروتستانتیسم و کاتولیسیسم از اندیشه‌ی اخلاقی برونته پیروی می‌کند و با این‌که جالب است، بیش از حد است. 
این یک خداحافظی پرشور از شارلوت برونته است، ذهنی زیبا و خلاق که لحظات خوشی را برایم رقم زد. ویلت آخرین رمان شارلوت برونته است، اما خودش همچین چیزی را نمی‌خواست، من نیز.
        

2

          ویلِت
نویسنده: شارلوت برونته
مترجم: رضا رضایی
چاپ یازدهم: ۱۴۰۱
نشر: نی
تعداد صفحات: ۷۱۱

📚📚📚📚📚📚📚📚📚

«می گویند بعضی از کلمات و اشتباهات به چاقو می مانند... زخم های عمیق شان هیچ گاه التیام نمی یابد.... تیغهٔ خاردار و زهرآگین شان جراحت و حقارت می نشاند... اما الحان نوازشگری هم هستند که به گوش جان می نشینند و پژواک مهرآسای شان همواره ادامه می یابد... زمزمهٔ محبت اند...خوشایندند، یک عمر طنین دارند، احساس شان رنگ نمی بازد، با فروغی خاموشی ناپذیر به ندای درون پاسخ می گویند، حتی از پس ابر تیره ای که بر مرگ سایه می اندازد.»

«ویلِت» آخرین رمان شارلوت برونته خالق اثر ماندگار « جین ایر» است.
«لوسی اسنو» دختر فقیری ست که به عنوان دختر خواندهٔ خانم برتُن نزد آنها زندگی می کند. بعد از مدتی خانوادهٔ برتن درگیر مشکلاتی می شوند و لوسی به عنوان پرستار و معلم چند جا مشغول به کار می شود. اما در نهایت تصمیم می گیرد به شهر «ویلِت» در کشور « لاباسکور» که فرانسوی زبان هستند برود. او باید با ناملایمات زندگی رو به رو شود و برای رسیدن به آرزوها و اهدافش تلاش کند.
لوسی بعد از چالش های فراوان، در نهایت در مدرسهٔ «مادام بِک» به عنوان معلم انگلیسی مشغول به کار می شود و در آنجاست که هم آشنایان قدیمی را بعد از سالیان دراز می بیند و هم درگیر ماجراهای عاشقانه و احساسی می شود. لوسی با رعایت اصول اخلاقی به پیشوازِ ماجراهایی می رود که برایش رخ می دهد.

شارلوت برونته در این کتاب چنان توصیفاتِ جزئی و زیبایی را ارائه می دهد که شخصیت ها و مکان ها و شرایط به خوبی قابل تجسم هستند. ارزش های اخلاقی نیز مورد توجه نویسنده قرار گرفته است. 
گفتگوهایی که میان لوسی و برخی از شخصیت های کتاب در حیطهٔ مذهب شکل می گیرد بر جذابیت کتاب افزوده است.

برای علاقمندان به آثار کلاسیک این کتاب پیشنهاد خوبی است.

🔺 «ویلت» شهری خیالی است که برونته در این کتاب خلق کرده است.


        

3