یادداشت‌های petra (31)

petra

petra

1404/6/14

        خببب، بالخره درخواست ثبت کتابم پذیرفته شد و میتونم راجبش یادداشت بنویسم، بالخرهههههه دارک رومنس خوب خوندم!! راجبش خیلی خوشحال و راضیم، راجب جلدای بعدی و کاپلای بعدی اطلاعی ندارم اما جلد اول ( زخم های نقاشی شده ) 
برعکس دارک رومنسایی مثل هانتینگ ادلاینِ اشغال پر از سلطه و اسمات که حال ادم بهم میخورد این واقعا ناز بود، رابطشون مثل ادم بود، رومن پتروف واقعا مهربون و عاشق بود :)))
و اولین دارک رومتسی بود که طرف به دختره اسیب نمی‌زد ، به کسایی که بهش اسیب زده بودن اسیب میزد و به نظر من واقعا دارک رومنس باید همین باشه، نه اینکه به اون دختره اسیب بزنی مثل زید مدوس 🙏🙏 در کل شاید کتاببب قوی ای نبود، زیاد به اون مسائل مافیایی و کاری نپرداخته بود و حتی یه جاهایی خیلییی داستان گنگ بود، البته شاید به خاطر ترجمش بود ؟ نمی‌دونم 
اما درکل خوشحالم که خوندمش و فکرکنم ارزش وقتمو داشت.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

16

petra

petra

1404/6/13

        خببب ساعت سه و نیم شبه و من تمومش کردم و الان واقعا نیاز دارم راجبش با یکی حرف بزنم 😭
لیام اولای داستان واقعا برام ترسناک بود:) شک خاصیم اصلا به جیسون نداشتم. اما اونجاها که لیام دستگیر شد و بعدش هم که به اریکا راه گودال رو نشون داد خیلی مظلوم شده بود و حسم بهش برگشت و ازش خوشم اومد‌، یه حس قلبی خوبی بهش پیدا کردم. 
اما اخر داستااااان، بعد این همه کتاب از فریدا دستم اومده که حتما حتما اخر اخر کتابش وقتی همه چی درست شده پلات توییست هست و باز هم بود. سر پلات توییست جیسون خیلی شوکه نشدم چون تقریبا اسپویل شده بودم اما اخر داستان، سکته کردم=) این که اون دختره نزدیک جایی که لیام رفته بود گمشده خیلی بد بود وای😭 ولی وای جیسون عجب حیوونیه یا ابلفضل.
خیلی واقعا کنجکاوم که در اخر حقیقت واقعی وجود لیام چیه؟؟؟ 
اها و اینکه صحنه های اریکا با پدرش هم خیلی کوتاه بود...میتونست راجب اون بیشتر حرف بزنه دوست داشتم بدونم بعد این قضایا ماجرای اون چیشد.
در اخر هم امیدوارم که لیام واقعا بچه بدی نباشه 😭 اینطوری اولویا هم پر =) البته دوستش داره انگار ولی درهرحال خطرناکه اصلا همینم خودش دال بر خطرناکی بیشتر لیام میتونه باشه=) 
کتاب جالبی بود پیشنهاد میکنم.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

9

petra

petra

1404/5/30

        خب...بعد دو هفته بالخره تموم شد! صادقانه بگم اصلاااا دوستش نداشتم اما نمی‌تونم بگم که بد بود چون فکر کنم فقط به سلیقه من نخورد. حتی از بخش رومنس داستانم اصلا خوشم نیومد، خیلی آبکی بود یجورایی...اون اول فکر میکردم که داستان رومنس‌اش قراره بین خدای دریا ( البته که الان شین خدای دریاست، و خدای دریا امپراتوره) و مینا باشه و وقتی که نوار سرنوشت بین شین و مینا تشکیل شد واقعا ناراحت شدم، اخرای داستان هم که یدفعه نوار سرنوشت بین مینا و امپراتور(همون خدای دریای سابق) تشکیل شد یه امید واهی پیدا کردم اما بعد دوباره همه چی خراب شد...حتی اگه زوج شین و مینا رو هم دوست می‌داشتم باز هم از بخش رومنس داستان خوشم نمیومد چون فهمیدم که یه عشق آتشین تر و چه‌جوری بگم پرهیجان تر رو کلا تو کتابا دوست دارم و بین شین و مینا خیلی عشق ارومی جریان داشت که کلا ازش خوشم نمیومد. وای کل داستان خیلی دلم برای امپراتور یا همون خدای دریای سابق میسوخت:( خیلی نازنازی و کوچک بود وای بمیرم براش.
اره خلاصه،در کل هیچ بخشی از داستان رو دوست نداشتم و الان خوشحالم تموم کردمش تا بتونم بذارمش تو بخش خونده شده ها.
      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

27

petra

petra

1404/5/29

        وای. تموم شد.
کتاب عجیب و قشنگی بود! قلم نویسنده رو دوست داشتم، اینکه یکی از کرکترهاش ایرانی بود هم بامزه بود. خیلی دلم برای اوه راجب مرگ سونیا میسوخت و عشقی که اوه به سونیا داشت خیلی خیلی ناز بود.
کتاب کند پیش نمیرفت و چون فصلاش کوتاه بود آدم خسته نمیشد و باعث شد ریدینگ اسلامپم شکسته بشه. 
و همین دیگه...در اخر که اوه مرد هم خیلی ناراحت شدم:( 


      

با نمایش یادداشت داستان این کتاب فاش می‌شود.

3