یادداشت‌های سیدامیررضا حسینی (33)

          چقدر لذت بردم، چه داستان های زیبایی به به!
کاش یک روزی این داستان ها از ذهن و قلبم پاک می شدند تا می توانستم با دوباره خواندن شان بارها و بارها این حس خوب و شگفت انگیز را تجربه کنم. 
از آقای حقیقت برای انتخاب های فوق العاده شان ممنونم.
امتیاز به داستان ها:
تو گرو بگذار، من پس می گیرم: ⭐×5
شیرینی عسلی:⭐×5
تعمیرکار: ⭐×4
فلامینگو: ⭐×4
کارم داشتی زنگ بزن:⭐×4
زنبورها؛بخش اول: ⭐×3
خوبی خدا: ❤️×5
جناب آقای رئیس جمهور: ⭐×4
جهنم_بهشت: 🥲🌟×5
        

          جذابیت داستان خوب بود، وسط داستان دیگه خسته کننده بود برام، حجم خیلی زیادی از اطلاعات داخل داستان بود و بعضی جاها داستان حرکت نداشت. آخرش خیلی زیبا بود دوست داشتم. اما به نظرم هفت جن قشنگ تر بود. کاش پایان داستان هفت جن، توی لوسیا رقم می‌خورد و ما این توصیفات و توضیحات لوسیا رو وقتی میخوندیم که داشتیم داستان هفت جن رو دنبال میکردیم تا به آخر برسیم.
اما تجربه ی خوبی بود. از ابراهیم عزیزم که کتاب رو بهم معرفی کرد و امانت داد ممنونم.
@ebram_hatami 
        

          کتابی درمورد عادت ها و آداب روزانه ی افراد مشهور، و نکته ی جالبش اینه که اکثرا همه شون تا 9 و 10 صبح میخوابیدن، معمولا سحرخیز نبودن، عادات خیلی بدی هم داشتن... فقط همین که هرروز چن ساعتی کار میکردن... برای من که اصلا انگیزشی نبود. مطالب در حد وبلاگ بود. اینطوری نبود که بخونم و بگم وای چه آدم شگفت انگیزی بوده یا حداقل بگم چه پشت کاری داشته، هیچی... اتفاقا بهت اینطوری القا می‌کنه که برای موفق شدن لازم نیست خیلی کار کنی.،یا سحرخیز باشی، و این با روحیه ی من ناسازگار بود. 
        

          بدانید و آگاه باشید که کسی با خواندن کتاب آموزش نویسندگی نویسنده نشده.
باید تمرینش کرد، فقط همین.
بخون
بنویس
بخون
بنویس
بخون
بنویس
👆🏻 این کلید طلایی نویسنده شدن، ده ها میلیون تومان قیمتش بود که به رایگان تقدیم شما شد. 
سخته اما بهای نویسنده شدن اینه. البته خودمم اصلا نویسنده نیستم، دارم سعی میکنم یادبگیرم، و این توصیه اول به خودم بود. اما کتاب خیلی خوب و جالب بود، بهتون یاد میده سخت نگیرید و از ساختار شروع کنید و پیش برید. زمانی خوندمش که قفل کرده بودم توی نوشتن داستان، اما راه رو برام باز کرد.
دوسش داشتم به نظرم ارزشش رو داشت که بخونمش. هرچند راه نویسنده شدن همون بود که بالاتر گفتم ولی خب این کتاب هم کمک کننده ست.
        

          از منابعی بود که استاد معرفی کردند و منم خوندم، انصافا موجز، زیبا و دقیق بود، پیشنهاد میکنم اگه به علوم تربیتی علاقه دارین بخونین. البته امیدوارم پیداش کنین. 
        

          اسم کتاب حتما براتون عجیبه و اوایل داستان شاید حتی بترسین و از اینکه داستان درمورد عالم اجنه و پری ها و اینهاست، احساس خوشایندی نداشته باشین. ولی این داستان تخیلیه و اینطور نیست که مثلا بعد از خوندن این کتاب با یک ورد، یا ناخواسته یک جن به تسخیرتون دربیاد. هیچ اتفاقی قرار نیست بیوفته. این کتاب میخواد شما رو سرگرم کنه، همه ی ورد ها و بقیه ی مسائل هم گرچه بوی علوم غریبه میده اما خلاقیت نویسنده ست. البته جلوتر که برین بهتر متوجه میشین که همه ی این وردها و علوم غریبه ی به کار رفته، فقط داستان پردازیه.
استفاده نویسنده از آیات و روایات رو نمیتونم بگم خوبه یا نه، بستگی داره چطور بهش نگاه کنین. از باب یادآوری نسبت به خدایی که از همه چیز بزرگ تر و قدرتمندتره خوبه، اما اگه تفسیر به رای باشه که مجاز نیست. داستان پردازی خوبه، داستانِ پیچیده جذابی داره. کنجکاوی نسبت به کارهایی که شخصیت اصلی انجام میده باعث میشه ادامه بدین. و یک خوبی بزرگی که این داستان داشت اینه که ضدقهرمان بسیار قدرتمندی داره و این داستان رو هزار برابر جذاب میکنه.
نکته ی منفی ش  هم داستان عشقی بین دو شخصیت محوری قصه ست  که پخته نمیشه انگار و همچین اونجور که باید درگیر کننده نیست.
اما در مجموع کتاب بدی نیست. اگه دنیای داستانی جدید و ناشناخته دوست دارین، و احیانا نمیترسین بخونین
        

          برای من خوندنش خیلی لذت بخش بود. همون طور که کتاب درمورد عمیق نوشته، مطالب خود کتاب هم عمیق و درونی بود. ارتباط دادن نویسندگی با تمرینات بدنی یکی از ابداعات جالب نویسنده بود. من آروم آروم خوندم، سعی کردم بفهمم واقعا منظور نویسنده چیه و حرفهای قشنگی داخل کتاب پیدا کردم. قطعا با همه ی این 250 صفحه ارتباط نمیگیرین اما خیلی جالب و با دیدی متفاوت و زیبا نسبت به زندگی نویسنده نوشته شده. به نظرم قبل از کتابهای آموزش نویسندگی خونده بشه، چون درمورد فنون نویسندگی نیست. درمورد نویسنده بودنه. 
        

          یکی از نکات جالبش در کنار همه ی زیبایی هایی که داستان داشت، اینجاست که خواهرش ریحانه توی خونه حجاب نداره اما بیرون که میاد دیگه اینطوری نیست و  خودش رو می پوشونه. آفرین کمیکا، خیلی درست و جالب و عالی بود. بچه ها می بینن، بچه ها یادمیگیرن
        

          کیفیت طراحی و چاپ خیلی خوبی داره، قطعا از دیدن تصاویر لذت خواهید برد، یه چیزی بین انیمشین و کتاب داستان، هنوز خیلی راه داریم تا کمیک های ابرقهرمانی آمریکایی ولی شروع خیلی خوبیه. من از کمیکا بینهایت تشکر میکنم چون جای همچین ابرقهرمان هایی بین بچه های ما خالیه. 
        

          واقعا عالی بود، شروع خیلی جذاب و جالبی داشت، اینکه موتا یه جورایی خادم و سرباز ارشد شخصیت تاریک داستانه، منو یاد سائورون و مورگوث میندازه و شاید از این الهام گرفته باشن اما واقعا شروع رو دوست داشتم. ادامه دار باشه انشاالله. به امید روزی که کمیک توی کشور، ابرقهرمان ساز باشه برامون و در نتیجه با کمک قهرمانهاش از فرهنگ ایرانی پاسداری و حفاظت کنه. 
        

          کتاب واقعا خیلی مطالب جالب و دردناکی داره که در قالب طنز تونسته به خوبی این مطالب رو منتقل کنه
        

          این کتاب، در واقع چندتا از مقاله های آقای جیمز کلییر توی زمینه های موفقیت توسعه فردی و کسب و کاره و مطالبش درباره قدرت شروع ناقص، محدود به دو سه صفحه ست. اگه دنبال حل کردن مشکل کمال گرایی به وسیله ی تکنیک شروع ناقص هستین، دنبال کتاب خاصی نباشین چون همه ی چیزی که لازمه بدونین همینه که اگه کمال گرایی دارین ناقص شروع کنین.تمام

        

          یک کار استادانه به نظر من از یک استاد بزرگ در زمینه ی داستان ، چه فیلمنامه و چه هرکار داستانی دیگه... پیشنهاد میکنم نکته برداری کنین و سرسری از موضوعات رد نشین
        

          زندگی نامه ی حاج قاسم عزیز با قلم واقعا زیبا و تصویرساز خودشون  که ایام کودکی تا جوانی شون رو نوشتن... خیلی زیباست من لذت بردم از این قلم توانا. پیشنهاد میکنم.
        

          داستان روان و جالبیه از چندتا خواهر برادر که متوجه می شن تا کی زنده هستند و هرکدوم مسیر زندگی شون رو یه طور طی میکنن...
اگه انتظار صحنه های هیجانی و خیلی جالب از کتاب ندارید این کتاب ایده و پردازش نسبتا خوبی داره. بخونین
        

          اگر علاقه مند به داستان های کوتاه هستید ، این مجموعه می تواند برای یک سال ، مثل ظرفی پر از شیرینی کنار میزتان جا خوش کند ، تا هرموقع از کار کردن خسته شدید ، یک شیرینی بردارید و با مزه ی قندش ، دل و روح و ذوق تان را تازه کنید. البته که بعید میدانم یک بار که بچشید به روزی یکی اکتفا کنید...
        

          به نظر من یا کتاب رو نخونین ، یا اگه خواستین بخونین ، راس ساعت پنج صبح بیدار بشین ، کتاب رو باز کنین و تا جایی که حوصله تون میکشه بخونین. 
وگرنه کتاب عملی نمیشه و وقتتون هدر میشه. ارزش صبح زود بیدار شدن توی خیلی از داستان ها و حکایات و ضرب المثل های خودمونم گفته شده.
پنج صبح بیشتر یک عادته به نظرم . از فرمول عادت سازی استفاده کنین 
        

          جالب و دوست داشتنی بود . نشون میده که هر کسی چه پتانسیل بالایی داره که ممکنه کشف نشه
        

          اولین سفرنامه ای بود که میخوندم ، به نظرم خیلی جالب اومد
        

          این کتاب منو از مشهد کشوند وادی السلام پای مزار شهید ذوالفقاری
عالیه دیدن اینکه یه آدم چقدر میتونه پیش پای بهترین خانواده ی دنیا نوکری کنه و آخرشم بهترین پاداش رو بگیره