یادداشت‌های ahir (63)

          بیشتر از جنایی عاشقانه بود ولی با این حال قتل خوبی بود.
به قاتل حق میدم، مقتول لایق مرگ بود.
        

          کتاب کوتاهی بود، کوتاه و ضعیف. 
فریدا داره ناامیدم میکنه.
        

          کتاب خوبی بود و پایان بندی جالبی داشت ولی میشد تو تعداد صفحات کمتری کتاب به پایان برسه، طولانی شدن کتاب باعث شد یکم خسته کننده باشه.
        

          این کتاب واقعا قشنگ بودی و همچنین قوی، شخصیت پردازیِ خوب و یه پایان جالب داشت در کنار همه ی اینااا، یه شباهتی به مجموعه‌ی راهنمای قتل داشت و این باعث شد واقعا بیشتر دوسش داشته باشم‌>>>
        

          کتاب الکس واقعا خوب بود و جزء کتابایی بود که معروف شد و بنظرم لایق این معروفیت بود، اگه خواستین این کتاب و بخونین ازتون میخوام الکس و زود قضاوت نکنین:))
        

          اولین کتابم از ویکتور هوگو بود و میشه گفت تا اواسطش‌ واقعا خیلی جذبم نکرد اما در آخر داستان عوض شد و انسانیت در برابر قانون قرار گرفت و طبق معمول، این قانون بود که برنده شد؛
        

          واقعا کتابِ خوبی بود، پایان بندی فوق‌العاده جالبی داشت و روند داستان طوری بود که حدس زدن واقعا سخت بود تا اواخر داستان. 
        

          این کتاب هم کتاب خوب و کوتاهی بود که ارزش خوندن داشت، این کتاب یاد داد که نمیشه به هیچی اعتماد کرد، حتی به عشق.
        

          خب اولین سفری بود که با خانمِ کت کرولی رفتم و این سفر بی‌نظیر ترین سفری بود که میشد با یه کتاب رفت؛ داستاِن این کتاب داخل کتابفروشی اتاق افتاد، یه کتابفروشی پر از کتابای دسته دوم که من آرزو دارم یه دونه ازشون داشته باشم:)
این کتاب کتابی بود پر از درسِ زندگی، درسایی‌ راجب از دست دادن، که بهشون نیاز داشتم. 
این کتاب باعث شد بخوام دوباره زندگی کنم، از اول و متفاوت؛)))))🫴🏻
        

          این مجموعه به پایان رسید و با خوندنش واقعا لذت بردم. این کتاب مجموعه ای بود از جنگ، هیجان، غم، شادی و در نهایت با لبخندی که نمیتونستم جلوشو بگیرم به پایان رسید و باعث شد این مجموعه تا ابد یه جایی تو قلبم جا خوش کنه؛ مطمئنم هیچ وقت جارون‌ رو فراموش نمیکنم>>>>>
        

          این کتاب به نام "آینه مَردِ مرُده" بیشتر شناخته میشه و واقعا کتابه خوبیه، اگه خوندینش‌ حتما به تیکه‌ ی آینه‌ توجه کنین😉
        

          ماجرای کیف کوچک‌ به طرز عجیبی گول زننده‌ بود اما در نهایت من درست حدس زده بودم 💪🏻
        

          بازم آگاتا، این ماه و با آگاتا شروع کردم و امیدوارم با آگاتا به پایان برسونم 
این کتاب داستانِ جالبی رو روایت می‌کنه راجب پیرمردی‌ که کشته شده و قاتل کدوم یکی از اعضای خانوادن؟ درست حدس زدی، کسی که فکرشم نمیشه کرد🫴🏻
        

          کتاب پارکر پاین کتاب فوق‌العاده و  غیر قابله حدسه‌ دیگه ای از آگاتا کریستی که فکر میکنم بین کتابایی که تا اینجا از آگاتا خوندم به یاد موندنی تر از بقیه باشه. 

        

          من فکر میکردم این کتاب، یه کتابه جناییه اما وقتی خوندش با یه کتابه عاشقانه ی خیلی زیباااااا‌ مواجه شدم که واقعا قشنگ بود
یا لاقل من بعد از کلی جنایی خوندن خیلی دوسش داشتم 
داستان با یه دزدی شروع میشه، دزدی که باعث شد دلم بخواد یه دفترچه‌ی قرمز داشته باشم:)))))))))
        

          [اصلا ذاتِ تابستون دیوونگیه‌]
این کتاب راجب ۳ تا خواهر بود که تو تابستون رفتن که مادر شونو ببینن‌، مادری که براشون مادریه‌ چندانی نکرده بود اما وقتی رسیدن اونجا فهمیدن اون تلاشش و کرده و خیلی درسا گرفتن. 

        

          کتاب قشنگی بود مثل بقیه ی کتابای آگاتا، با یک نامه شروع شد و پایانی داشت خیلی غیره منتظره، هرچی بیشتر با آگاتا آشنا میشم بیشتر متوجه میشم چرا بهش میگن ملکه‌ی جنایت>>>>
کتابایی کوتاه و جذاب که فقط یه ملکه میتونه نویسنده شون باشه:>>>>>
        

          کتاب کوتاه و خیلی قشنگی بود:))))
کلی درس از این کتاب گرفتم با وجود کوتاه بودنش خیلی آموزنده و زیبا بود پیشنهاد میکنم وقتی که حوصله ی هیچ کتابیو‌ ندارین بخونینش‌
        

          خب راجب کتابای آگاتا‌ کریسی، کلمه ها ناتوان از وصفِ کتابن؛
این کتاب داستانِ جالبی داشت و خانم مارپل تو این کتاب حضور داشت که خیلی جالب معما رو حل کرد>>>>
        

          کتاب قشنگی بود، از یه جا به بعد تا حدودی قابل حدس بود اما‌ این باعث نشد کتاب زیبایی و جذابیتش‌ و از دست بده و همه ی کتاب یه ور، موخره‌ش یه ور؛)))