یادداشت‌های مهرگل (47)

          بلندیهای بادگیر رو با صدای مریم پاک ذات و آرمان سلطان زاده گوش دادم و ی ماه رو با کاترین و هیت کلیف و ... گذروندم و لذت بردم ... 
ممنون از اپلیکیشن نوار 🙏💜❤️💕
        

          💕💕💕
        

          سرگرم‌کننده❤️
        

          ما توی جامعه ی بزرگ شدیم که باور داره چوب معلم و والدین گله؛ غافل‌از اینکه این باور مخرب، مجوزِ رفتارهای خشونت‌آمیزی رو به اطرافیانمون داده که آثارش حتی تا بزرگسالی به‌صورت بیماری و اختلالات اعصاب و روان با ما همراه موندن.
تو این کتاب آلیس میلر معتقده که چطور ریشه‌ی بسیاری از احساسات منفی و بیماری‌هایی که در بزرگسالی تجربه می‌کنیم، در کودکی و رفتار والدینمون با ما وجود داره.
بدن هرگز دروغ نمی‌گوید کتابیه که چشمت رو به‌سمت قضیه‌ای باز می‌کنه که احتمالا تا امروز در هیچ‌یک از معادلاتت درباره‌ی شرایط نابسامان روان و سلامتت لحاظ نمی‌کردی. 
میگن شناخت، اولین گامِ درمان هست؛ اما درباره‌ی این کتاب میشه گفت که شناخت، خودِ درمان هست.
        

          غریبه ای در خانه اولین کتابی بود که من از خانم شاری لاپنا خواندم داستان زوجی روایت می‌کنه که بظاهر زندگی گرم و خوبی دارند ولی یک اتفاق غیر منتظره باعث میشه که داستان ... 
جالب بود و سرگرم کننده 🥰
        

          ماهی سیاه کوچولو برای کودکان نوشته شده اما به نظر من کتابی ست که باید همه ما بخونین از آن دسته داستان‌هایه که نکات زیادی را به خوانندگان خود می‌آموزه. داستان ماهی سیاه کوچولو به ما یاد میده:
شجاعت نترسیدن نیست، بلکه این است که با وجود تمامی ترس‌ها، همچنان به دنبال تحقق رویاهای خود باشیم. 

        

          بسی لذت میبرم از خواندن روایتهای آقای رضایی
        

          دوست داشتم
        

          کتاب رو نویسنده ای و سرباز آمریکایی به نام جان کندی تول در سال ۱۹۶۱ نوشت ولی بدلیل استقبال نکردن ناشرین به افسردگی شدید دچار شد و این افسردگی منحر به خودکشی شد. بعد از مرگ جان تول مادرش تمام تلاش رو برای چاپ کتاب کرد و بلاخره بعد از ۱۱ سال کتاب چاپ شد و مورد توجه منتقدین آمریکا قرار گرفت و جایزه پولتزر رو دریافت کرد...داستان زندگی پسریست که روحیه آرمانگرایانه داره و متخصص فلسفه قرون وسطایی و در تمام لحظات زندگی فلسفه بافی میکند و انزجار از جامعه ؛ فرهنگ مصرف گرایی ؛ دموکراسی و هر چه چیز دیگر ... را نشان میدهد.
        

          داستان جالبی بود و من با علاقه خوندمش
        

          هال ادوارد رانکل مشاور ازدواج، درمانگر خانواده و سخنران بین المللی است. وی بنیانگذار و مدیر مؤسسهٔ "زیستن بدون فریاد" است که ساختن دنیایی آرام‌تر را هدف خود قرار داده است. تا کنون هزاران خانواده به کمک روش‌های او در روابط خود انقلاب ایجاد کرده‌اند. 
شدیدا تاکید به حفظ خونسردی و آرامش والدین داره و معتقده که ابتدا باید والد روی خودش تمرکز کنه که بتونه روش درستی در ارتباط با فرزندش پیش بگیره کتاب خیلی خوبیه ولی باید چندین بار خوند و به کار برد ... امیدوارم بتونم فرزندم درست به سرانجام برسونم .. 
        

          میتونم بگم فوق‌العاده بود و من خیلی دوستش داشتم ویکی از ویژگی‌های مثبت نثر قدرتمند کتاب لبخند مهتاب  نثری روان و دلنشین که خواننده رو به تماشای زاویۀ متفاوتی از حوادث و وقایع جنگ جهانی دوم و بعد اون دعوت می‌کند.
        

          کتاب جالبی بود و سرگرم کننده همین چند ساعتی از دنیای اطراف و دغدغه ها پرت شدم بیرون و وارد دنیای کتاب ها میشم خودش ی زندگیه دوست داشتنیه ... 
        

          
مرگ یک  عزیز و نزدیک‌ در زندگی می‌تونه کل زندگی آدم رو مختل کنه. باید راهش رو پیدا کنیم که چجوری و تا کی و چقدر عذا داری کنیم، چطوری به زندگی ادامه بدیم، چه خاطراتی رو مرور کنیم و در نهایت به زندگی ادامه بدیم.
نویسنده کتاب تصمیم می‌گیره برای نظم دادن و برگرداندن زندگیش به روال قبل از فوت خواهرش، هر روز یک کتاب بخونه و کتاب‌ها رو نقد کنه. چقدر چیزای مختلف هست تو کتاب‌هایی که می‌خونیم و چقدر باید یاد بگیریم.
        

          ماری آنتوانت دختر ماری ترز دو هابسبورگ، امپراتریس اتریش و فرانسوا دولورن بود.او در سال 1770 میلادی در سن 14 سالگی با لویی ولیعهد فرانسه ازدواج کرد.
لویی پانزدهم پادشاه فرانسه می‌خواست با این ازدواج اتریش و فرانسه ، دو قدرت رقیب قاره اروپا را به هم نزدیک کند....

        

          رمانی بود امیخته با عشق، تصمیمات اشتباه، زندگی در سنت های زمان قدیم، و مثلث های عاشقانه ایی که همیشه پا برجاست، رمان قوی بود خواننده رو بخوبی با خودش همراه می‌کرد و از اون دسته رمان های ماندگاره البته من صوتی این اثر گوش دادم با صدای ماندگار شیما درخشش عزیز 
        

          تو ممکن است کاری را عالی و بی نقص انجام بدهی، هر کاری که فکر کنی لازم است، بکنی و هر توقعی که بقیه مردم دارند، برآورده کنی؛ با این حال باز هم به نتیجه ای که تصور می کنی سزاوارش هستی، نرسی. زندگی دیوانه کننده و جنون آمیز است و اغلب با عقل جور درنمی آید.
        

          بعضی از آدم‌ها، آدم‌های ضعیف از تنهایی می‌ترسند. چیزی که نمی‌توانند درک کنند، آن است که در تنهایی آزادی عمل بیشتری دارند. وقتی کسی متوجه شود به کس دیگری نیاز ندارد، می‌تواند از خودش مراقبت کند. موضوع آن است که بهتر است هرکسی فقط از خودش مراقبت کند. ما هر چه‌قدر هم تلاش کنیم، نمی‌توانیم از دیگران حمایت کنیم. ما برای نجات دیگران تلاش می‌کنیم، شکست می‌خوریم و دنیایمان در اطرافمان فرو می‌ریزد، می‌سوزد و خاکستر می‌شود.
        

          بعضی وقتا نیازی به هدف توی زندگی نیست؛ نیازی نیست به فکر آینده های دور باشی؛ همین که قدم بعدی رو برداری کافیه... 
مثل همیشه از خوندن کتابای سوفی لذت بردم .
        

          جراح دیوانه اثر درخشان و تحسین‌برانگیز یورگن توروالد، داستان زندگی عجیب و حیرت‌انگیز پزشک و جراحی آلمانی را روایت می‌کند که در سالیان پایانی عمرش به جنون ادواری مبتلا و اشتباهات نابخشودنی فراوانی را مرتکب می‌شود که صدمات بسیاری به بیماران می‌زند.